راه نجات عراق از بحرانها و جنگها، تجزیه این کشور به سه کشور مستقل است.

(مندرج در نشریه مبارزه طبقاتی شنماره ۱۹)

Ankare راه نجات عراق از بحرانها و جنگها، تجزیه این کشور به سه کشور مستقل است.

ما بایست از استقلال کردستان عراق صراحتا دفاع کنیم!

بهروز ناصری

۱۵ ژولای ۲۰۱۴

عراق از سال ۱۹۹۱ به این سو بارها با بحران های سیاسی و جنگ روبرو شده است. عراق بعنوان یکی از کانونهای بحران در منطقه جولانگاه گروههای مختلف مذهبی، ناسیونالیستی و قدرت نمایی دولتهای جمهوری اسلامی، عربستان سعودی و ترکیه بعنوان کشورهای رقیب از یکسو و در معادلات بین المللی تر تقابل بین منافع سرمایه های مختلف بویژه آمریکا، انگلیس و روسیه بوده است.

در هفته های اخیر بحث حول بحران دولتی در عراق، احتمالات گوناگون در باره آینده کشور عراق و همچنین آلترناتیوهای مختلف بعنوان راه حل برون رفت از بحران فعلی،  بویژه بعد از حملات و تعرضات گروه ارتجاعی داعش و تصرف چند شهر عراق بویژه شهر موصل،  در صدر اخبار تقریبا همه خبرگزاریها قرار گرفته و اکثر دولتهای منطقه و احزاب چپ و راست را به واکنش و موضعگیری کشانده است.

هم اکنون عمدتا دو آلترناتیو در مقابل عراق قرار گرفته است، اول همبستگی ملی کل عراق و تغییر نخست وزیر و دولت مالکی و تعدیل این وضعیت و فراهم نمودن یک نقطه سازش برای طرفین مخاصم و دوم تجزیه عراق به سه ایالات خودمختار شیعیان، سنی ها و کردستان. در رابطه با کردستان بحث استقلال کردستان و تشکیل کشور مستقل کردستان بطور مشخص از سوی مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق در چند هفته گذشته طرح و پروسه اجرای انتخابات در این زمینه  را به مجلس کردی واگذار نموده است.

در مورد همبستگی ملی کل عراق

همبستگی ملی کل عراق مفهومی بی اعتبار و مستقیمن از سوی دولتهای انگلیس، آمریکا و جمهوری اسلامی و بنا به منافع سیاسی و اقتصادی خویش آنرا بعنوان پایگاه و نفوذ خود بر علیه سایر رقیبان مورد استفاده قرار دهند. امروزه عراق به آزمایشگاه برخ کشاندن نفود و نیرو بین دولتهای جمهوری اسلامی ایران و عربستان و ترکیه تبدیل شده است. همه دولتهای منطقه دستی در این آزمایشگاه دارند.

کشور عراق تاریخ چندانی ندارد.  تاریخ معاصر عراق بیش از ۱۰۰ سال نیست. شهرهای اصلی عراق کنونی تا جنگ جهانی اول متعلق به امپراطوری عثمانی بوده است. با شکست امپراطوری عثمانی این منطقه به تصرف انگلیس در میآید. انگلیس برای مدتها کنترل سیاسی خود بر این کشور – که متشکل از ملیتهای مختلف بوده است – را اعمال میکند. در دوران جنگ سرد اتحاد جماهیر شوروی سابق با تسلیح دولت عراق و ایجاد ارتباط با حزب بعث در تلاش بوده تا از آن کشور بر علیه قدرت رقیب غربی اش بکار گیرد. از اواخر دهه ۱۹۹۰ به این سو این جهت تغییر مسیر میدهند. آمریکا به حکومت صدام حسین حمله کرده و آنرا سرنگون میکند. نفش آمریکا در حوادث عراق بویژه از ۱۹۹۰ به این سو، اصلی بوده است…

دولتهای عراق اکثرا مستید و سرکوبگر بوده اند و حقوق ملیتهای کرد و عرب و ترکمن و … را به اشکال مختلف پایمال و هر گونه اعتراضی را وحشیانه سرکوب کرده اند. در این رابطه بویژه رابطه دولت مرکزی عراق با مردم کردستان عراق حائز توجه و اهمیت است.

