منبع: www.goftogoo.net
مجید خوشدل
در بیش از دو دهه اجتماعات بیشماری از تبعید و یا برای تبعیدیان ایرانی تشکیل و ساخته شده است که سرنوشت اغلب آنها، سرگذشت گذشتگان ما بوده است.
در تاریخ «نوین» ایران کمتر نمونهای سراغ داریم که نهاد و دستهای فارغ از تأثیرگذاری و یا تأثیرپذیری از دولتها و یا مخالفان حکومت٬ از بطن جامعه و براساس نیازهای آن تشکیل شده باشد، و یا در صورت استقلال نسبی چند صباحی دوام آورد و سپس به بنیادی نهادینه شده تبدیل شود.
با توجه به واقعیتهای تلخ تاریخ کشورمان، پرسشهای زیر در مقابل ما قرار دارد:
آیا در ماراتون تشکیلاتسازی میان پوزسیون و اپوزسیون میتوان پایانی متصور بود؟
آیا درنظامی اهریمنی ـ استبدادی که حتا مخالفت «قانونی» در زمرهی شرک و الحاد و ارتداد محسوب میشود و زمامداران ایران برای مقابله با جریانهای مردمی، در کنار سرکوب عنان گسیخته به اندازهی تمام سالهای سیاه گروه و سازمان و تشکیلات موازی در داخل و خارج تأسیس کردهاند، میتوان به درجهی استقلال دستهها و گروههای موجود در درون و برون مرز آگاه گشت و سپس جانب انصاف و احتیاط را در پیش گرفت؟
آیا از زندان سوزان ایران اسلامی و در زمین سوختهی تبعید ققنوسی سر از خاکستر سنتهای استبدادی بیرون میآورد تا کلام تازهای بر زبان جاری کند؟
آیا نسل جوان ایرانی خواهد توانست از پس و پشت ترفندها و توطئههای هیولای هزار پا نقطهی آغازی شود بر پایان تمام گسستها و شکستهای تاریخی ایرانیان؟
* * *