استیصال حامیان “استقلال کردستان” در حزب کمونیست کارگری بیشتر می شود!

استیصال حامیان “استقلال کردستان” در حزب کمونیست کارگری بیشتر می شود!

نگاهی به استدلالات عبدل گلپریان

از: سعید صالحی نیا

SALEHINIA@AOL.COM

۱۱ جولای ۲۰۱۴

مقدمه:

اول:

دفاع حزب کمونیست کارگری را از “استقلال کردستان” باید در کانتکس بزرگتری فهمید.اینها قبلا دنبال “قوم بختیاری” افتادند (۳) انجا هم از “احساسات برانگیخته شده” قوم بختیاری دفاع کردند. قبلا هم فراخوان دادند که با موسوی کسی کشتی نگیرد! زمانی دیگر از ماندلا دفاع کردند ، “واژن گیت” راه انداختند، دنبال جریانات انارکوفمینیست ، “اعتراض برهنگی” را دنبال کردند و حتی محکوم کردن حمله حکومت امریکا در سوریه را بباد انتقاد گرفتند! اینها تنها بخشی از سیاست راستی است که این حزب را رساند به سکوی کنونی که حمایت از ناسیونالیزم کرد باشد!

چند نفر از حزب کمونیست کارگری مثل همیشه برای تمامی چند نفر دیگر اون حزب تصمیم گرفتند که “حزب باید از استقلال کردستان” دفاع کند و اون بقیه را که یک صبح بلند شدند و این “تصمیم حزبی” را دیدند بیشتر دچار استیصال کرد که چشم به “بالای جزب” دوخته اند تا ببینند حقیقت امروزشان قرار است چه باشد!

متنی که از قول یک فعال سنندجی که اتفاقا خودش را حامی حزب کمونیست کارگری معرفی کرده به عبدل گلپریان را بخوانید(۱) می بینید که این “هوادار” سوالهایش چقدر پایه ای است.چقدر از بن مسئله دارد با سیاست حزبش! این دقیقا روانشناسی استیصال حزبی است که بر پایه نظر چند نفر برای بقیه شکل گرفته ! من تاکیید دارم که در عین نگاه به نظرات این رهبران حزبی دینامیزم روانشناسی عضو و هوادار را با رهبری هم ببینیم .دینامیزمی بسیار بیمار که اگر بیمار بود کمتر محتمل بود که “رهبری” این حزب به این راحتی چرخشهای این چنین در سیاستش بپذیرد انهم بنام کمونیزم!

دوم:

در میان کمونیستها حتی نزدیکان حزب کمونیست کارگری ایران، این تلاش “دفاع از استقلال” پاسخی نگرفته بجز محکوم کردنش! مقاله پشت مقاله منتشر می شود در سایتها بجز ناسیونالیستهای کرد کسی تا بحال از همین ایده “استقلال کردستان” دفاع نکرده! گاو نری شده که دوشیدنش را اینها انتظار می کشند و طبعا ؟ روی دستشان این پروژه مانده! مستاصل هستند.از مناظره ها هم در فیسبوک فرار می کنند.دورن فرقه ای از “دوفاکتو” حرف می زنند و اینگار نه انگار که عقل و منطق دارد مخاطبشان! هر ادم عاقلی می فهمد که اینها سنت ناسیونالیزم کرد را گرفته اند و از “جنگ در عراق” دارند لحاف می دوزند برای حاکمیت ناسیونالیستها! این استیصال در مقالاتشان و در اصرار خسته کننده شان هویداست! اینست که مقاله پشت مقاله حرفهای کاملا بی سر و ته را تکرار می کنند و امید دارند که با تکرار حرفهاشان بالاخره حقیقتی را بسازند!

در این مقاله کوتاه چند نکته در پاسخ عبدل گلپریان یکی دیگر از خلایق “کمیته کردستان” حزب کمونیست کارگری که وجودش همانطور که قبلا گفتم یک سوبسید دادن سیاسی به “کردها” در حزب بوده می نویسم.خطابم طبعا به جامعه و خواننده است و آزادیخواهان.مطمئن هستم جامعه و خصوصا چپ و کمونیزم راه درست را فهمیده و تلاش من در جهت افشای این تفکر مغشوش که اسمش را کمونیزم کارگری گذاشته بیشتر به بار می نشیند:

(۱)گلپریان چه می گوید؟

 اینجا من چند استدلال گلپریان را مورد نقد قرار می دهم  (۱و۲)

الف: ایشان می فرماید:” آیا در یک شرایط متعارف و بدور از ترور و بمب گذاری بهتر می توان دست مردم، کارگر بومی و مهاجر را برای تحقق خواست و مطالباتش متحدانه و متشکل در دست هم گذاشت یا در شرایط و اوضاع فعلی در موصل، بصره، فلوجه، رمادیه و دیگر کانونهای جنگی بین دستجات اسلامی؟”