در شرایطی که کشورهای امپریالیستی بعد از جنگ جنگ جهانی اول عراق را ساختند ، و دولتهای دست نشانده ای سرکار بوده اند که توجهی به خواست توده های زحمتکش کرد و عرب نداشته است، تا حدی که همین دولتهای مختلف حاکم در عراق با حاکم کردن استبداد و سرکوب، به بوجود آمدن و رشد نیروهای ارتجاعی مستقیمن کمک کرده اند.

بی حقوقی، جنگ، رشد ارتجاع مذهبی و بحرانهای دولتی سرنوشت کار و زندگی توده های کارگر و زحمتکش کرد و عرب را به ته دره  پرتاپ کرده است.

در چنین شرایطی سخن گفتن از همبستگی ملی عراق – حال از سوی هر شخصتی باشد – عملا در کنار استبداد قرار گرفتن است و از زاویه منافع مردم زحمتکش مردود است.

عراقی که تاریخش چنین است که بیان شد، حال از هم گسیخته است، ما چرا بایست مانعی در جهت این گسیختگی باشیم. بایست به این گسیختگی خوش آمد گفت و ملیتهای کرد و عرب را تشویق نمود که با اعتماد به نفس دولت مستقل خود را تشکیل دهند و مناسبات فی مابین منبعد را زمانی تنظیم کنند که به شخصیت مستقل تبدیل شده باشند.

تجزیه عراق به سه کشور بعنوان راه حل اصلی

 حال که عراق به شیعه، سنی و کردستان تقسیم شده است، تشکیل سه کشور شیعی، سنی و کردستان حلال اصلی این همه درد و رنج  جنگ و ناامنی است که در عراق فعلی شاهد آن هستیم.

چرا این راه حل درست است.

استدلالات:

– دولت شیعی عراق مستقیمن وابسته به جمهوری اسلامی است و به طبع همین رژیم جنایتکار مروج فاشیسم و استبداد در منطقه است و مردمان متفاوت دیگر را برنمی تابد. چرا بایست  آنها بر مردمان دیگر حکومت کنند؟ بگذار خودشان برای خودشان باشند. همین فاشیستهای جمهوری اسلامی ایران هستند که شورش بر حق مردم سوریه را به شکست کشاندند و این قلدرها میخواهند همین نقش را در عراق هم بازی کنند. چرا؟ چون میخواهند جنگ را به درب همسایه بکشانند و به این وسیله خود را از گزند اعتراضات داخلی محفوظ کنند و ابزار لازم برای سرکوب و ادامه وضع موجود در اختیار داشته باشند.

– مردم عرب زبان سنی که در معرض سرکوب بخش شیعی قرار دارند و به حاشیه رانده شده اند، دلیلی ندارد همین انقیاد را بیشتر بپذیرند. وقتی آنان میخواهند که اقلیم مستقل خود داشته باشند، بایست این خواست آنان برسمیت شناخته شود. این حق آنان است.

–  مردم کردستان عراق هم مثل بخشهای دیگر کردستان در کشورهای همجوار که تاریح خود  در مبارزه برای رفع ستم را دارند، حق خودشان است که کشور و دولت مستقل خود را دارا باشند و انقیاد قلدرمنشانه، شالارتان و فاشیسم جمهوری اسلامی و نوری مالکی را نپذیرند.

 تجزیه عراق کمک میکند تا ملیتهای مختلف  به شخصیتهای اجتماعی مستقل ارتقاء یابند و آنموقع تنظیم مناسبات مسالمت آمیز بین آنان از پایه مادی عینی و ملموسی برخوردار خواهد بود تا امروز که همه مناسبات بر اساس زور و قلدری پایه گذاری شده است.

