کارگران معدن سنگ آهن بافق به ما درس مبارزه طبقاتی و همبستگی پرولتری میدهند

کارگران معادن سنگ آهن شهر بافق با پشتیبانی و همبستگی خانواده هایشان و مردم شهر در طی دو اعتصاب طولانی مدت و سخت و مشقت بار دشمن طبقاتی ستمدیدگان و رنج دیدگان را به کرنش وادار کردند. اعتصاب دور دوم که از ۲۷ مرداد ماه ۱۳۹۳ شروع شد و در روز چهارشنبه دوازدهم شهریور یعنی ۱۶ روز طول کشید و پنج هزار کارگر شبانه روز و سرسختانه در مقابل دشمن طبقاتی تا دندان مسلح خود ایستادگی و بر خواسته های کارگری خود پافشاری کردند تا اینکه دشمن کارگران به زانو در آمد و به تمام خواسته های آنان جواب مثبت داد.

جمهوری اسلامی و مدیران سرمایه که در جریان اعتصاب اول از طرف کارگران زخم خورده شده بودند از پی آن برآمدند که دوباره خودی نشان بدهند وبه قولهایی که داده بودند عمل نکنند. دوباره مسئله خصوصی سازی و فروش سهام این معدن را به شرکت فولاد خوزستان مطرح کردند. کارگران که از روز اول با خصوصی سازی این معدن مخالف بودند این بار مصمم تر و با خواسته های بیشتر به میدان مبارزه وارد شدند و اعتصاب را آغاز کردند. دشمن طبقاتی کارگران با ضرب و شتم وتهدید و آوردن یگان ویژه انتظامی به محل معدن خواست عرض اندام کند وهمچنین ۱۸ نفر از کارگران را دستگیر و روانه زندان کرد. ولی کارگران آن بیدی نبودند که از این باد بلرزند بلکه با عزمی راسخ هر چه تمامتر به مبارزه خود ادامه دادند.

کارگران در جریان اعتصاب تمام خواستهای خودشان را با صدای رسا به گوش نمایندگان سرمایه داران جمهوری اسلامی رساندند. از جمله آزادی بی قید و شرط تمامی کارگران دستگیر و زندانی شده – لغو خصوصی سازی معدن سنگ آهن بافق – تعلق ۱۵ درصدی سهام معدن به شرکت تعاونی کارگران – افزایش دستمزد کارگران – لغو فروش سهام ۲۸ و نیم درصدی معدن به شرکت فولاد خوزستان – تبدیل قراردادهای رسمی – صرف نظر کردن مدیر عامل از شکایتش علیه کارگران و همچنین استعفای کارفرما – مسا ئل ایمنی محیط کار – حق برخورداری از حق تشکل و برگزاری حق اعتصاب و همچنین مقابله و راه چاره با آلودگی هوا در محل کار.

مردم مبارز و رنجدیده شهر بافق و خانواده های کارگران به کمک آنها شتافتند و در اعتراضی همگانی به جمع کارگران اعتصابی پیوستند و حتی جامعه جهانی در جریان قرار گرفت. در همین گیر و دار ۹۰۰ نفر از کارگران کارخانه واگن پارس شهر اراک هم دست به اعتراض و اعتصاب زدند و دو چندان لرزه به تن رژیم سرمایه انداخت. رژیم جهل و سرمایه با وجود تمام ارعاب و درنده خویی و چوب وچماق نشان دادن و حتی وادار کردن شوراهای اسلامی که در بین کارگران تفرقه اندازی کند کاری از پیش نبرد اجبارا به خواستهای بر حق کارگران تن داد.

کارگران اعتصابی با سربلندی وافتخار به خواستهای خود رسیدند و در جریان مبارزه طبقاتی نه تنها چیزی از دست ندادند بلکه آنچه می خواستند بدست آوردند و همچنین تجارب بسیار والایی کسب کردند. به دیگر همکاران و همنوعان خود در سراسر ایران و جهان نشان دادند که با همبستگی و اتحاد پرولتری و خواسته های طبقاتی می توانند دنیایی نوین را بدست آورد. کارگران معدن سنگ آهن بافق پر واضح می دانستند و می دانند که با خصوصی سازی محل کارشان به اخراج و بیکاری تعداد زیادی از کارگران منجر خواهد شد. شرایط کاری و مسئله دستمزدها وخیم تر خواهد شد و اگر بعضی مزایا ها را که در گذشته بدست آورده اند از دست خواهند داد. شوراهای اسلامی ضد کارگری و کارفرمایان سرمایه در محل کار جولان بازی خواهند کرد و خون کارگران را در شیشه خواهند کرد. پس بدون هراس و واهمه یک سرنوشت تاریخی را ورق زدند.