ب:ایشان می فرماید:” “گفته میشود دفاع از استقلال کردستان عراق ناسیونالیسم کرد را تقویت می کند لذا نباید از آن دفاع کرد.” اگر مواضع و سیاستهای چنین درک و نگرشی را بپذیریم، بنابر این و با این حساب اعتراضات بین المللی در سال ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ مردم جهان علیه سیاستهای جنگی آمریکا در عراق را هم باید در حمایت از حکومت صدام حسین و تقویت ناسیونالیسم عرب بشمار آورد؟!.”

ج: ایشان می فرماید:” استقلال کردستان عراق و حمایت از آن، قبل از هر چیز دفاع از جان و مال مردم و کلیه شهروندان در کردستان عراق است که بجز شهروندان بومی، دهها هزار انسان منتسب به عرب، آسوری، کلدانی، مسلمان، و چندین هزار کارگر مهاجر از کشورهای آسیا و آفریقا و دهها هزار آوره در آنجا کار و زندگی می کنند. کدام نیرو و جریان مسئولی می تواند بخود اجازه بدهد که بخاطر اهداف فرقه ای  و مواضع ایدئولوژیکی خود نسبت به سرنوشت این مردم بی تفاوت و لاقید باشد؟. “

د: ایشان می فرماید: . استقلال کردستان عراق برگه ای رسمیت یافته و قانونی از نظر عرف و موازین بین المللی است که می تواند بدرجات بسیار بالایی امنیت و زندگی شهروندان آنجا را تضمین کند. خاصیت استقلال کردستان عراق همین است و بس. با توجه به این، آیا برای دفاع از شهروندان کردستان عراق هنوز ابهامی وجود دارد؟”

(۲)چند پاسخ به گلپریان:

اول:اینکه گلپریان دو شرایط فرضی را به راه حل استقلال کردستان پیوند می زند.”استقلال کردستان” را بهشت و عدم استقلال را جهنم فرض می گیرد دقیقا ماجرای مار کشیدن اون ملای ده را بیاد می آورد!نه استقلال کردستان بهشت می افریند و نه عدم استقلالش داستان عراق را لزوما برای کردها بدتر می کند.خود رهبر گلپریان هم گفته که “بیمه ای نیست”! لذا این متد یک سفسطه است.فرضی است که خودش معلوم نیست از کجا آمده.بجز قولهای خود ناسیونالیستها و بارزانی که بعد از استقلال کردستان بهشت می شود ما قولنامه ای ندیدیم! حتی بارزانی هم شهامت نداشته این را بگوید! گلپریان شجاعانه تر از بارزانی شعلش را تبلیغ می کند!

دوم: اعتراض بین المللی بر علیه تهاجم حکومت امریکا به عراق چه ربطی دارد به داستان تجزیه عراق که اتفاقا با حمایت ضمنی حکومت امریکا و اسرائیل دارد پیش می رود؟! هر چه هست سیاست حکومت امریکا و اسرائیل کنار بخشی از رهبری احزاب ناسیونالیست کرد که متمایل به سیاست امریکا هستند دقیقا این ادعای گلپریان است که “استقلال کردستان” یبنفع مردم کردستان است! کوچکترین منطقی اضافه ایشان و حزبش ندارد بدهد! پوشش حرفها فرق دارد!

سوم: اینکه ناسیونالیزم کرد برنده بازی استقلال است امری کاملا بدیهی است.حکومتی بنام یک قوم دارد الم می شود.حکومتی مثل “آذربایجان” در میان جمهوریهای روسیه.پله بعدی اسن سناریو هم مثل داستان “جمهوری اذربایجان” که فراخوان به “تورکهای ایران” برای پیوستن است، توی اون داستان هم “فراخوان به کردها” خواهد بود برای پیوستن! این داستانها تکراری است.از دورانی که سیاست تجزیه کن حکومت کن امپریالیزم در منطقه خاورمیانه برای شکستن امپراطوری عثمانی شروع شد.دوران بالکانیزه کرده یوگسلاوی را دیدیم خود شوروی را هم با همین سیاست تکه تکه کردند! عبدل گلپریان  و یارانش روی بی حافظه بودن مخاطبشان حساب کرده اند!

