بقای اسرائیل به جنایت وابسته است!

 اکنون پس از چندین روز بمباران هوایی نوارغزه، اسرائیل خود را برای حمله زمینی به آنجا آماده می کند. در پی این حملات نزدیک به ۷۰هزار فلسطینی خانه‌های خود را در شمال نوار غزه ترک کرده‌اند و تعداد کشته شدگان به بیش از ۲۰۰ نفر رسیده که نزدیک به ۸۰درصد آن‌ها غیرنظامی بوده اند. اسرائیل در جریان این حملات که یک ترور واقعی بر علیه خلق فلسطین است از هیچ قساوتی کوتاهی نکرده است. آنها مکانهایی را مورد حمله قرار داده‌ اند که اهداف نظامی نبوده بلکه بیشتر خانه‌های مسکونی، مراکز مراقبت از معلولین، بیمارستان و ساختمانهای اداری بوده اند. در پی این حملات وضعیت دشواری در غزه ایجاد شده است . حتی در گزارشاتی که از سوی سازمان ملل منتشر شده و بیانگر تمامی حقیقت نیست یادآوری شده است که آب آشامیدنی در آنجا به مواد سرطان زا آلوده شده است که این امر خود گوشه ای از جنایات جنگی اخیر دولت اسراییل بر علیه خلق فلسطین را بیان می کند.

       اسرائیلی‌ها ادعا می کنند که این حملات به دلیل موشک پرانی حماس و همچنین ربودن و قتل سه جوان یهودی ، و یا برای “تضمین امنیت” این کشور صورت می گیرد. اما واقعیت این است که  اسرائیل بیش از ۶۰ سال است که خلق فلسطین را مورد حمله قرار داده و در جریان این تهاجم وحشیانه ملتی را از سرزمین خود رانده  و در همه این سالها هم برای سرکوب مردم فلسطین  هرگز به دلیل و بهانه‌ای احتیاج نداشته است. اما، این جنگ، جنگ اسرائیل با حماس نیست که امپریالیسم و بلندگوهای در خدمت او روز و شب این دروغ را جار میزنند، بلکه این جنگ، ادامه سیاست تجاوزگرانه اسرائیل است و تا فلسطینی زنده است دولت اسرائیل همچنان جنایتکارانه و تروریستی عمل خواهد کرد.

       این روزها بلندگوهای امپریالیستی و صهیونیستی بیشرمانه در باره حملات فلسطینی‌ها به اسرائیل و حق اسرائیل در دفاع از خود سخن می گویند ولی هر انسان شرافتمندی با کمترین اطلاعی می داند که آنکه مورد تجاوز قرار گرفته و از سرزمین خود رانده شده خلق فلسطین است که حال حتی حق دفاع اش نیز تحت نام تروریسم از سوی تروریسم دولتی محکوم می شود.  بنابراین باید دید که چرا اسرائیل چنین وحشیانه وارد میدان شده است  و به واقع چه سیاستی در پشت این همه جنایت نهفته است  و چرا امپریالیستها در حالیکه ارتش اسرائیل جنایت می کند برایش هورا می کشند و از حق دفاعش دم می زنند.

       برای هر انسانی با کمی تعمق آشکار است که بهانه هائی که اسرائیل برای حمله به مردم فلسطین در غزه عنوان کرده است نمی تواند توجیه گر اینهمه بمبی باشد که این دولت جنایتکار بر سر مردم می ریزد. باید در نظر گرفت که دولت اسرائیل بدون کمکهای مالی و نظامی امپریالیسم امریکا هرگز قادر به ادامه بقایش نبوده و نیست. برای همین علاوه بر مسایلی که در رابطه بین اسرائیل و فلسطینی‌ها باعث ایجاد چنین اعمال جنایتکارانه از طرف اسرائیل شده – نظیر “خطر” اتحاد سازمان آزادی بخش فلسطین و حماس که این یکی خودش ساخته دست امپریالیسم برای جلوگیری از رشد نیروهای انقلابی می باشد- این دولت جنایتکار در جهت سیاستهای امپریالیسم آمریکا که ایجاد بحران در منطقه است نیز همچون همیشه انجام وظیفه کرده و در جهت بحرانی کردن هر چه بیشتر منطقه به نوبه خود می کوشد. بنابراین، این حملات را باید در چارچوب تحولاتی که در خاورمیانه اتفاق می‌افتد نیز در نظر گرفت. نه این که مثلا پرتاب چند موشک که اکثرا هم تلفاتی به بار نمی آورد و خود اسرائیلی‌ها هم مدعی اند که “گنبد آهنینشان” این موشکها را در روی هوا نابود می کند، دلیل چنین حملاتی قلمداد کرد. واقعیت این است که اکنون از منطقه خاور میانه بعنوان منطقه بحران نامبرده می‌شود و امپریالیسم به این بحران احتیاج دارد تا “خطر جنگ” که یکی از منابع سودآور برای امپریالیسم است حفظ شود و اسرائیل در حفظ این وضعیت با تمام وجود به امپریالیسم خدمت میکند. چرا که موجودیت اش وابسته به پیشبرد سیاستهای امپریالیستی است. تقویت نیروهای بسیار ارتجاعی در سوریه و عراق، جهت پیشبرد سیاست امپریالیسم دراین کشورها و کمک به دارو دسته مرتجع بارزانی  از سیاستهای شناخته شده این دولت تروریست است.

       در موقعیت و وضعیت کنونی این وظیفه بر دوش سازمانهای انقلابی است که ضمن دفاع از آرمانهای انقلابی خلق فلسطین، سیاستهای دولت صهیونیستی و تروریست اسرائیل را برای توده‌ها توضیح داده و در افشای سیاستهای این دولت در خدمتگذاری به امپریالیسم، هر چه بیشتر بکوشند.

مرگ بر امپریالیسم و سگهای زنجیری‌اش!

جولای ۲۰۱۴

عبداله باوی