روزها و هفته هاى گذشته اخبار مربوط به رابطه وکمک نظامى جمهورى اسلامى به حکومت اقلیم کردستان یکى از اخبار مهم منطقه بود . اخبار مربوط به این کمکها چه در سفر وزیر امور خارجه ایران به اربیل و چه از زبان وزیر کشورورییس جمهور ایران أعلام شد . تشکرو قدررانى مسعود بارزانی از جمهورى اسلامى بعد از بازپس گیرى شهر مخمور از دست داعش عکس العمل طرف مقابل به این همکاریها بود . مشاوره نظامى ، تحویل اسلحه و کمک به سازماندهى نیروهاى نظامى ، به اضافه گشت هواپیماها و حضور ١۵٠٠ نفر پاسدار در کردستان بخشى از این کمکها است .
اما آنچه که بین احزاب ناسیونالیست کرد در عراق و رژیم ها حاکم بر ایران مى گذرد را نمى توان رابطه یک حزب یا یک دولت با دولت همسایه نام نهاد . رابطه احزاب ناسیونالیست کرد در عراق تاریخا چه در ارتباط با رژیم جمهورى اسلامى یا رژیم قبل از آن ، مبتنى بر وابستگى بدون قید و شرط تا حد جاسوسى وجنگ با و ترور مخالفان جمهورى اسلامى بوسیله أین احزاب بوده است. این نه ادعاى مغرضانه کسى علیه این احزاب ، بلکه بخشى از تاریخ واقعى و بعضا نوشته شده این منطقه است که گاه و بیگاه در اثناى دعواهاى درونى این احزاب گوشه هایی از آن افشا مى شود . اما شاهد دلیل این ادعا همچنین صدها هزار و شاید میلیونهانفر از انسانهایی هستند که همکارى بخشى از این احزاب (حزب دمکرات کردستان عراق ) را با سازمان ساواک رژیم شاهنشاهى و شرکت آنها را در عملیات نظامى همراه سپاه پاسداران و علیه مردم ونیروهاى مسلح در کردستان ایران و یا کمک و همکارى بخش دیگر آنها در شناسایی و ترور صدها فعال اپوزیسیون جمهورى اسلامى در شهرهاى کردستان را بیاد دارند . علیرغم تمام این واقعیا ت غیر قابل إنکار ، هنوز ابعاد واقعى همکارى و شراکت احزاب ناسیونالیست کرد در عراق با جمهورى اسلامى و علیه مردم و مقاومت بر حقشان علیه سرکوبگریهاى رژیم ، تنها پس از بگور سپردن این رژیم سرکوبگر نمایان خواهدشد . طى سه دهه گذشته جمهورى اسلامى به غیر از پوشش بازرگانى و معاملات مرزى ، علنا در بیشتر شهر ها و نقاط کردستان حضور سیاسى و امنیتی خود را حتى پنهان نکرده است ، بطوریکه وجود مراکز و مقرات در پوششهاى فرهنگى ، تجارى ، مذهبى و غیره ورد زبان همه است ، و بدرست هیچوقت کسى تا کنون بر این سر سپردگى حکومت اقلیم اسم دیپلماسى و روابط دیپلوماتیک ننهاده است . جمهوورى اسلامى از این به اصطلاح روابط نهایت استفاده خود را برده است ، و ضمن کنترل جریانات اپوزیسیون خود در عراق و تحمیل سیاستهایی به حکومت اقلیم که به سبب آن این اپوزیسیون را از تحرک انداخته و بی خاصیت کرده است ، وسیع ترین طلاعات را از آنها بایگانى و ذخیره کرده است ، تا در موقعییت و زمان لازم به آنها ضربه بزند . به اضافه جمهورى اسلامى همواره از نفوذ خود در داخل حکومت اقلیم ، در جهت تقویت و دفاع از منافع حکومت مرکزى وابسته به خود در عراق استفاده کرده است . اما حاکمان کردستان عراق در مقابل این سر سپردگى و خوشخدمتى ، أساسا تنها پشتیبانى جمهورى اسلامى از حاکمیت خود و آدامه ثروت اندوزى و فساد دم و دستگاه خود را بدست آورده اند .
