دنیای داعش و خلیفه گری!

تازیانه، لگد، تف و مشت، آتش و خون، شمشیر ، برّاده های گردن ، توپهای گوشتی فوتبال، فریاد ، فریاد و فریاد!
در دنیای بی روحی که خاک مردگان بر آن پاشیده، زندگی را به محاکمه می کشند.
شرم شرمنده گشته و دیوارهای کهنه می جوید و حضور آفتاب را حاشا.

در این کهنه بازارِ نو نما، جهل قباله گذشتگان را میراث شد.
تصویر زنی در بازار بردگان، انسانیت را به هراج گذاشت.
غسل دختر بچه ها در حمامِ خون،
الفبای فاشیسم را مشق شبانه کرد .
سینه زدنِ زنان و گریه کودکان، ریتم آهنگِ شمشیر شد و رقص بی پایان گردنها.
خبر ازبردگی و عبودیت را دارد.

کاروانِ سیه پوشانِ اسلام، جهل را بر برجِ فساد قاب کرده و بر آن سجده می برند.
زیر این بیرق سیاه دروغ، فریب، وعده و عید ترازو را بی حرمت نموده است.
محمدامین کمانگر ۲۸٫۸٫۲۰۱۴