پیرامون سم پاشی های اخیر دستگاه های امنیتی رژیم بر علیه چریکهای فدائی خلق ایران

به نقل از : پیام فدایی ، ارگان چریکهای فدایی خلق ایران
شماره ۱۰۸ ، خرداد ماه ۱۳۸۷

اخیرا دستگاه های اطلاعاتی رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی موج جدیدی از سمپاشی و دروغپردازی بر علیه چریکهای فدائی خلق براه انداخته اند. در حالی که هنوز چند ماهی از شایعه پردازیهای دروغین دستگاه اطلاعاتی حکومت مبنی بر "شرکت" سازمان ما در آخرین مضحکه انتخاباتی مجلس این رژیم نمی گذرد، بار دیگر دستگاه مزبور با استناد و در واقع تحریف بخشی از کتاب اخیر رفیق اشرف دهقانی به نام "در جدال با خاموشی" (تحلیلی از زندانهای جمهوری اسلامی در دهه ۶۰)  که در تابستان ۱۳۸۶ منتشر گشت، از زبان یکی دیگراز بلندگوهای جیره خوار خویش به نام "فردانیوز" زیر نام "افشا"گری، به دروغپردازی و سمپاشی بر علیه چریکهای فدایی خلق پرداخته و برای ایجاد تشتت و تفرقه در بین توده های زحمتکش  و توجیه "قانونی" پیگرد اقلیتهای مذهبی، مدعی "ارتباط و همکاری" "بهاییان شیراز" با سازمان ما شده است.

همچنین در جریان این اقدام زیرکانه و پلیسی، نویسندگان مطلب فوق تلاش مزورانه دیگری هم به خرج داده و کوشیده اند  تا "حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰" یعنی حادثه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی  و معدوم شدن ده ها تن از مزدوران حکومتی را نیز به چریکهای فدایی خلق ایران ربط دهند. به این ترتیب آنها در واقع با یک تیر دو نشان زده اند؛ هم در تلاش اند تا برعلیه  بهائیانی که اخیرا آنها را وحشیانه مورد یورش قرار داده و دستگیر کرده اند، پرونده سازی نمایند و هم توطئه بر علیه سازمان ما را پیش ببرند. برای روشن شدن ذهن خوانندگان نسبت به اقدام اخیر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی متن به اصطلاح افشاگری فردا نیوز  را در زیر می آوریم:
"افشای رابطه چریک های فدایی خلق با بهاییان شیراز
اشرف دهقانی از سران گروه کمونیستی "چریک های فدایی خلق" در کتاب توابین از ارتباط و همکاری این گروهک با بهاییان شیراز پرده برداشته است. به گزارش فردا، در این کتاب که جزو اسناد رسمی این گروه است، ادعا شده است بهایی ها در شیراز بلافاصله بعد از روی کارآمدن جمهوری اسلامی مورد حمله عوامل حکومت قرار گرفتند و حزب اللهی ها شهر به کوی سعدی که محله بهایی نشین شیراز بود حمله کردند که در این مقطع چریک های فدایی بیشترین کمک را به بهاییان کردند و یاور آنان بودند.
گروه چریک های فدایی خلق از جمله سازمانهای مسلحی بود که در سالهای پایانی دهه چهل شمسی با تکیه بر ایدئولوژی مارکسیستی به وجود آمد و بعد از انقلاب نیز به مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی پرداخت، برخی صاحبنظران بر نقش این گروه به همراه گروهک منافقین در بروز حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ تاکید می کنند."

همان گونه که مشاهده می شود در این باصطلاح "افشاگری" توسط قلم به مزدان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از یک طرف کوشش شده است مخالفت سازمان ما  با سرکوب اقلیتهای مذهبی از جمله بهائیان در ایران به عنوان "سند"ی دال بر ارتباط بهاییان ایران با چریکهای فدایی خلق جا زده شود تا با این "اتهام" بتوانند امر سرکوب وحشیانه و پیگرد آنان را در افکار عمومی توجیه نمایند و از طرف دیگر می توان دید که موضع گیری برعلیه چریکهای فدائی خلق در شرایط کنونی از چنان اهمیتی برای وزارت اطلاعات برخوردار است که آنها خود را مجبور دیده اند از طریق رسانه های وابسته به خود علاوه بر این که جهت دست و پا کردن توجیه برای پیگرد و سرکوب بهائیان این بار آنها را متهم به داشتن ارتباط با سازمان ما بنمایند، بلکه پا را از این حد نیز فراتر گذاشته و  بدروغ "بروز حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰" را نیز در کنار سازمان مجاهدین به چریکهای فدائی خلق نسبت دهند.

