ما می دانیم که می توانیم ( کەوین کردستانی )

همیشه همه ملتها خود را در دفاع از آزادی و دموکراسی برتر از دیگر ملتها دانسته اند . اما آیا به واقع چنین است ؟ برداشت آنها از دموکراسی و آزادی یکسان است ؟دموکراسی یعنی حکومت مردم، برای مردم و بر مردم . اما آیا این تعریف در جامعه امروز ایران صدق می کند؟ مردمی که باید حکومت کنند چه کسانی هستند ؟

نوع حکومت کردن آنها چگونه است ؟ و کدام مردم بر کدام مردم باید حکومت کنند؟.در کشوری که تمام مردم حاکم آن را آخوندهایی شکل می دهند که تمام جنبه های زندگی انسان را با اسلام  گره داده اند و هر روز و هر شب تعاریف جدید و شگرفی از دموکراسی ، آزادی و دیگر واژگانی می دهند که کم کم برای ما ایرانیان به لغات و کلمات افسانه ای تبدیل می شوند که باید آنها را در اسطوره ها جستجو کنیم. در این کشور ما فقط آزادیم که سکوت کنیم ، بشنویم اما کر باشیم ، ببینیم اما کور باشیم و اصلا حرفی هم نزنیم . آزادیم که آزاد نباشیم . آزادیم که امر به معروف کنیم . آزادیم که نهی از منکر کنیم . آزادیم که آزادانه ننویسیم . آزادیم که درد ملت را نگوییم و هزاران نوع آزادی دیگر که تنها ملت ما این فرصت گرانبها را دارد که از آنها بهره مند شود. در کشوری که تمام سرا ن آن هم و غم خود را برای دستیابی مردم به بمب اتم گذاشته اند و مردم را به کل فراموش کرده اند و هر ایرانی موظف است که بگوید : انرژی هسته ای حق مسلم ماست ٬ و این جمله باید تمام حق او باشد چگونه می توان از آزادی و دموکراسی حرف زد. در جامعه ای که تنها حق مسلم ما انرژی هسته ای٬ تنها تلاش ما آوردن نان برای سر سفرههایمان ٬ تنها تفریح مردم مواد مخدر و بسیاری تنهاهای دیگر باشد سخن گفتن از برخی چیزها تنها برای تسکین درد دلهاست نه درمان آنها.
دستگیری و اعدام بسیاری از جوانان این مرز و بوم تنها سند کوچکی است برای اثبات غیر دموکرات بودن این کشور . زیر بنای هر کشوری را جوانان آینده دار آن کشور تعریف می کنند و آن را می سازند اما در این کشور با اعدام و سرکوب جوانان و فشار آوردن بر آرمانها و خواست آین جوانان تنها کشور را به سوی سراشیبی و افتادن در باتلاقی سوق می دهند که خروج از آن به سالهای مدیدی نیاز دارد که شاید  نسلهای بعدی از عهده این کار براید. جمهوری اسلامی با فشار آوردن بر مردم و نابود کردن فقیر به جای نابودی فقر تنها را را برای براندازی خود هموار می کند . اما برای براندازی این رژیم فاشیست به یک اراده قوی نیاز می باشد . اراده ای که از شرایط بسیار بد این روزگار به ستوه آمده باشد و برای بهبودی این شرایط تلاش کند. اتحاد میان همه ملت ایران می تواند شروعی برای این اراده قوی باشد. همه ملت ایران زیر پرچم سیاه رژیمی زندگی می کنند که نه تنها ملت ایران بلکه جامعه ملل  نیز به بهبودی شرایط آن امیدوار نیستند. ما به خوبی می دانیم که هیچ حکومت دیگری برای بهبودی شرایط ما دست به کار نخواهد شد و اگر چنین حکومتی نیز پیدا شود ، مسلما بدون توقع و چشمداشت این کار را نخواهد کرد .
آزادی ، دموکراسی و .. مسائلی می باشند که باید برای دستیابی به آن تلاش کرد و جانها را فدا کرد. آزادی مسئله ای است گرفتنی نه دادنی . ما نمی توانیم که منتظر باشیم دولتی مانند آمریکا آزادی را دو دستی تقدیم ملت ایران کند . چون در اصل چنین چیزی امکان پذیر نیست.
فقر، تورم بالا، بیکاری ، فشارهای سیاسی بر مردم ، و هزاران مورد دیگر مسائلی هستند که مردم را به سختی می اندازند و انسانها را در منگنه قرار می دهند . همین شرایط است که ملتی را برای تغییر کلی در شرایط آماده می کند . ملت ایران نیز این فرصت را دارد تا با اتحاد میان همه مردم و همه احزاب اپوزیسیون خود را برای یک حرکت ملی ، مردمی و فراگیر آماده کنند و شرایط را به نفع کشوری دموکراتیک تغییر دهند . به امید فرا رسیدن روزی که همه ملت ایران در کشوری آزاد و دموکراتیک زندگی کنند.
ما می دانیم که می توانیم ( کەوین کردستانی )                           زنده باد آزادیبرابری 
                       که وین کردستانی
E-mail: rojhelat64@yahoo.com