استقلال کردستان عراق به نفع مردم است

تحولات اخیر در عراق یک بار دیگر بحث استقلال کردستان را برجسته کرده است. هنگامیکه از تحولات عراق حرف میزنیم آشکار است که این تحولات با جنگ و ویرانی و کشتار بیرحمانه مردم و آوارگی و خانه خرابی و… همزمان شده است و پایان زود فرجامی هم برای این جنگ در چشم انداز نیست. نیروهای دخیل در این جنگ داخلی در عراق فرقه های مذهبی و عشیره ای، بازماندگان حزب بعث عراق، احزاب و جریانات تروریست اسلامی سنی و شیعه، دولتهای منطقه و متحدین این دولتها در سطح جهانی، همگی به نوعی مستقیم و غیر مستقیم در کشتار مردم نقش داشته و در عین حال در رقابت با همدیگر هستند. 

این سناریوی سیاه در عراق یکی از پیامدهای سیاست نظم نوین جهانی است که پرچمدار آن آمریکا بعد از دوران جنگ سرد بود. اکنون عراق عملا به سه بخش تقسیم شده است که با حاکمانی مذهبی و قومی در حال جنگ و رقابت با همدیگر هستند. دو بخش آن در مرکز و جنوب عراق جنگ مذهبی شیعه و سنی راه انداخته و با دخالت مستقیم و غیر مستقیم جمهوری اسلامی عربستان و قدرتهای جهانی اوضاع پیچیده تر هم شده است. چنانچه در بسیاری از شهرهای مرکزی عراق امروز مردم زندگیشان با توپ و تانک و هواپیما و بمب و اسلحه و ترور فرقه های اسلامی علیه همدیگرعجین شده و هزاران نفر تا کنون زخمی، کشته و یا مفقود شده اند و آواره گی این مردم در ابعاد میلیونی است.

بخش سوم (کردستان) در شمال عراق اکنون آرامتر و از امنیت بیشتری برخوردار است. اما از طریق یک مرز باریک در شرق عراق به حکومت بغداد وصل است. ولی از جنوب و غرب کردستان حدود هزار کیلومتر مرز مشترک با منطقه تحت حاکمیت داعش (حکومت اسلامی) دارد. سوال این است که این بخش (کردستان عراق) چه راهی باید در پیش بگیرد؟. باید به بخشی از آن جنگ فرقه ای مذهبی تبدیل بشود یا راه دیگری در پیش گیرد؟.

این سوال از آنجا مطرح میشود که حالت فعلی کردستان عراق یک حالت بینابینی است. زیرا نه حکومتی مستقل و نه بخشی از حکومت عراق است. اکنون کردستان عراق عملا ارتباط چندانی با حکومت بغداد ندارد. خودش هم یک حکومت مستقل نیست.  شکل و شمایل یک حکومت را به خود گرفته اما قانونا یک کشور نیست. این حالت بینابینی نه قابل دوام و نه به نفع مردم است.

در چنین شرایطی اگر کردستان عراق استقلال خودش را اعلام نکند ناچار است در کنار حکومت بغداد بماند و به بخشی از جنگ فرقه ای/مذهبی عراق تبدیل شود. جنگی که پیروزی و شکست هر کدام از طرفین معنایی بجز ویرانی و قتل و کشتار بیشتر ندارد. نتیجه این جنگ که فرقه های سنی و شیعه با حمایت نیروها و دولتهای منطقه و جهان به جان هم افتاده اند فقط ویرانی و کشتار مردم عراق است. در هر دو حالت مردم عراق بازنده این جنگ ارتجاعی گروها و دولتهای اسلامی هستند. بحث من این است که کردستان عراق نباید به بخشی از این جنگ ارتجاعی تبدیل شود. تنها راهی که مردم کردستان را از این جنگ ارتجاعی مصون کند اعلام استقلال کردستان عراق است.

در دفاع از استقلال کردستان عراق

علاوه برمشکلات تاریخی و وجود مسئله کرد در عراق که هنوز حل نشده باقی مانده است، سیاست مسئولانه در شرایط کنونی این است که کردستان عراق به منظور حل مسئله کرد و جلوگیری از گسترش جنگ مذهبی و فرقه ای به کردستان، خود را مستقل اعلام کند. استقلال کردستان عراق طی یک رفراندوم آزاد و حتی الامکان با نظارت مراجع بین المللی میتواند عملی و اجرا بشود. با این سیاست دو معضل تاریخی و سیاسی در این منطقه (مسئله کرد و دوری از جنگ فرقه های مذهبی در عراق) پاسخ میگیرد. دو معضلی که اگر پاسخ درست به آنها داده نشود مردم کردستان را به بخشی از این جنگ ارتجاعی تبدیل میکند و کردستان هم با جنگ و خونریزی و کشتار بیشتری مواجه میشود.

اما استقلال کردستان همیشه موانع و مخالفینی داشته و دارد. اینجا به اهم آنها میپردازم.

اولین مانع استقلال کردستان عراق همیشه دولت مرکزی عراق بوده است. امروز دولت مرکزی عراق فقط یک اسم است. دولت بغداد امروز خودش نه دولت مردم عراق بلکه حکومت یک فرقه مذهبی شیعه در مقابل فرقه های دیگر است. مانع دیگر کشورهای منطقه هستند که سوریه یکی از آنها است و اکنون خودش با بحران لاینحلی مواجه است و عملا امکان و توان مانع تراشی ندارد. کشور ترکیه هم به عنوان یک عضو ناتو مستقیم و غیر مستقیم علاقه خود به استقلال کردستان عراق را بیان کرده است. در منطقه میماند جمهوری اسلامی که خود بخشی از مشکل عراق است و همیشه مانع بوده است. با توجه به موارد فوق چهار کشوری که همیشه مانع اصلی این پروژه بوده اند اکنون فقط یکی از آنها (جمهوری اسلامی) مثل گذشته میتواند مانع تراشی کند.

در شرایط امروزعراق مانع کشورهای قدرت مند جهانی مانند آمریکا و اروپا و روسیه و…. بسیار کم رنگتر از گذشته شده و حتی تمایل به استقلال کردستان عراق را در بیان سیاستهایشان میشود دید. اگر تمایل هم نداشته باشند مخالفت جدی هم سیاستی نیست که تا کنون بیان کرده اند.

اما حتی اگر فرض کنیم که همه موانع مثل گذشته هم میتوانند بازدارنده باشند، باز هم این مردم کردستان هستند که باید سرنوشت جامعه خود را تعیین کنند. مردم کردستان حق دارند برای مصون ماندن از جنگ فرقه های مذهبی و حل مسئله کرد که به یک معضل سیاسی و تاریخی تبدیل شده است طی یک رفراندوم آزاد به استقلال کردستان و یا ماندن با عراق رای بدهند. ما نه تنها در شرایط کنونی بلکه از دهه نود میلادی به بعد تا کنون سیاستمان این بوده است که به نفع مردم کردستان است که این بخش از عراق به یک کشور مستقل تبدیل بشود.

لازم به توضیح است که کمونیستها همیشه مدافع همزیستی مردم و مخالف مرزکشیها بوده و هستند. اما در جایی مثل عراق اولا این همزیستی به دلیل رقابت و جنگ ناسیونالیستهای کرد و عرب دچار مشکل شده و ادامه این همزیستی اجباری عملا به تخاصمات قومی دامن میزند. دوما در شرایط کنونی هر بخشی از عراق را اگر بتوان از آتش این جنگ ارتجاعی مذهبی مصون داشت به نفع مردم است. Ankare

*********************