رژیم مذهب و سرمایه داران ناچارا تمام خواستهای کارگران را عملی کرد و همه هیجده نفر کارگر زندانی را هم بدون قید و شرط آزاد کرد. نیروی ویژه سرکوبگر انتظامی را هم از محل کار بیرون کشید. سران رژیم سرمایه باید این را بدانند که این فقط کارگران معدن بافق نیستند که جان به لب رسیده اند. در ادامه کارگران منطقه عظیم صنعتی اراک و ذوب آهن کردستان و اصفهان و کارگران نیشکر هفت تپه و صنایع پتروشیمی ماهشهر و کارگران صنایع نفت و گاز عسلویه و مخابرات راه دور شیراز و شیلات شمال و جنوب و خلاصه در یک حرف تمامی مراکز کارگری در سراسر کشور به میدان خواهند آمد و آن روز – روز مرگ رژیم جمهوری اسلامی خواهد بود. همانطوریکه در سال ۱۳۵۷ با بستن شیر لوله های نفت توسط کارگران شرکت نفت ایران رژیم استبداد سلطنتی یک شبه سرنگون شد.

بیش از سه دهه است که رژیم سرمایه و مذهب در ایران با انواع شگرد سرکوبگرانه و ضد مردمی متوسل شده است. در این اثنا طبقه کارگر ایران دشوارترین شرایط کار و معیشتی را پشت سر گذاشته است و همچنان در وضعیت نابسامانی بسر می برد. از جمله دستمزد ناچیز در مقابل کار طولانی مدت و طاقت فرسا – شرایط بد محل کار از لحاظ ایمنی و آلودگی – نداشتن بیمه کارگری مکفی– نداشتن حق تشکلهای کارگری – به تعویق افتادن حقوق ماهانه کارگران برای مدتهای طولانی – فشارهای مذهبی و امنیتی از طرف سازمانهای اطلاعاتی و حزب الهی رژیم- خصوصی سازی صنایع کار و تولید – بسته شدن مراکز کاری و اضافه شدن روز افزون به خیل بیکاران میلیونی در کشور که بر اثر شرایط بسیار بد اقتصادی و مسئله تورم و گرانی که رژیم باعث وبانی آنها می باشد. مسئله حقوق کارگران و تورم اقتصادی در جامعه همخوانی ندارد. تورم و گرانی روز به روز بالا میرود. حقوقها همچنان راکد و حتی نزول می کند. اینها و دهها و صدها مسائل دیگر هستند که طبقه کارگر و مزدبگیران و کل جامعه مدنی با آنها دست و پنجه نرم می کنند.

نبض اصلی اقتصاد جامعه در دست کارگران است. در چنین شرایط و اوضاع و احوالی است که کارگران معادن سنگ آهن بافق به خوبی به جایگاه اجتماعی خود پی برده اند و تصمیم راسخ گرفتند که با تمام قوای فکری و عملی به جنگ سرمایه داری بروند. آنها به مردم وهمکاران جهانی خود درس اتحاد و همبستگی و راه و روش مبارزه طبقاتی میدهند. گفته یا ناگفته مجمع عمومی کارگران را مطرح می کنند. گزینش اعتصاب را به عنوان یکی از ارکان اساسی مبارزه طبقاتی به پیش میکشند. سخت کوشی و عدم سازشکاری پرولتری را ارائه میدهند.

اوضاع سیاسی واقتصادی و اجتماعی رژیم جمهوری اسلامی بسیار وخیم تر از آن است که بطور ذهنی تصورش را کرد. بخاطر همین وضعیت متزلزل رژیم است که بعد سه دهه همکاریهای مخفی با جهان غرب بالاخره مناسبات خود را آشکار کردند و سرمایه داری جهانی برای نجات هم پالکی خودشان در ایران آستینها را بالا زدند. چونکه آنچه این دو جناح سرمایه داری بطور مشترک دارند حفظ سرمایه و تولید سرمایه داری است و ضدیت با مردم سالاری و حکومت کارگری می باشد. این کارگران و مبارزات کارگری است که می توانند ریسمان ائتلاف تمام جناههای سرمایه داری را پاره کند. با دیگر اقشار جامعه دست در دست هم و متحدانه به جنگ نهایی سرمایه داری بروند و این سیستم را به زباله دان تاریخ بفرستند. وظیفه عاجل وتاریخی کمونیستها آگاهگری سوسیا لیستی است و دوش بدوش هم طبقه ایهای کارگری خودمان رسالت کمونیستی و مبارزاتی را بجا بی آوریم. صدای رسای کارگران و زحمتکشان جامعه باشیم. خودمان را جزئی از آنها بدانیم و از سکتاریسم و حزب گرایی پرهیز کنیم. حزب کمونیستی یعنی حزب کارگران و رنجبران وستمدیدگان که حرف دل آنها را بزند. آسمان و ریسمان نبافیم و زمینی فکر کنیم و عمل نماییم. در غیر اینصورت کارگران و قشر زحمتکش و رنجبران جامعه فکر خودشان را دارند و تصمیم درست مبارزاتی خودشان را علیه دشمن طبقاتیشان میگیرند وکمونیستهای جدا از خود را به جا خواهند گذاشت. کارگران بافق و کارگران سراسر ایران تا حالا با تمام مشقات زندگی با قامتی بلند و سرافراز علیه ضد کارگر ترین و ضد انسانی ترین رژیم دنیا ایستاده اند و مبارزه کرده اند. کارگران و رنجدیدگان در جریان مبارزه طبقاتی هیچ چیزی را از دست نمی دهند بلکه دنیایی نوین را که عاری از ظلم و ستم سرمایه داری است بدست می آورند.

بهمن یوسفی ۲۳ شهریور ۱۳۹۳