راه حل چپ و کمونیستی در مقابل راه حلهای ناسیونالیستی و اسلامی در فلسطین

مقدمه:

بحران عراق ، بحران اوکرائین و بحران فلسطین این روزها در کنار هم شعله کشیده اند. از دید من این بحرانها را باید بخشی از بحران جهانی موجود بررسی کرد.فضای عمومی بحران جهانی ناشی از نظام سرمایه داری ، بحرانهای منطقه ای را بازتولید و بازتعریف می کنند.

کشته شدن سه نوجوان اسرائیلی که معلوم نیست کی عامل ان بوده اینبار بهانه ای شد تا حکومت نژادپرستی و صهیونیست اسرائیل یمبار دیگر زنچیرها را بدرد و بسوی غزه سرازیر شود.وجود حماس  را که فرقه ای اسلامی و جنایتکار است بهانه کند و جنگی حساب شده و خونین را دوباره به مردم در فلسطن نحمیل کند. تا دیروز رقم ۱۰۰۰ کشته که شامل حداقل ۳۵۰ کشته از کودکان بود نتیجه حمله هوائی و زمینی ارتش اسرائیل به منطقه غزه بود.

تصاویر ارسالی از خبرگزاریها نشان می دهد که محلات مسکونی غزه زیر باران موشک و توپخانه اسرائیل قرار گفتند .نیروهای جنایتکار حماس خانه ها و مراکز اموزشی و بهداشتی را سنگر خود کرده اند و از مردم فلسطین برای خود سپر بلا ساخته اند.نه رژیم اسرائیل و نه اسلامیها تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد جان انسانهاست.

روشن شد که کیلومترها تونل زیر زمینی توسط حماس و کارشناسانش طی سالهای اخیر ساخته شده اند که مخارج بسیار هنگفتی از تاسیسات خرج این تونلهای نفوذی شده اند که این مخارج می توانستند خرچ مدرسه و مراکز مسکونی و بهداشتی بهتر برای مردمی بشوند که بیش از یک و نیم ملیون نفر انها در متمرکزترین شهر جهان در هم تپیده اند و تماما توسط مرزهای اسرائیل مخاصره شده اند. اینست بخشهائی از واقعیتی که اینروزها در جریانست.

سوال اینست که گره کار فلسطین را چه برنامه سیاسی و عملی مشخصی می تواند جل کند و چپ و کمونیزم چه پاسخی برای این مسئله قرن ما دارد؟

(۱)راه حلهای ناسیونالیستی و اسلامی مسئله فلسطین چیستند؟

سنتا راه حلهای ناسیونالیستی روی رسمیت شناختن کشور فلسطین تکیه داشته اند.هر چرخه خونین جنگهای تحمیلی که حکومت اسرائیل به مردم در فلسطین تحمیل می کرده این “راه حل” در مقابل دنیا تکان داده می شده.

اسلامیها که از دهه ۸۰ میلادی بتدریج به قدرت سیاسی در فلسطین نزدیک شدند و احتملا با کمکهای حکومت اسرائیل، سنتا خط انکار وجود کشور اسرائیل و “جهاد تا پیروزی” را دنبال کردند تا در فضای تنفری که مردم نسبت به حکومت اسرائیل و جنایاتش دارند بیشتر برای خود جا باز کنند.

طی چند دهه گذشته بخاطر ادامه روانشناسی تنفر و کمکهای حکومت اسرائیل بتدریج اسلامیها با جذب کمکهای رژیم اسلامی و سایر جنایتکاران ارتجاعی منطقه ای به رقیب بزرگ جریانات سنتی تر ناسیونالیست حامی عرفات تبدیل شدند و در منطقع غزه از حدود سالهای ۲۰۰۷ صاحب قدرت شدند .در حالیکه گرایشات ناسیونالیستی دست بالای خود را در منطقه بزرگتر “وست بانک” با نزدیک به دو و نیم ملیون جمعیت حفظ کرده اند.

در حال حاضر نمایندگان سازمان ازادیبخش فلسطین در منطقه وست بانگ حاکمیت دارند و حکومتی خودمختار دارند.در غرب اسرائیل هم منطقه کوچکتر غزه در دست جانیان حماس است.

(۲)وضعیت دولت خودمختار فلسطین تا چه اندازه به حکومت مستقل نزدیکتر شده؟

همانطور که حکومتهای خودمختار قومی و ملی در عراق پاسخ بورژوازی محلی بودند که بتدریج بعنوان راه حلهای نظام جهانی دارند جا می افتند و افق “کشور سازی” را جلوی میز می گذارند، در فلسطین هم به رغم مقاومتهای حکومت اسرائیل حداقل در ظاهر، حکومت فلسطین ، بطور کنترل شده ای در حال تشکیل است. حکومتی عجیب العلقه که بر دو بخش کاملا از جهت جغرافیائی جدا در شرق و غرب فلسطین دارد سازمان می یابد.

در حال حاضر حکومت فلسطین را در سازمان ملل از سال ۲۰۱۲ بعنوان ناظر پذیرفته اند و این حکومت که رهبری “وست بانک” انرا نمایندگی می کند با ۱۴۲ کشور جهان ارتباط مستقل دارد و از جمله با اتحادیه اروپا روابط عادی سیاسی و اقتصادی دارد.حکومت اسرائیل قدم به قدم در مهندسی این حکومت شرکت داشته و تلاش می کند با ایجاد جنگهای دوره ای و سرکوب سران این حکومت فلسطین را تحت فشار قرار دهد و روند استقلال فلسطین را بطور کنترل شده ای ادامه دهد.