تبلیغ برادر و خواهر بودن کرد و عرب و ترکمن و…. و  ایجاد مناسبات مسالمت آمیز توام با احترام یکدیگر از مسیر خواست این مردمان برای استقلال از یکدیگر میگذرد و نه غیر از این. پایه های کشور عراق سست تر و بی اساس تر از آنست که رادیکالها خواستار همبستگی ملی شوند…

مخالفت جمهوری اسلامی ایران با استقلال کردستان عراق

جمهوری اسلامی ایران یک حکومت آشکارا فاشیستی،  قلدرمنش و سرکوبگر است. مقامات ریز و درشت جمهوری اسلامی از امام جمعه قم تا حسین امیرعبداللهیان و مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران همه در یک هماهنگی کامل طرح استقلال کردستان عراق را صهیونیستی خوانده و  گفته اند که  جمهوری اسلامی اجازه نخواهد داد تا این طرح صهیونیستی محقق گردد. آنها حتی علیه مراجعه به آراء مردم هم هشدار داده اند.

موضعگیریهای متفاوت دو حزب بزرگ کردی در عراق

دو حزب بزرگ کردستان عراق یعنی اتحادیه میهنی و پارت دمکرات کردستان در قبال مسئله استقلال کردستان عراق از مواضع مشترکی برخوردار نیستند.

طبق گزارش خبرگزاری کردپرس، « آریز عبداله کادر رهبری اتحادیه میهنی در گفتگو با مجله لوین پرس، پیرامون مسئله تشکیل دولت کردی در عراق گفت: موضوع استقلال کردستان از عراق و برگزاری همه پرسی برای این منظور یک نمایش، بلوف و تاکتیک سیاسی است تا خواست واقعی برای عملی کردن آن. وی تاکید کرد: مسئله تشکیل دولت کردی تنها بوسیله یک نفر و آن هم مسعود بارزانی، محقق نمیشود و در ضمن هیچ کس اجازه ندارد خود را صاحب پروژه ای به این بزرگی و تاریخی بداند بلکه باید همه در این رابطه ایفای نفش کنند…»

اما اطلاعیه رسمی اتحادیه میهنی که در آدرس کرد پرس قابل دسترسی است منطقی تر از موضع کادر رهبری آنست.

در اطلاعیه دفتر سیاسی اتحادیه میهنی آمده است که :

«… اتحادیه میهنی درباره همه پرسی، حق تعیین سرنوشت و استقلال کردستان معتقد است که نه تنها در کردستان و عراق بلکه در سطح منطقه و جهان نیز نظم نوینی در حال شکل گیری است. درهای گفتگو درباره حق تعیین سرنوشت و در این میان، استقلال کردستان برای اولین بار پس از دویست سال گشوده شده است. وضعیت کنونی نیز ارتباطی به مطالبات سیاسی مشروع ندارد، بلکه شرایط و اوضاع سیاسی تغییر کرده است. سیاست های دولت ها تحت تأثیر تغییرات قرار گرفته و منافع ابرقدرتها در گرو حل مشکلات ملت ها است…»

و یا «… اتحادیه میهنی نیازی نمی بیند که عملیات روانی بر علیه خود را پاسخ دهد، زیرا اتحادیه میهنی در سال ۱۹۸۲ حق تعیین سرنوشت را به عنوان دورنمای مبارزات استقلال خواهانه خود انتخاب کرد و در سال ۱۹۹۲ مواضع خود را در این خصوص تثبیت نمود. عملیاتی که از سوی رسانه های سایه و عاملان دست جریانی خاص به راه انداخته شده است. حال چه لزومی دارد که به عملیات روانی پاسخ گوید. اتحادیه میهنی به این عملیات پاسخ نداده و نمی دهد چراکه مواضع این حزب در خصوص حق تعیین سرنوشت دلیرانه و صادقانه و به دور از ریا بوده و مایه افتخار و مباهات است…» .