در مورد اول، سیاست دروغپردازی  و عوامفریبی جمهوری اسلامی در پرونده سازی بر علیه مخالفین خویش و کوبیدن و تخطئه نیروهای انقلابی، برکسی پوشیده نیست. همه می دانند که رژیم جمهوری اسلامی به مثابه سمبل سیاه دیکتاتوری طبقه حاکم یعنی بورژوازی وابسته در ایران، از اولین روز به قدرت رسیدن خویش توسط امپریالیستها هر گونه مخالفت و ندای آزادیخواهانه به حق کارگران و زحمتکشان، دانشجویان، زنان، خلقهای تحت ستم و اقلیتهای مذهبی  بر علیه نظام ضدخلقی موجود را با مارک "امریکایی" و "اسرائیلی" و "کمونیستی" و مخالفت با حکم "خدا" و "قرآن" و … کوبید و به خون کشاند. پیش از این نیز شاهد بوده ایم که وزارت جنایتکار جمهوری اسلامی برای سرکوب بهائیان بارها آنها را به داشتن رابطه با صهیونیسم و جاسوسی برای اسرائیل و امریکا  و غیره متهم ساخته است. بنابراین حمله تبلیغاتی و تلاش اخیر رژیم برای توطئه و پرونده سازی بر علیه مخالفان خود که این بار سازمان ما را آماج گرفته است بخودی خود حرکت تازه ای نیست. اما صرفنظر از این که دست و پا کردن توجیهات دروغین جهت سرکوب هر گونه مخالفت توده های زحمتکش ما بر علیه نظام و استبداد حاکم همیشه بخش جدایی ناپذیری از برنامه های سرکوبگرانه و ضد خلقی جمهوری اسلامی بر علیه مخالفین خویش را تشکیل داده است، نگاهی به شرایط مبارزاتی که امروز در جامعه ایران حاکم است علت روی آوری مجدد رژیم به سیاست فوق و پیگرد وسرکوب بهائیان و نیاز ضد خلقی  این رژیم در پرونده سازی بر علیه آنها را بازگو می کند.
 
واقعیت این است که در سالهای اخیر رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی  با موج نوینی از رشد مبارزات کارگران و توده های تحت ستم و بجان آمده در داخل کشور بر علیه نظام حاکم روبرو شده است. سران رژیم در هراس از رشد جنبش اعتراضی توده ها و گرایش اجتناب ناپذیر آن به سوی قهر، هجوم وحشیانه هر چه گسترده تری را در سطح جامعه تحت سلطه ما برای تشدیدسرکوب توده های زحمتکش و مبارز  و  ایجاد جو رعب و وحشت هر چه بیشتری در جامعه سازمان داده اند . در این چارچوب است که ما می بینیم اخیرا به طور چشمگیری بر فشار  و پیگرد اقلیتهای مذهبی و به طور مشخص بهائیان در سراسر کشور نیز افزوده شده است. تا جایی که در ماه های اخیر ده ها تن از بهائیان به صرف باور به اعتقاداتی جدا از مذهب حاکم ، در شهر های مختلف و از جمله اصفهان، یزد، مشهد و قایم شهر دستگیر شده تحت آزار و اذیت و شکنجه مزدوران رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفته و به زندان افتاده اند. برای آن که اوج قساوت و ماهیت ضد خلقی رژیم جمهوری اسلامی در تعقیب و پیگرد بهاییان را در یابیم کافی ست اشاره شود که مطابق گزارشهای منتشره، تنها در یک مورد مزدورا
ن رژیم در ویلا شهر اصفهان ۳ تن از بهاییان را به جرم" دفن مردگان"شان در قبرهائی که از نظر رژیم آنها نمی بایست از دست رفته گانشان را در آنجا خاک کنند دستگیر کرده اند. آن هم پس از آن که در سالهای اخیر این رژیم، بیشرمانه قبرستانهای مخصوص بهاییان را تعطیل کرده است! و آنها حتی حق انتخاب مکان دفن عزیزانشان را ندارند. در چنین شرایطی ست که رژیم جمهوری اسلامی می کوشد تا در افکار عمومی، چنین اقدامات منفور سرکوبگرانه خود را توجیه نموده و با پرونده سازی برای بهائیان دستگیر شده مبنی بر ارتباط با "ضد انقلاب" و یا در واقع با نیروهای انقلابی ( و در اینجا، چریکهای فدایی خلق ایران) امر پیگرد و شکار آنها را "قانونی" جلوه داده و با این بهانه آنان را روانه سیاه چالها و مواجهه با جوخه های مرگ خویش سازد. 

در ارتباط با مورد دوم و توضیح این که چرا یکی از رسانه های رسمی رژیم جمهوری اسلامی امروز به یاد به اصطلاح افشاگری بر علیه چریکهای فدائی خلق افتاده باید گفت که اگر چه در این برخورد مشخصاً از "کتاب توابین" (نام واقعی آن، "تواب پدیده ای نوظهور در زندان" است که خود بخشی از کتاب در جدال با خاموشی می باشد) اسم برده شده و به همین خاطر از یک زاویه برخورد اخیر را می توان عکس العمل وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی در مقابل کتاب " درجدال با خاموشی" نوشته رفیق اشرف دهقانی به حساب آورد (که در آن ضمن تشریح نقش"توابین" به عنوان بخشی از نیروی سرکوب رژیم جمهوری اسلامی در زندان های دهه ۶۰ به تفصیل و با تکیه بر شواهد عینی، جنایاتی هم که این رژیم و وزارت اطلاعات آن در حق زندانیان سیاسی مرتکب شده و مقاومت زندانیان سیاسی و حقایق مختلف دیگر توضیح داده شده است)، اما این امر به تنهائی توضیح دهنده دلیل اصلی اقدام اخیر آن وزارت جنایتکار بر علیه چریکهای فدائی خلق نمی باشد.

