فاشیسم: ضمیر خودآگاه صهیونیست ها

https://shouresharchive.files.wordpress.com/2014/08/fashism-zamir-khodagahe-zionistha-borhan-azimi.pdf

مـقـدمـه

هم اکنون بیش از پنج هفته است که مردم فلسطین در غزه هدف بمباران و تهاجم همه جانبه زمینی، هوایی، دریائی و توپخانه مجهز دولت فاشسیت-صیهونیستی اسرائیل قرار گرفته است. از ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۴ اسرائیل تهاجم گسترده ای با فرستادن نیروی زمینی و با حمایت نیروی هوایی و دریایی را به غزه و کشتار مردم غیر نظامی فلسطین ساکن غزه شروع نمود. در ۲۸ ژوئیه نتانیاهو اعلام کرد که “اسرائیل برای نبردی طولانی” خود را آماده کرده است و موشه یعلون وزیر دفاع اسرائیل گفت “از تشدید گسترش عملیات ابائی نخواهیم داشت.” منظور هر دو شدت بخشیدن به نسل کشی مردم فلسطین است.

اکثریت بشریت جهان به علت عدم آشنایی با علل تاریخی پیدایش دولت صیهونیستی-فاشیستی اسرائیل، تبلیغات مداوم امپریالیستها، رسانه ها و بنگاه های تبلیغاتی حامی اش به خاطر وارونه کردن حقایق تاریخی در مورد مقاومت و مبارزه مردم فلسطین، مظلوم جلوه دادن دولت اسرائیل و خلق افکار عمومی مردم جهان برای مشروع جلوه دادن حمله نظامی اسرائیل به غزه نمی توانند چرائی اعمال این همه شقاوت در خونریزی توسط دولت صیهونیستی را درک کنند. در این میان از یک طرف تبلیغات رسانه های غربی امپریالیستی برای جلوه دادن اسرائیل به عنوان جامعه ای که تحت ظلم و تجاوز نظامی موشک های حماس قرار گرفته است، مزید بر علت حرکت فلج کننده بی تفاوتی بشریت تحت ستم و استثمار جهان به جنایت اسرائیل می باشد، و از طرف دیگر شوربختانه اکثریت نیروهای مدعی چپ و بخصوص مدعی کمونیسم با پیش گذاشتن دیدگاه های التقاطی فرصت طلبانه و تسلیم طلبانه نه تنها به تغییر شرایط موجود حاکم بر فرایند رانش غالب بر جهان کمکی نمی کنند، بلکه با پیش گذاشتن یک دیدگاه ناصحیح غیر علمی از واقعیت عینی، زحمتکشان و استثمارشوندگانِ جهان را در انتخاب بین قطب امپریالیسم جهانی به رهبری هیئت حاکمه دولت امریکا و قطب بنیادگرای مذهبی جهادگران اسلامی، رها می کنند. و در گیرودار فرایند رانش تخاصم(جدال) دو نیروی تاریخاً منسوخ(و متعلق به جامعه کهن) حاکم بر جهان فراموش می کنند که: تخاصم بین قطب امپریالیسم جهانی از یک سو و قطب بنیادگرایی مذهبی جهادگران(حماس، حزب الله و غیره) از سوی دیگر، در حالیکه این دو قطبِ متعلق به دنیای کهن در تخاصم و جنگ با یکدیگراند در عین حال همدیگر را تقویت می کنند. و هر گونه طرفداری از و یا سکوت ضمنی در مورد هر یک از دو قطب این نزاع به مفهوم تقویت هر دوی آنهاست، و به ادامه وضعیت موجود و چنین فرایندی خدمت می کند. برای همین ما شاهدیم که در سطح محلی- منطقه ای و کانون اصلی اش غزه، اسرائیل و حماس نه تنها باهم در تخاصم و جنگ خونین اند بلکه وجود یکی، دیگری را هم تقویت می کند. و تایید یکی به یک مفهوم واقعی تقویت هر دوی آنها، تقویت و ادامه فرایند رانش ارتجاعی تحمیلی بین این دوقطب به بشریت تحت ستم و استثمار جهان و تضعیف نیروهای انقلابی پرولتاریایی- کمونیستی جهان است.