موضعگیریهای انتقادی در قبال مسعود بارزانی و پارتی دمکرات کردستان که مسئله استقلال کردستان در چند هفته اخیر مستقیمن از سوی ایشان طرح شده است،  لازم  و ضروری است. زیرا احزاب ناسیونالیست کردستانی در کشورهای ایران و عراق تاریخا رفع ستم ملی را با شرکت آنان در قدرت سیاسی عوضی گرفته اند.

موضع بینابینی رهبری حزب کمونیست ایران

موضع رهبری حزب کمونیست ایران را میتوان در مقاله رفیق هه لمه ت احمدیان بنام «ملزومات استقلال کردستان عراق» یافت.

رفیق ما از یک سو از حق تعیین سرنوشت میگوید و از سوی دیگر با عمده کردن موانع، مسئله استقلال کردستان عراق را غیر عملی ارزیابی مینماید و با آن به مخالفت می پردازد.

رفیق هه لمه ت می نویسد :

“… همانگونه که همواره اعلام کرده ایم ما طرفدار “حق ملل درتعیین سرنوشت خویش” بوده و هستیم، به این معنا که ما آزادی ملل را تا حد جدایی کامل برسمیت می شناسیم! بر این أساس استقلال یک  ملت از ساختار کشوری، اگر در راستای تامین منافع مردم محروم و زحمتکش باشد و راهکاری برای تخفیف تبعیضات ملی باشد، اگر تخاصمات و تضادهایی که قدرت های سرمایه داری با تشدید اختلافات ملی و مذهبی بر مردم تحمیل کرده اند کم کند، شایسته هرگونه پشتیبانی از طرف کمونیست هاست…”

اینکه ما همواره طرفدار حق ملل در تعیید سرنوشت خویش بوده و هستیم درست است. اما مشکلات نظریه رفیق هه لمه ت از کلمات “تا حد” شروع میشود. سنتا، که همین در برنامه هم منعکس شده است که ما از حق ملل در تعیین سرنوشت تا سر حد جدایی دفاع میکنیم.

بحث من اینست که این “تا سر حد ” زائد و نادرست است. زیرا این  “تا سر حد” راه را برای بیراهه رفتنهای زیادی باز میکند کما اینکه امروز در رابطه با مورد کردستان عراق باز کرده است. اینکه رفقای رهبری حزب از سویی از حق ملل در تعیین سرنوشت خویش دفاع میکنند و از سوی دیگر مخالف استقلال کردستان عراق هستند و وظیفه خود را خنثی کردن عوامفریبی و ریاکاری میدانند، با منافع مردم کردستان و کارگران و زحمتکشان عراق در تناقض است.

استقلال کردستان به نفع مردم زحمتکش کرد و عرب و کارگران است. همچنانکه در ابتدای این نوشته اشاره کردم تاریخی که عراق بر اساس آن بنا شده است، نتیجه تعویضات و غنایم جنگی بعد از جنگ جهانی اول و شکست دولت عثمانی در آن جنگ بوده است.، که ابتدا انگلیس و بعدها آمریکا در شرنوشت این کشور نقش داشته اند.

مخالف رفیق هه لمه ت با استقلال کردستان عراق در نتیجه عمده کردن موانع و مشکلات است، مثلا اینکه آمریکا و جمهوری اسلامی مخالف این استقلال هستند و در نتیجه حتما گروهها را به جان هم می اندازند که مانع استقلال شوند، یا مثلا اینکه اگر کردستان عراق مستقل شد با کدام بنیه اقتصادی میخواهد متکی باشد؟ و از این استدلالات.

