دولت نژاد پرست اسرائیل و فاجعه انسانی در نوار غزه

بیش از سه هفته از حمله اسرائیل به غزه میگذرد.در این فاصله جهان شاهد جنگی نابرابر، یک فاجعه انسانی و نسل کشی مردم غزه توسط دولت اسرائیل بوده است، آنچه در غزه دارد اتفاق می افتد، قتل عام مردم در هم تنیده در نوار کوچکی است، که نزدیک به دو میلیون انسان از سال ۲۰۰۷ در محاصره دولت نژاد پرست اسرائیل قرار دارند. دولت اسرائیل مردم را در فضایی باز زندانی کرده و راه مردم غزه با دنیای خارج را قطع نموده و هیچ امکانی برای آنها باقی نگذاشته است. شرایط اسفبار و تباهی که اسرائیل به این مردم محروم تحمیل نموده، حمایت مردم جهان را به خود جلب کرده است. با وجود این دولت نژاد پرست اسرائیل هر از گاه به بهانه ای و برای نشان دادن قلدری و برتری نظامی خود، دست به کشتار مردم غزه میزند. امروز نیز به بهانه جریان ارتجاعی حماس، با مدرن ترن سلاح های کشتار جمعی، مشغول مجازات خونین و نسل کشی مردم فلسطین در نوار غزه است. این جنایت یک جنایت جنگی استکه نفرت عمومی را نسبت به دولت و احزاب دست راستی اسرائیل بر انگیخته، و اعتراضات گسترده ایدر سطح جهان، علیهبربریتدولت قومی اسرائیل صورت گرفته است.
اسرائیل بطور مستقیم مردم فلسطین را مورد حمله و هدف بمب های خود قرار داده است. جنگ اسرائیل به بهانه موشک پراکنی حماس، جنگ علیه مردم فلسطین ساکن نوار غزه است که از زمین و هوا و دریا مورد تهاجم و تعرض نظامی قرار گرفته اند. بخش زیادی از غزه به ویرانه ای تبدیل شده است که قابل شناسایی نیست و پیر وجوان و زن و کودک به شدت مورد هدف بمب افکن های ارتشاسرائیل هستند و تا کنون بیش از ۱۳۰۰ نفر کشته شده اند، که یک چهارم آن کودک هستند و حدود ۷۶۰۰ زخمی بر جای گذاشته و منجر به آواره و بی خانمان شدن ۲۰۰ هزار نفر شده است. دولت اسرائیل هنوز راضی نیست و با بمب باران زیر ساخت های جامعه و انهدام لوله های آب و نیروگاه برق غزه، بیش از ۸۰۰ هزار نفر را از برق محروم نموده و جان زخمی ها را در بیمارستان با خطر جدی روبرو نموده است. این مقابله و عسکس العمل به پرتاب موشک جریان ارتجاعی حماس نیست، بلکه مجازات خونین و نسل کشی مردم فلسطین در نوار غزه با مدرن ترن سلاح های کشتار جمعی است. حتی مدارس تحت نظارت سازمان ملل نیز از بمباران فاشیسم دولتی اسرائیل در امان نیست. طبق گفته کریس گانس سخنگوی آژانس کار و امداد سازمان ملل، با وجود هشدارهای مکرر و ۱۷ بار اطلاع رسانی بهاسرائیل، که این مدارس محل پناه گرفتن چندین هزار نفر از مردم عادی و بی سرپناه غزه همراه با تعداد زیادی کودک، تحت نظارت سازمان ملل است. ارتش اسرائیل را از بمباران این دو مدارس باز نداشت و دو مدرسه مذکور مورد تهاجم قرار گرفت که دها کشته و صدها زخمی  بر جای گذاشت، و این غیر از کشتار و پاک سازی مردم نوار غزه چیز دیگری نیست.
