به مصلایش هم خواهیم رسید

به‌ جنبش و انقلاب آن روز بیست و هشت مرداد سال هزاروسیصدسی ودو. که‌ دانشجویان در دانشگاه‌ تهران به اعتراض بپاخواستند و عدالت و آزادی و برابری را به‌ فغان و فریاد و شعار آوردند و چون همیشه‌ فریاد و گلوی مردم زحمتکش و بخصوص کارگران بودند و هستند . ازآن روزکه‌ حکومت استبدادی نظام شاهی سه‌ تن ازآنها بنامهای ، قندچی، رضوی، بزرگ نیا ، را در خاک و خون افکند ، تا شاید بتواند چند صباحی دیگر بر حکومت ننگین خود پای فشارد و بر اریکه‌ قدرت بتازد تا کنون بیش از پنجاه‌ سال میگذرد و دانشجویان ما در تلخ ترین روزهای استبداد و دیکتاتوری حاکمان و در شرایط مختلف تا به‌ امروز بصورت نهان و آشکار زیر ضرب و شتم و آزار بوده‌اند و با افتخار و شکوه و با نهایت ایستادگی و مقاومت به‌ پیش رانده‌ و هیچگاه‌ در این میدان آزادی و عدالت خواهی از پای ننشسته‌ است . و چنانکه‌ دیدیم و می بینیم که‌ امسال در شرایطی به‌ استقبال شانزده‌ آذر رفتند که‌ رژیم آخوندی و ارتجاعی برای رعب و وحشت در جامعه‌ و بخصوص در میان دانشجویان در روزهای قبل از شانزده‌ آذر اقدام به‌ دستگیری بسیاری از دانشجویان در سراسر ایران را آغاز نمود . و چنان این فشار و دستگیری ها افزایش داد که‌ حتی دانشجویانی را که‌ در سالهای اخیر دستگیر کرده‌ بودند و پرونده‌های آنها همچنان باقی مانده‌ بود و یا از محاکمه‌ آنها مدتها گذشته‌ بود از اعلام حکم آنها خودداری نمود و یا با صدور احکام غیر انسانی و سنگین علیه‌ آنها را آغاز نمود. در بیرون از زندان اقدام به‌ ربودن آنها به‌ مکانهای نامعلوم و انکار آن و یا صدور احکام شلاق و حبس تعزیری و…. نمود و مینماید.
این روزها که‌ مبارزات مردم در نماد تظاهرات و جنبش دانشجویی ودرعرصه‌ پیکارکارگری، را هر روز در تمامی وسعت ایران شاهد بر اعتراضات ومبارزات آنها هستیم که‌ چون این مبارزات بصورت همبستگی با یکدیگر و حمایت از همدیگر در عرصه‌ این مبارزات روان و جاری است . و این را دانشجویان پیشتر و با صراحت در یافته‌اند که‌ باید شعارهای مردم در خیابانها را از آن خود کنند .و این فریادها را تبدیل به‌ شعارهای برای درخواست مطالبات کارگران ، معلمان ، زنان ، …. و تمامی مردم آزادیخواه‌ و برابری طلب جامعه‌ نمایند. و این را رژیم خود میداند . چنانکه‌ با تمامی ترفندها و حیله‌های آخوندی و ارتجاعی خود از وحدت حوزه‌ و دانشگاه‌ گرفته‌ تا به‌ گورستان تبدیل کردن آنها و غیره‌ با نهایت خفت و شکست و شرمساری بکار میآورد . و اکنون که‌ خود را قافله‌ باخته‌ میبیند و میداند که‌ بعد از سی سال کنون دانشجویان با پرچمهای سرخ و شعارهای سرخ به‌ میدان آمده‌ وآنها را رودرروی میبیند با دادن احکام دو تا پنج ساله‌ محکومیت و محرومیت از تحصیل و سرکوب وتهدید و ایجاد فضای فوق العاده‌ امنیتی و اکنون هم با جدا سازی جنسیتی و غیره‌ به‌ شاخ و شانه‌ کشیدن میپردازد . و در مقابل جامعه‌ و مردم برای سرکوب و رعب و وحشت مجازات اعدام را به‌ مثابه‌ قتل سازمان یافته‌ که‌ یکی از وحشیانه‌ترین ابزارهای ارعاب وحشت به‌ کف گرفته‌ و چون زنگی مست نعره‌ و فریاد برمیآورد که‌ فاجعه‌بارترین آن اعدام نوجوانان میباشد.که‌ جمهوری اسلامی به‌ نسبت جمعیت در جهان رتبه‌ نخست را داراست . باید بدانند که‌ برای اعتلای این جنبش و جنبشهای اجتماعی و جنبشهای کارگری که‌هرچه‌ بیشتروبیشترمستقل تر می شوند و مبارزات آنها به هم پیوسته‌ تر و پیشروتر ارعاب و ترس و خشونت و اعلام هشدار سران سپاه‌ و بسیج در قالب سخنرانی وحتی خامنه‌ای جلاد و دیگر رهبران ریزودرشت شان در برابر رشد این جنبش بیهوده‌ است . و خود به‌ واضحی میدانند که‌ این همبستگی مردم رشد و بالندگی این مبارزات را تضمین میکند و هر روز باید سنگری را خالی و به‌ نیروهای مردمی و انقلابی بسپارند . که‌ این قانون و درس تاریخ است . که‌ هر دیکتاتوری بخوبی احساس و درک میکند.