جمهورى اسلامى با این سابقه و پیشینه در تحولات اخیر عراق و به بهانه به میدان آمدن داعش فرصتى براى گسترش اهداف خود به کمک حکومت اقلیم کردستان بدست آورده است . و در واقع براى پیشبرد سیاستهایش در تحولات اخیر از سابقه بیش از دو دهه دخالتگرى خود در کردستان عراق استفاده مى کند . هدف جمهورى اسلامى از دخالت در تحولات عراق و مشخصا کمک تسلیحاتى و نظامى به حکومت اقلیم ، هیچ ربطى به دفاع از مردم و دفاع از مدنیت جامعه در مقابل داعش ( دولت اسلامى عراق) ندا رد . جمهورى اسلامى ( دولت اسلامى ایران ) بعنوان یک رژیم جنایتکار و ضد مردمى ، که سه دهه کشت و کشتار و اذیت و آذار در جامعه ایران و مردم خود را در پرونده دارد ، رسوا تر از آنست که بتواند خود را در چنین نقشى قالب کند . زمانى که جمهورى اسلامى مخالفین خود را پاى دیوار مى گذاشت و تیرباران مى کرد ، زمانى که دولت اسلامى در ایران دست انسانها را قطع مى کرد ، زنان را سنگسار مى کرد و مخالفین خود را ترور مى کرد ، خبرى از داعش و القاعده در منطقه نبود، جمهورى اسلامى مادر و خالق شقاوت و بى رحمى اسلامى در منطقه است . و نیروهاى سیاه و جنایتکار سنى و شیعه همگى در مدرسه این رژیم خونخوار درس خوانده اند .
یکى از اهداف جمهورى اسلامى در کمک تسلیحاتى به حکومت اقلیم و وارد شدن مستقیم در جنگ ، جبران شکستى است که در اثر به میدان آمدن داعش و تضعیف حکومت شیعى در بغداد متحمل شده است . همچنین ، انتخاب حیدر العبادى باعث کاهش قدرت شیعیان طرفدار ایران شده است و جمهورى اسلامى با کمک دوستان دیرین خود در کردستان عراق سعى در نگهداشتن تعادل قوا بین خود و رقبایش دارد . یکى دیگر از اهداف رژیم اسلامى ، نشان دادن توانایی خود به آمریکا و غرب است ، تا بتواند از آن براى همکارى با آمریکا و بده ، بستان مذاکرات تحت عنوان هسته اى استفاده کند . گرچه آمریکانمى خواهد کشورهاى عربی در منطقه را از دست بدهد و رابطه اش با اسرائیل ضربه بخورد ، با اینحال براى هزارمین بار ، تحولات این مدت نشان داد که غرب و آمریکا براى پیشبرد منافع آنى خود حاضر به معامله وبند و بست با هر دولت جنایتکارى هستند . و دفاع آنها از مردم و حقوق بشر دروغ و ریاکارى اى بیش نیست . هدف دیگر جمهورى اسلامى در کردستان عراق رقابت با کشورهاى منطقه از جمله ترکیه و کشورهاى عرب است که هر کدام بنوعى نقشى در تحولات اخیر دارند . جمهورى اسلامى با حضور نظامى در کردستان مى خواهد سر پل ارتباطى مابین خود و دولت سوریه واز این طریق با حزب الله در لبنان و حماس را همچنان نگهدارد . رژیم ایران از دخالت خود جدا از اهداف اقتصادى ، کنترل ونفوذ در نیروهاى سیاسى منطقه رآهم تعقیب مى کند .
اما توده هاى میلیونى مردم در ایران و عراق با پوست و گوشت خود تجربه کرده اند ، که جمهورى اسلامى مبدأ و بانى اصلى نا امنى و سیه روزى کنونى در منطقه است . شیپور به میدان آمدن ارتجاع سیاه اسلامى با روى کار آمدن داعش ایران در ٣۵ سال قبل زده شد . جریانات سیاه بعدى ، فرزندان خلف جمهورى اسلامى اند که با تکرار اعمال جنایتکارانه آن در حق مردم و جامعه عروج کردند . امروز هم برگرداندن امنیت و مدنیت واقعى به جامعه و رهایی بشریت از دست انواع داعشها ، سرنگونى جمهورى اسلامى است . اگر امروز جمهورى اسلامى بعنوان ناجى و مقابله با جریان جنایتکار داعش وارد میدان مى شود ، فقط نشان از نا آمادگى و غیبت صف عدالتخواه و بشر دو ست در جامعه عراق و کردستان عراق دارد که خود مستقیما به مصاف داعش و هر نیروى سیاه دیگرى برود . در غیاب این نیرو امروز جریانات جنایتکار مثل جمهورى اسلامى با همکارى أمثال حکومت اقلیم ، سرنوشت و آینده جامعه را رقم مى زنند . سرنوشتى که بدون به میدان آمدن این جبهه برابرى طلب و انساندوست چندان امیدوار کننده نخواهد بود . براى بیرون آوردن جامعه از منجلاب و توحش فعلى هیچ راه دیگرى به غیر از مقاومت و مبارزه توده اى در برابر سناریوى فعلى وجود ندارد ، این صحنه خالى ، مبرمتر و نیازمندتر از هر زمان دیگر ، رهبران آزادیخواه و مترقى و ضد ارتجاع را براى سازماندهى مستقل جامعه مى طلبد .
همایون گدازگر – ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۳- ٧ سپتامبر ٢٠١۴