تمام استدلالاتی که رفیق هه لمه ت احمدیان به آنها متوسل شده است، قابل بحث اند. خوانندگان میتوانند برای سهولت بحث به مقاله ی رفیق مراجعه کنند و تحلیل ایشان را بخوانند.

استقلال کردستان عراق تاثیر مثبتی روی مردم عرب و کارگران خواهد داشت. مردم کرد و عرب را از نظر اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به شخصیتهای مستقل و قابل احترام ارتقآء میدهند. در چنان شرایطی است که مردم بهتر میتوانند در باره مناسبات مسالمت آمیز و آینده شان فکر و تصمیم بگیرند و نه حالا که زیر تیغ دیکتاتوری جمهوری اسلامی نوری مالکی بسر میبرند.

 یا رفیق هه لمه ت می نویسد:

“… در اقلیم کردستان اکنون “رفراندم” به عنوان راهکاری برای رسیدن به این مسئله مطرح است. مراجعه باآراء مردم بدون تردید یکی از اهرم های تحقق خواسته و مطالبات مردم است. رفراندم همچننی از بعد حقوقی می تواند پاسخی به این خواست مشخص باشد! اما نتیجه این رفراندم هنوز به معنای استقلال نیست! مشخص است که بدون هیچ رفراندمی هم، این تمایل مردم کردستان است، چرا آنها هیچ دل خوشی از حکومت مرکزی ندارند. اما استقلال فراتر از میل و آرزو است و یک مسئله عملی است و یک مسئله عملی بدون فراهم آوردن ملزوماتش هنوز تا تحققش خیلی راه دارد و این راهی بجز بررسی موانع تحقق این مسئله ندارد…”

تناقض نهفته د راین پاراگراف رفیق هه لمه ت اینست که موافق رفراندم هست، زیرا نمیتواند مخالف مراجعه به مردم باشد. اما از سویی دیگر با “اگر و اما” نمیخواهد به رفراندم متوسل شود و آراء مردم کردستان را بداند. رفیق هه لمه ت میداند که انجام رفراندم یک مبنای حقوقی نیرومند برای برداشتن گامهای عملی در جهت استقلال است. در مخالفت کردن با این گام عملی است که رفیق هه لمه ت می نویسند که ” اما استقلال فراتر از میل و آرزوست و یک مسئله عملی است…”.

استفاده از تقابل بین سرمایه های مختلف

در رابطه با مسئله استقلال کردستان عراق نیروها و دولتهایی موافقت یا چراغ سبز نشان داده اند و دولتهایی هم شدیدا مخالفت کرده اند تا حدی که حکم صادر کرده اند که نمیگذارند حتی رفراندم هم برگزار شود. در این رابطه مراجعه کنید به تمام موضعگیریهای جمهوری اسلامی.

در کشورهای منطقه تا کنون اسرائیل صریحا از استقلال کردستان دفاع کرده و ترکیه هم چراغ سبزی برای رهبران کرد در کردستان عراق فرستاده است.

این دولتهایی که موافق و مخالف استقلال کردستان عراق هستند، طبیعی است که از سر انساندوستی آنها نیست که موافق یا مخالف هستند. همه آنان بر اساس منافع اقتصادی و سیاسی خود نسبت به این موضوع موضعگیری کرده و جایگاه خود را تعیین میکنند.

اسرائیل بعنوان دولت سرکوبگر ملت فلسطین از استقلال کردستان دفاع میکند تا با شکست دادن دایره جمهوری اسلامی در ایران و عراق و لبنان و فلسطین، حفاظت خود را بیشتر ضمانت کند. عراق تجزیه شده را به نفع خود میدانند و طبیعی است که جمهوری اسلامی یکی از مهره های منطقه ای خود را از دست میدهد.

ترکیه چراغ سبز دغکارانه اش بخاطر نفت و سایر سرمایه گذاریها و مصالح اقتصادی خود در رابطه با کردستان عراق است که مثل متحد حزب پارت دمکرات کردستان عراق ظاهر شود. برخوردهای همین ترکیه را با احزاب پ. ک.ک و سایر احزاب و جنبش کارگری را می بینیم.