دولت اسرئیل امروز در معادلات خاورمیانه جایگاه و موقعیت، دورن جنگ سرد برای کشورهای غربی را از دست داده است و برای امریکا نیز دیگر اسرائیل نقش سابق را ندارد، ولی در مکان همپیمان اصلی امریکا هنوز بی خاصیت نشده است و هنوز به عنوان محور شر در خاورمیانه میتوند مورد استفاده امریکا باشد. امریکا در این شرایط علیرغم ناخشنودی از یکه تازی و نافرمانی اسرائیل، نمیخواهد بالانس قدرت به ضرر دولت اسرائیل بهم بخورد، تلاش میکند برتری و دست بالای اسرائیل در مذاکرات با فلسطین حفظ شود، وهر از گاه به عنوان اهرم فشار، اما تحت کنترول امریکا در منطقه نیز عمل کند و برتری نظامی و قلدری خود را به نمایش بگذارد، چرا که فشار اسرائیل بر بخشی از خاورمیانه در شرایط فعلی هنوز میتواند به اهداف امریکا در منطقه کمک نماید. امریکا نیز تا برقراری نظم مورد نظرش و تعیین تکلیفنهایی در منطقه، دفاع از اسرائیل را با اندک فشاری جهت کنترل آن، ادامه میدهد. سر بلند کردن چین و روسیه واتحاد و همکاری آنها در تقابل با امریکا نیز به عنوان مدعی قدرت و سهم خواهی بیشتر از تجدید تقسیم جهان و بویژه در خاورمیانه، میتواند عاملی برای بالا بردن خاصیت اسرائیلدر آینده برای امریکا باشد. دولت نتانیائو واحزاب و جریانات دست راستی و نژاد پرست اسرائیل نیز با درک این موقعیت، تلاش میکنند از اوضاع بغرنج و پیچده و غیر قابل کنترل فعلی که در منطقه حاکم است، برای بالانس قدرت خود در اوضاع جدید،استفاده نمایند وموقعیت خود را به عنوان پادگان نظامی امریکا، هر چند بااندکی نافرمانی در مقابلامریکا که خاصیت این دوره بحرانی و پیچیده است، همچنان حفظ نماید. این واقعیت است که امریکا این جنایت جنگی را دفاع اسرائیل از خود نام میبرد و علنا با حمایت از آن دست اسرائیل را در کشتار مردم فلسطین باز میگذارد و از سوی دیگر تلاش میکند با ایجاد فضای مناصب برای اسرئیل این جنگ خاتمه پیدا کند و راه برای مذاکرات در آینده با همکاری مصر باز شود.
مسئله فلسطین درد بزرگ جامعه بشری امروز است، یکی از فجایعی است که دنیا را متوجه خود کرده و از حمایت افکار عمومی برخوردار است. جهان در جهت حل این مسئله و پایان یافتن ستم بر مردم و تشکیل دولت مستقل فلسطین، اسرائیل را تحت فشار قرار داده است. اسرائیل در رابطه با مسئله فلسطین در انزوای کامل قرار دارد، افکار عمومی مردم دنیا مخالف سیاست امریکا و حمایتش از اسرائیل است، حتی دول غربی نیز در این زمینه روش متفاوتی نسبت به حل مسئله فلسطین، با امریکا در پیش گرفته اند. این شرایط زمینه مناسبی برای حل مسئله فلسطین ایجاد نموده است.
دولت و جریانات دست راستی و نژاد پرست اسرائیل و جریان مرتجع حماس ازادامه این وضعیت و بقای خصومت و کینه قومی و مذهبی سود میبرند واز وجود دشمنی و خصومت بهره برداری سیاسی میکنند و برای جان مردم هیچ ارزشی قایل نیستند. تلاش میکنند پروسه مذاکره و صلح را با بن بست روبرو نمایند. تشکیل دولت مستقل فلسطین در کنار دولت اسرائیل، دولت و جریانات دست راستی اسرائیل را مسقیما در مقابل طبقه کارگرو مردم اسرائیل قرار میدهد و مردم غزه را نیز از زیر پرچم ارتجاعی جریان مذهبیحماس بیرون می آورد.
برای خاتمه دادن به درد و زنج مردم فلسطین، برای نجات میلیون ها انسان از تباهی روحی و جسمی، برای پایان دادن به تحریکات قومی و مذهبی توسط جریانات مرتجعقوم پرست و مذهبی از دو طرف وبرای حل مسئله فلسطین، اسرائیل باید مناطق اشغالی را که  سال ۱۹۶۷ در یک جنگ توسعه طلبانه به تصرف خود در آورد، ترک کند و حق مردم فلسطین را در تشکیل دولت مستقل برسمیت بشناسد و دو دولت متساوی الحقوق، سکولار، غیر قومی و غیر مذهبی اسرائیل و فلسطین در کنار هم تشکیل شود.
۲۰۱۴/۰۷/۳۱