امروز در میان سران جمهوری اسلامی مصداق همان ضرب المثل مشهود و عیان است که‌ : اسبها در سربالایی همدیگر را گاز میگیرند . آنها بعد از شانزده‌ آذر که‌ تمامی پیکره‌ نظام ارتجاعی جمهوری اسلامی را به‌ انشقاق و لرزه‌ آورد و وحشت و مرگ را لمس نمودند سناریوی نخ نمایی را از بازار مکار آخوندی به‌ به‌ نمایش گذاشتند که‌ گویا به‌ صاحت مبارک خمینی توهین و تصویرش را پاره‌ و سوزانده‌اند و به‌ مقدسات نظام خدشه‌ وارد آمده‌ و دیکتاتوران مفلوک و حقیر جمهوری اسلامی از وزیر اطلاعات گرفته‌ تا دادستان کل و فرمانده‌ نیروی انتظامی و نماینده‌ ولایت فقیه‌ و هزار دست اندر کار ریز و درشت به‌ جولان و تکاپو که‌ وای اماما سر داده‌ و به‌ تهدید و گردن شکستن علیه‌ مردم به‌ اینگونه‌ رجزخوانی ها که‌ زهی خیال باطل . که‌ خود میدانند این آخر خط است و لحظات پایانی و این آخرین برگهای بازیشان را باید بکار آورند و از این طریق فضای رعب و وحشت را در جامعه‌ افزایش دهند . که‌ شاید اندکی مجال یابند و دیرتر در زیر چرخهای این جنبش خرد و شکسته‌ شوند . و سران سپاه‌ و دادستان برای جریحه‌دار شدن هودارن امام از این موضوع اعلام میکنند که‌ با تمامی قدرت با مخالفین برخورد خواهیم کرد و آنها را سرجای خود خواهیم نشاند و این هشدارها گویا برای سران اصلاح طلب کارگر واقع آمد و آنها را به‌ واکنش وا داشت . موسوی به‌ سخن آمد و گفت : امام حقی بزرگ بر گردن همه‌ مسلمانان و مردم ایران دارد هیچکس حق ندارد به‌ خود اجازه‌ بدهد هیچ اهانتی به‌ عکس ایشان بکند . او باید چنین بگوید چون او هم مانند آنها در قتل عامهای مردم دست داشته‌ است آنها همگی از یک توبره‌ خورده‌ واز یک کاسه‌ لیسیده‌اند سران سبزتا زمانیکه‌ شعارهای مردم رای مرا پس بگیر بود مشکلی در میان نبود ولی هنگامیکه به‌ مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه‌ای ارتقا یافت فهمیدند که‌ سکان از دست آنها هم بدر است و دیگر که‌ نه‌ سوپاپ اطمینانی مانده‌ و نه‌ رفرم از بالا کارساز . و ناامیدانه‌ از مردم میخواهند که‌ نباید حرکاتی انجام داد که‌ کل نظام به‌ خطر بیافتد . چون هم آنها وهم خامنه‌ای قاتل میدانند که‌ ولایت و نظام سرتا پا جنایتشان از این مهلکه‌ جان بدر نمی برد و در فکر حفظ نظام هستند و اکنون میخواهند عکس خمینی را برسر نیزه‌ کرده‌ و ظهر عاشورا را به‌ مصیبت و روضه‌ بنشینند . محمد خاتمی میگوید امروز برای همه‌ ما خمینی معیار است . امکان ندارد که‌ دانشجویان ما به‌ امام خمینی اهانت کنند . امروز اکثریت جامعه‌ امام و انقلاب را قبول دارند ! به‌ خون شهیدان احترام میگذارند. اینجاست که‌ دیگر حاج آقا حال ندارد او هیچ تضادی با خامنه‌ای و احمدی نژاد نداشته‌ و ندارد او با خواسته‌های مردم ، کارگران ، دانشجویان ، زنان ، … تضاد دارد. مگر این امام همان دیکاتورسالهای دهه‌ شصت نیست که‌ فرمان حمله‌ و قتل عام زندانیهای سیاسی را اعلام کرد . این مردم از این¬ ” قرآن بر سر نیزه‌ کردن ” و “پیراهن عثمان” در طی این سی سال بسیار دیدند و آموختند” تقیه‌”دروغ مصلحتی بنام شرع و دین که‌ دیگر حنای اینها رنگی ندارد .اگر امروز عکس او را آتش و یا پاره‌ میکنند چون باید بدانند که‌ حاصل کشت خودشان است و عصیان و درد و رنج و شکنجه‌ و مرگ و زندان و و و و برخوردی که‌ با مردم  کردند و میکنند بدانند امروز اگر باعکس او چنین کردند فردا به‌ مصڵایش هم خواهند رسید .
ما کل رژیم را نمیخواهیم ، مرگ بر خامنه‌ای ، این پاسخ مردم به‌ این سفاکان و خونریزان است .دراین همبستگی درمبارزات چنانچه‌ سخن رفت جنبش کارگری همانطور که‌ انتظار میرود  پیشگام این مبارزات میشود و بسوی آینده‌ای روشن و آزادیخواه‌ و برابری طلب پرچم برافراشته‌ خود را که‌ طی این چندین سال به‌ دوش نهاده‌ همچنان گام برمیدارد . باید با هم در سراسر جهان به‌ حمایت از مبارزات مردم ایران و بر علیه‌ ارتجاع و دیکتاتوری آخوندی بپاخیزیم و پشتیبانی نماییم که‌ وقت تنگ است و قافله‌ در راه‌ .

                           ابراهیم حیدری .استکهلم .  ۱۶ -۱۲- ۲۰۰۹