جمهوری اسلامی هم که خیلی قلدرمنشانه مخالف استقلال و مراجعه به آراء عمومی مردم است اهداف و سیاستهایش روشن تر از آنست که آنرا تکرار کنم.

در کردستان عراق هم دو حزب اصلی کردها، مواضع یکسانی اتخاذ نکرده اند.

موضعگیریهای دولتها و نیروهای بورژوایی مختلف تبلوری از تصادم منافع سرمایه های مختلف است. ایران، ترکیه، عربستان سعودی، اسرائیل، آمریکا و روسیه هرکدام تفابلات و تصادمهای منافع دارند که در شرایط مختلفی گاها در تقابل آشکار علیه یکدیگر قرار میگیرند و گاها هم همسو با هم.

 هم سویی و ناهمسویی سرمایه ها و تقابلات آنها با هم یکی از مباحثات مهم دنیای چند قطبی امروز سرمایه داری است. در شرایطی مثل عراق امروز که دولتهای مختلف با مصالح متفاوت و متضاد درگیر در عراق هستند، شرایطی بوجود آمده که دولت مرکزی را بی قدرت و بی اختیار نموده است. دولتهای مدافع نوری مالکی آنقدر سفت و محکم از نوری مالکی دفاع میکنند که خود نوری مالکی از خودش آنقدر دفاع نمیکنند.

شرایط موجود در عراق، یعنی تصادم نیروهای سرمایه ، وضعیتی بوجود آورده که منافع مردم زحمتکش و کردستان ایجاب میکند که از این شکافها استفاده کرد و مراجعه به آراء عمومی مردم کرد و سپس استقلال کردستان را عملی ساخت.

وظیفه کمونیستی ما چیست؟

وظیفه کمونیستی ما در شرایط امروز کردستان عراق اینست که با شناخت از این وضعیت، بر اساس سیاست درست حق ملل در تعیین سرنوشت خویش، بدون بهانه و اما و اگر، از استقلال کردستان عراق دفاع کنیم.

جنبش کمونیستی ایران و کومه له بایست در مقابل قلدر منشی های جمهوری اسلامی موضع قاطی اتخاذ کرده و خطاب به مردم ایران بگویند که جمهوری اسلامی ایران حق دخالت و به خاک و خون کشیدن ملل دیگر را ندارد و با اعتراضات علیه قلدر منشی ها  و کشتاری که این رژیم خارج از مرزهای ایران مرتکب میشود، آنرا در جای خود بنشانند.

اگر جمهوری اسلامی ایران خواست به کردستان عراق تعرض نظامی کند یا انواع توطئه های دیگر بچیند، مردم کردستان ایران بایست به خیابانها بریزند و مانع تحقق برنامه های شوم جمهوری اسلامی شوند.

دفاع از استقلال کردستان عراق، بر پایه سیاست سوسیالیستی حق ملل در تعیین سرنوشت خویش استوار است که بر کل منطقه تاثیرات مثبت خود را خواهد گذاشت. سیاست برجسته کردن موانع تا آن حد که با رفراندم و استقلال مخالفت کرد، نقض غرض است…

آدرس اطلاعیه دفتر سیاسی اتحادیه میهنی:

http://kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=66380#Title=%0A%09%09%09%09%09%09%09%
۰۹%D9%85%D9%88%D8%B6%D8%B9%20%D8%B1%D8%B3
%D9%85%DB%8C%20%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%
AF%DB%8C%DB%95%20%D9%85%DB%8C%D9%87%D9%86%D
B%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%
B5%20%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA%
۲۰%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%0A%09%09%09%09%09%09%09

مقاله هه لمه ت احمدیان :”ملزومات استقلال کردستان عراق” مندرج در سایت حکا

http://www.cpiran.org/matalebresideh/page6.html