جایگاه جنبشهای اجتماعی و اعتراضی ! تاثیرات جنبشهای اعتراضی اروپا در دهه ١٩۶٠ بر فضای سیاسی خاورمیانه و ایران! قسمت دوم

اسماعیل مولودی 

آلمان و تاثیرات جنبش ۱۹۶۸ بر آن

جنبش دانشجویی که از فرانسه شروع  در اواسط سال ۱۹۶۸ دامنه خودرا به کشورهای آلمان، اسپانیا و ایتالیا   کشاند.  اعتراضات و اعتصابات دانشجویی در آلمان رژفای سیاسی جدی تری را در جامعه آلمان بوجود آورد. مردم امروز آلمان بعد از گذشت چهل سال هنوز بر این باورند که جنبش اجتماعی دانشجویی ۱۹۶۸ بنیادهای اجتماعی آلمان را دگرگون کرد و جامعه را به سمت دیگری هدایت نمود.

 جوانان آلمانی از فضای رشدی که جامعه آلمان بعد از شکست نازیسم شروع کرده بودند. خسته شده بودند. آنها نمیخواستند که مثل نسلهای قبل از خود فقط به رشد صنعت وبازسازی آلمان فکر کنند. در نتیجه با خشونت فراوان در مقابل نازیسم و سرمایه داری المان ایستادند. هدف آنها مقابل با آمپریالیسم آمریکا و رشد سرسام آور سرمایه در آلمان بود که میگفتند سرمایه اخلاق و هویت انسانی آلمانی هارا نابود کرده و جامعه را دچار خمودگی ورخوت نموده است. جوانان به وجود بازماندگان سردمداران نازی در دم و دستگاه دولتی آلمان اعتراض داشتند. خواهان محدود کردن گسترش تولیدات نظامی در آلمان شدند و به جولانهای ژنرالها و حدادی کردن ماشین جنگی با همکاری ناتو اعتراض داشتند. به عقیده جوانان هنوز دستگاه اداری آلمان سنت و روح نازیسم را با خود یدک میکشید. جوانان دانشجو معتقد بودند این فضا باعث خمودگی فرهنگی و بیتوجهی به رشد فرهنگ انسانی و مدرن در آلمان شده است.  مبارزه دانشجویی در آلمان چند سال زود تر با اعتراض به جنگ در ویتنام خودرا سازمان داد.  تمام دستگاه حکومت و پارلمان را فاسد میدانست و اعتقاد به رفرم و یا اپوزیسیون درون پارلمانی نداشت. از اوائل سال ۱۹۶۶ اعتراضات به قوانین دست و پاگیر شروع شد. انجمن دانشجویان سوسیالیست که تشکل رادیکال دانشجویی در آن زمان بود سال ۱۹۶۶ تشکیل شد. سال ۱۹۶۷ با تظاهرات و اعتراض خیابانی علیه جنگ ویتنام به صحنه سیاسی در آلمان آمد.  این تظاهرات در فرانکفورت و برلین با جمع شدن در مقابل سفارت آمریکا به جنبشی عمومی و اجتماعی  در بهار سال ۱۹۶۷ تبدیل شد. در اعتراض به حضور شاه ایران بعنوان سگ زنجیری آمریکا در خاورمیانه در روز ۳۰ ماه می ۱۹۶۷ تظاهرات عظیمی راه افتاد که نقش دانشجویان ایرانی در آن برجسته و حساس بود ( من در قسمت مربوط به ایران ازنقش دانشجویان ایرانی در اعتراضات دانشجویی در اروپا و بخصوص در آلمان مفصلا خواهم نوشت)