واقعیت را بخواهیم، قلم به مزدان جمهوری اسلامی در برخورد اخیر خود نسبت به سازمان ما در حقیقت در سطح جامعه ایران توده های مبارزی را آماج حمله خود قرار داده اند که امروز بیش از هر وقت دیگر با توجه به خشم و نفرت شدیدشان از رژیم جمهوری اسلامی و برای نجات و خلاصی خود از شرایط نکبت بار حاکم بر جامعه  بیش از پیش سعی در تجربه اندوزی از مبارزات چریکهای فدائی خلق و همه انقلابیون جان بر کف دهه ۵۰ نموده و در این مسیر با مهر و اشتیاق از کسانی یاد می کنند که همواره در عمل صداقت و وفاداریشان را به توده ها ثابت کرده اند. به همین خاطر جوششهای مبارزاتی توده ای اجتناب ناپذیری که در مقابل دیکتاتوری عنان گسیخته حاکم با گرایش طبیعی به اعمال قهر به عنوان راه مقابله با دشمن ضدخلقی از اعماق جامعه تحت سلطه ما می جوشد و غلیان می کند، در اینجا و آنجا بسوی ادامه دهندگان راه آن انقلابیون رادیکال و مبارز تمایل نشان می دهند. در چنین فضائی است که امروز یک بار دیگر نام چریکهای فدائی خلق و نام رفیق اشرف دهقانی در سطح وسیعی در میان جوانان و توده های رنج دیده ایران مطرح شده. تحلیل درست چریکهای فدایی خلق ایران در مورد ماهیت طبقاتی رژیم جمهوری اسلامی به عنوان دشمن توده ها و مواضع سیاسی این جریان در تمام گره گاه های پیچیده مبارزات کارگران و زحمتکشان ما که صحت آنها در پراتیک اجتماعی و در زندگی روزمره خود توده های تحت ستم ثابت گشته واقعیتی نیست که از دید توده های دربند ایران پنهان مانده باشد. واقعیت این است که گرایش رادیکال در جنبش های مبارزاتی اخیر، هر جا که فرصت بروز می یابد،خود را متعلق به سنت فدایی و انقلابیون دهه ۵۰ و رهروان آنها یعنی چریکهای فدایی خلق و چهره های برجسته و شناخته شده این سازمان می داند.
 
مشاهده و درک این واقعیات است که امروز حساسیت و شم ضد انقلابی همه دشمنان توده ها و در مورد اخیر مشخصاً وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را بشدت برانگیخته و آنان را واداشته که برای جلوگیری از رشد گرایشات رادیکال قهر آمیز در میان جوانان مبارز صرف نظر از تمامی اقدامات سرکوبگرانه دیگر به تاکتیک شناخته شده "سیاه" سازی چهره انقلابی چریکهای فدایی خلق و سمپاشی و دروغپردازی بر علیه این سازمان مدافع منافع توده ها بپردازند. بیهوده نیست که یکباره با شایعه شرکت چریکهای فدائی خلق در مضحکه های انتخاباتی حکومتی در روزنامه های رژیم مواجه می شویم تا  بتوانند انگ سازشکاری به سازمان ما بزنند. همچنین با انتشار کتاب های متعدد بر علیه این سازمان و تلاش برای القاء ایده های ارتجاعی خویش  سعی در خراب کردن گذشته مبارزاتی و ایده ها و تفکرات انقلابی سازمان ما می کنند تا به این طریق از روی آوری جوانان و روشنفکران به گرایشات رادیکال در جامعه بازدارند.

برای آن که در دور جدید سمپاشی و پرونده سازی جمهوری اسلامی به حد رذالت و دنائت دستگاه های اطلاعاتی این رژیم در پرونده سازی اخیر برای بهائیان دستگیر شده و تلاش برای کوبیدن چریکهای فدائی خلق بیشتر پی ببریم خوب است در همین جا به منبع مورد استناد مزدوران حکومت زیر نام "کتاب توابین" رجوع کنیم و ببینیم که خود نویسنده یعنی رفیق اشرف دهقانی در آن جا چه گفته است و متوجه شویم که آن مطالب تا چه حد با دروغپردازیهای رژیم در مورد "افشاگری" بر علیه سازمان ما و بهائیان کشور مباینت دارد. در صفحه ۳۱۹ و ۳۲۰ کتاب "درجدال با خاموشی" و در مبحث مربوط به "تواب، پدیده ای نوظهور در زندان" هنگامی که در مورد نقش کثیف توابان، این مزد