اما در تحلیل نهایی نکته مهم حیاتی را که در پس این دوره از دینامیک چنین رانش غالب بر جهان بطور واضح و روشن باید در نظر داشت این است که: از میان آن دو قطب ارتجاعی به لحاظ تاریخی این هیئت حاکمه نظام جهانی سرمایه داری-امپریالیستی به رهبری امریکا و سگان زنجیری اش در جای جای جهان و از جمله دولت اسرائیل دشمن شماره یک بشریت است و ایشان است که بیشترین جنایت و صدمه را بر بشریت ستمکش در سطح جهانی و منطقه ای روا می دارد.

واقعیت اصلی در مورد کشور اسرائیل این است که به عنوان یک سگ هار جنگ طلب برای خدمت به منافع امپریالیستی امریکا عمل می کند. در خاورمیانه، چنان منافعی بر کنترل این تقاطع استراتژیک بین اروپا، آسیا و آفریقا و ذخایر بزرگ نفت آن متمرکز است.

بدون حمایت امریکا، دولت اسرائیل ادامه حیاتش غیر ممکن است و نمی تواند زنده بماند. ایالات متحده با کمک مالی بلاعوض بین ۳ تا ۴ میلیارد دلار در سال به اسرائیل اجازه می دهد که یکی از قدرتمندترین ارتش های در جهان را بسازد. کتاب “زرادخانه مرگبار: تهدید سلاح های هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی”( فصل ۱۳ صفحه ۲۵۹- نویسندگان: جوزف سیرنیکون، جان بی. کلفشتال و میریم راجکامور) تخمین می زند که اسرائیل ۱۰۰ موشک هسته ای با برد کوتاه و متوسط در اختیار دارد. دولت اسرائیل همچنین دارای سلاح هسته ای می باشد که می تواند از طریق جت های جنگنده و یا از کشتی شلیک شود.

اسرائیل مستقیماً نقش ستمگری بر ملت فلسطین را به عهده دارد. دولت صهیونیستی همچنین بسیاری از حملات کثیف را علیه توده های تحت ستم و جنایات بیشمار دیگری را در منطقه و در سراسر جهان به نمایندگی از امپریالیسم انجام می دهد. خدمت اسرائیل به امپریالیسم امریکا شامل اعطای ارائه کمک نظامی کلیدی به رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، تا نقش کلیدی در نظارت بر قتل عام نسل کشی از ۲۰۰۰۰۰ دهقانان بومی گواتمالا در سالهای ۱۹۸۰، می شود. و امروز اسرائیل همچنان به ایفای نقش ضروری برای تضمین امپراتوری امریکا بر جهان ادامه می دهد. اسرائیل برای اولین بار به لبنان در سال ۱۹۷۶ و بار دیگر در سال ۱۹۸۲ حمله کرد، که طی هر دوی آن حملات بیش از ۲۰۰۰۰ فلسطینی و لبنانی را به قتل رساند. در سال ۱۹۸۲ جنگنده های اسرائیلی یک راکتور هسته ای در عراق را بمباران کرد. در سال ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ اسرائیل از جنگ امریکا علیه عراق پشتیبانی کرد. عوامل اسرائیل، شکنجه گران را در گواتمالا و آفریقای جنوبی آموزش داده اند و به دولت های طرفدار امریکا در سراسر جهان سلاح های زیادی می فروشد. جنایات اسرائیل به نیابت از طرف امپریالیسم جهانی با تشکیل، کمک های پنهان و مسلح کردن گروه های بنیادگرای جهادیست در تقابل با نیروهای سکولار و رادیکال کمونیست همچنان ادامه دارد. در واقع طی چند دهه گذشته در خاورمیانه و همچنین نقاط دیگر جهان آگاهانه ترتیب شکست و نابودی اپوزیسیون سکولار ناسیونالیست در فلسطین را داده اند. نیروهای بنیادگرای اسلامی(حماس یا القاعده و غیره) از کمک اسرائیل به مثابه پادگان مسلح امپریالیسم امریکا، برای تضعیف یا نابودی جریانات سکولار و یا جریانات کمونیستی، بهره مند شدند.