چهارم: چرا گلپریان دلش برای مردم محدوده کردستان می سوزد و مردم سایر مناطق عراق را به دام طوفان رها می خواهد؟! چرا خون اونها که توی مرز کردستان عراق زندگی می کنند ناگهانی رنگینتر می شود؟!این “همخونی” کردی گلپریان کاملا قابل فهم است! ایشان کرد است و “کمیته کردستان” حزب کمونیست کارگری یعنی همین! یعنی سوبسیدی چیزی به اونها که تو مردستان بدنیا امده اند باید داده شود! کمونیزم اینها کمونیزم سوبسیدی است! کاشکی منصور حکمت می رفت بلوچستان تا همه می دیدند “کمیته بلوچستان” این حزب طبعا مرتب برای “استقلال بلوچستان” کمپین می داد!

پنجم: “قوانین بین المللی”؟! کجای این کره خاکی “قوانین بین المللی” مرزهای سیاست بوده اند؟ کمونیستها اتفاقا از زبان مارکس همواره گفته اند که قوانین انعکاس موازنه قدرت و موازنه نبرد طبقاتی هستند.حالا گلپریان و حزبش دارد اونهم بنام کمونیزم “قوانین بین المللی” را یاد آور می شود! انگار ما خاطره و حافظه نداریم! اگر قوانین بین المللی بود اصلا عراق به اینجا می رسید؟ حتی همان ثقوانین اعلام شده؟ باید به گلپریان گفت که اونها که از “قوانین بین المللی حرف می زنند” لیبرالها و مدافعان نظم موجودند که این “قوانین” را درست نمی فهمند یا مردم را می فریبند!

واقعیت بر عکس است! قدرتها و دینامیزم قدرت تعیین کننده انچه باید باشد خواهند بود.اگر مردم در عراق و کردستان واقعا سعادت می خواهند باید تنها قانون واقعی یعنی قانون مبارزه طبقاتی را دنبال کنند و بر طبق آن موازنه قدرت را تغییر دهند!

(۳)آنچه در حرفهای گلپریان و حزبش غائب است؟

آنچه در حمایتهای گلپریان غائب است کمونیزم و متد منصور حکمت است. کمونیزم یعنی تکیه به مبارزه طبقاتی کردن.یعنی مسئله جامعه را از سر سازماندهی جامعه حول برنامه چپ حل کردن.کمونیزم دنبال راه جلهای راست رفتن نیست.”استقلال کردستان” یک راه حل راست است.صاحبانش و طراحانش معلوم هستند.شناسنامه و ادرس دارند.حزب کمونیست کارگری یک گروه گوجگ حاشیه ای است که بدنبال اون طراحان می دود.همانطور که دنبال “اعتراض برهنه” دوید دنبال موسوی دوید دنبال ماندلا دوید! سعی صفا و مروه این حزب از دیدگاه ناظری بیطرف حتی یک تلاش دردناک است.سیاست موازی با خط امپریالیزم را فرقه مجاهد دنبال کرد و هر روز بیشتر منزوی شد.این حزب دیر ۀمده در این شام بازار! دیر آمده! استیصال بیشتر و انزوای بیشتر در انتظار رهبری این حزبست.بازهم فرصتی است برای هواداران و اعضای این حزب که خوب اینها را ببینند و اینها را تنها بگذارند!

منابع بیشتر:

(۱)دو مقاله از عبدل گلپریان در موضوع “استقلال کردستان”

چرا استقلال کردستان عراق(عبدل گلپریان)

http://www.azadi-b.com/G/2014/07/post_134.html

آیا برای دفاع از شهروندان کرستان عراق هنوز ابهامی وجود دارد؟(عبدل گلپریان)

http://www.azadi-b.com/G/2014/07/post_137.html

(۲)آرشیو نقدهای این نویسنده با جمایت حزب کمونیست کارگری از “استقلال کردستان” و تجزیه عراق

راه حل کمونیستی و انسان محور یا راه حل قومی مذهبی در عراق؟

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۶۸-راه-حل-کمونیستی-و-انسان-محور-یا-راه-حل-قومی-مذهبی-در-عراق؟

نقدی به شبهه استدلالات محمد اسنگران در دفاع از طرح امپریالیستی تجزیه عراق

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۶۶-نقدی-به-شبهه-استدلالات-محمد-اسنگران-در-دفاع-از-طرح-امپریالیستی-تجزیه-عراق

دنباله روی از سیاست تجزیه طلبی قومی در عراق زیر نام کمونیزم کارگری!

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۶۵-دنباله-روی-از-سیاست-تجزیه-طلبی-قومی-در-عراق-زیر-نام-کمونیزم-کارگری

(۳)حالا نوبت آویزان شدن حزب کمونیست کارگریست به قوم پرستی بختیاری!

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۵۸۷-حالا-نوبت-آویزان-شدن-حزب-کمونیست-کارگریست-به-قوم-پرستی-بختیاری