لذا از دید من ایجاد حکومت مستقل فلسطین یک راه حل بورژوازی فلسطین و منطقه است برای مسئله ای که عناصرش را تعیین می کند.حضور نیروهای اسلامی در فسطین و تقویت مداوم تروریزم ابزاریست که ارتجاع منطقه ای الان دارد باهاش برای بحرانسازی دوره ای استفاده می کند.

(۳) “راه حل نظامی” و پذیرش وجود کشور اسرائیل،  اختلافات بین گرایشات ناسیونالیستی و اسلامی:

گرایش ناسیونالیستی الفتح بتدریج طی دو دهه گذشته “راه حل نظامی” در برخورد مسئله فلطین را بیشتر کنار گذاشته است.این گرایش وجود کشور فلسطین را هم به رسمیت شناخته. این در حالیست که گرایشات اسلامی خصوصا حماس بر پایه رد این دو گرایش اساسا سازمان یافتند. تلاشهای رهبران این دو گرایش برای نزدیک به هم برای ساختن دولت مشترک فلسطینی این اواخر تشدید شده . بورژوازی فلسطین مجبور است این دو گرایش را به هم نزدیکتر کند تا بتوانند پایه حکومت فلسطینی “مستقل” را بریزند. تردیدی نیست که اربابان جهانی بورژوازی هم این روند را نظارت و هدایت می کنند . طی سالهای اینده این روند بیشتر تشدید خواهد شد.

(۴) راه حل چپ و کمونیستی ؟

سنتا چپ و کمونیستها دنبال چه راه حلهائی در فلسطین بوده اند؟ ایا بیش از ناسیونالیستها و اسلامیها حرفی داشته اند؟ در جریان بحران اخیر هم می بینیم طیف چپ و کمونیستها بین راه حلهای ناسیونالیستها و اسلامیها سعی صفا و مروه می روند!با بیان جنایات حکومت اسرائیل و بدبختی گریبانگیر مردم ، به خواست تشکیل مستقل فلسطین می پیوندند یا بدت از آن، به حمایت مستقیم از حماس و اسلامیها می پردازند و مخالفان خود را هم با همان متدهای زشت سنتی ، “حامی اسرائیل” و “مزدور رژیم اسلامی” می خوانند!از دید من توی این عرصه هم براحتی می توان دنباله روی  این چپها و کمونیستها را از بورژوازی دید.

از دید من ، توی این عرصه هم چپ از دادن الترناتیو انسانی هنوز بدور است.از دنباله روی دیگران دارد. پلاتفرم و گفتمان دیگری باید شروع شود تا هم چپ جامعه قدرت بگیرد و هم بتواند در حل مسئله فلسطین دست بالا را بیابد.

اصول این الترناتیو باید:

الف: مبتنی باشد بر هویت انسانی مشترک که عرب و غیر عرب نشانسد و بر دوستی انسانها و خواست برابر انسانها برای زندگی بهتر دفاع کند

ب: کشوربازی و کشورسازی را پاسخ به هیچ مسئله ای ندادند و ناسیونالیستها و اسلامیها را بعنوان عوامل مهم تداوم بحران در فلسطین محکوم کند و به حاشیه بکشد

ج: صهیونیزم و نژاد پرستی را بعنوان عامل مهم رشد اسلام سیاسی و تروریزم “فلسطینی” افشا کند و همه این اشکل ارتجاعی ایدئوبوژی بخش راست بورژوازی را افشا و محکوم کند.

د: کارساز خلع سلاح منطقه را جلو بکشد.منطقه فلسطین باید تحت نظر ناظران حقوق بشر و سازمان ملل کاملا خلع سلاح شود و فشار بر حکومت اسرائیل برای عدم استفاده از سلاح در منطقه فلسطین را تشدید نمود.

ه: کارزار دفاع از انسانیت در فلطین را باید با دیدی نوین به میان مردم خسته در اسرائیل و فلسطین و سایر کشورها برد.هیچ ادم عاقلی از وضع موجود راضی نیست باید این انرژی را برای جل نهائی مسئله فلسطین بکار برد.

ز: باید این تفکر که مسئله فلسطین ، بیرونش ایستاده را زیر سوال برد.مسئله فلسطین درون فلسطین درون کشاکش طبقاتی با بورژوازی خودی باید حل شود. این نقطه را باید تاکیید کرد.ازادی و برابری درون سرزمینهائی که حاکمان کنونی فلسطین چه در “وست بانک” و چه عزه ، حاکم هستند وجود ندارد! قوانین ارتجاعی و تبعیض امیز این حکومتهای خودمختار را باید نشانه گرفت.مسئله فلسطین از درون مبارزه مدنی و اجتماعی مردم در فلسطین برای طبقاتی کردن مبارزه شروع کرد.نباید گذاشت تبلیغات ناسیونالیستها و اسلامیها مسئله فلسطین را به مسئله ای ملی یا مذهبی تبدیل کنند.

اینها رئوسی است که از دید من می تواند الترناتیو راه حلهای ناسیونالیستها و اسلامیها باشد.باید کمپ چپ و طبقه کارگر را حول این راه حلها سازمان داد و پرجم رهبری جامعه فلسطین را از انها گرفت.

منابع دیگر:

راه حل کمونیستی و انسان محور یا راه حل قومی مذهبی در عراق؟

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۶۸-راه-حل-کمونیستی-و-انسان-محور-یا-راه-حل-قومی-مذهبی-در-عراق؟