بنابراین اعتراضات دانشجویی در آلمان از اواسط سال ۱۹۶۶ در جامعه خودرا نشان داد و در آوریل سال ۱۹۶۸ با  زخمی شدن یکی از رهبران دانشجویی جوان ۲۸ ساله بنام رودی دوچکه جنبش دانشجویی با تمام قدرت وارد میدان شد. دوچکه یکی از رهبران جنبش داشجویی در دهه ۱۹۶۰ در آلمان بود. ایشان بوسیله یک  هوادار نازی مورد حمله مسلحانه واقع شد و زخمی گردید. دوچکه از آلمان به دانمارک پناهنده شد و در سال۱۹۷۹  در سن ۳۹ سالگی در دانمارک در گذشت.
دولت و دم دستگاه پلیس با خشونت تمام به جنبش دانشجویی در آلمان برخورد کردند.  در دوم ماه ژوئن ۱۹۶۸  در تظاهرات جلو سالن اپرای برلین عیله شاه ایران پلیس به دانشجویان حمله کرد و یک دانشجو از پشت هدف گلوله پلیس قرار گرفت و کشته شد. با کشته شدن جوان دانشجو بنام بنوانه زورک که ۲۶ سال داشت  تشنج میان پلیس و دانشجویان بالا گرفت. دولت و پلیس تشکیل هر جمعی را ممنوع اعلام کردند. راست گرایان درون پارلمان و دستگاه حکومتی خواستار اشد مجازات برای دانشجویان دستگیر شده شدند. جنبش دانشجویی خواستار فرهنگ مدرن انسانی، آزادی فردی و اجتماعی انسانها در جامعه و برابری زن و مرد و همچنین آزادیهای گسترده جنسی و اجتماعی برای جوانان شدند. جنبش دانشجویی فرانسه قدرت و گستردگی فراوانی داشت اما تاثیرات سیاسی که جنبش دانشجویی در آلمان گذاشت هنوز جامعه آلمان بدان مدیون است زیرا اعتراضات دانشجویی در آلمان بنیاد اداری و سیستم اجتماعی آلمان را به لرزه در آورد. دولت مردان آلمانی خواستهای دانشجویان آلمانی را بدون تایید مستقیم به اجرا در آوردند. آنها جنبش دانشجویی را به خشونت کشیدند و بیرحمانه سرکوب کردند. اما تاثیرات سیاسی این جنبش که خواستهای مردم جامعه را نمایندگی میکرد را نتوانستند نابود کنند. مبارزات دانشجویان در ۱۹۶۸ آلمان را به جایگاه دیگری هدایت کردند. اگر هم اکنون هم از هر آلمانی آزادیخواه سوال کنید بر حقانیت شعار دانشجویان ۱۹۶۸ صحه میگذارند و میگویند آلمان به این تغییرات و مبارزهدانشجویان در ۱۹۶۸ احتیاج داشت.  فضای سیاسی حتی بالانس سیاسی بین احزاب آلمانی را بهم زد و بلوک چپ سالها بعد از تظاهرات ۱۹۶۸ قدرت سیاسی در آلمان را رقم زد.  جنبش ضد امپریالیستی آلمان در ۱۹۶۸   شکست خورد اما از دل آن جنبشهای اجتماعی قوی  مثل جنبش زنان، جنبش محیط زیست، جنبش مبارزه علیه جنگ ویتنام و نیز گسترش آزادیهای فردی و اجتماعی  را در آلمان به ارمغان آورد. آلمان بعد از ۱۹۶۸ دیگر آن آلمان سابق نشد. جنبش اعتراضی و دانشجویی در آلمان، آلمانی دگرگون شده و انسانی تر را تحویل نسلهای آینده داد. مردم آلمان  شاهدند که بعد از اعتراضات ۱۹۶۸ جامعه آلمان انسانی تر و آزاد تر گردید.  بعد از شکست جنبش ۱۹۶۸ عده ای از فعالین جنبش دانشجویی ۱۹۶۸ به جنبش چریکی روی آوردند و گروههای مسلح بادر ماینهف و گارد سرخ را بوجود آوردند که در عرصه سیاسی دهه ۱۹۷۰ جای پایی برای خود داشتند ( من در ادامه به نقش این سازمانها در اعتراضات اجتماعی اروپا و خاورمیانه و ایران  خواهم پرداخت ) تحت تاثیر این اوضاع جنبشهای اجتماعی در کشورهای اسپانیا و ایتالیا روی داد. جنگهای داخلی در اسپانیا، اوضاع سیاسی در ایتالیا همه و همه از تاثیرات  جنبش ۱۹۶۸ به حساب میآیند. جنگ مسلحانه علیه حکومتها در پشتش این تئوری بود که با اعتراضات مسالمت آمیز نمیشود کاری کرد. یعنی سرخوردگی مبارزاتی در جنبش انشجویی آلمان و فرانسه باعث موج اعتراضات مسلحانه چریکی در دنیا شد که به موقع خود تاثیری نادرست بر جنبش اعتراضی کا