چرا منصور اسانلو بدنبال اتحاد طبقه کارگر نیست؟(بخش دوم نقد منصور اسانلو و تلاشش برای “همبستگی ملی”)

چرا منصور اسانلو بدنبال اتحاد طبقه کارگر نیست؟

(بخش دوم نقد منصور اسانلو و تلاشش برای “همبستگی ملی”)

مقدمه:

در بخش اول(۱) نقدی داشتم به متد منصور اسانلو در برخورد به مسئله اتحاد و توضیح دادم که ایشان نه امروز یا دیروز بلکه اساسا در همانزمان که در ایران بود، نمونه ای از متد بخشی از فعالین جنبش کارگری ایران را نمایندگی می کرد که من آنرا گرایش راست درون جنبش کارگری می دانم. بخشی از جنبش کارگری ایران با توسعه نظام سرمایه داری به همان سمت می رود که در کشورهای دیگر تجربه شده .هر قدر نظام سرمایه داری گسترده تر می شود و تضادهای طبقاتی عمیقتر، خود طبقه کارگر هم دستخوش لایه بندی می شود. لذا نقد به منصور اسانلو بواقع نقد گرایشی است که اتفاقا زمینه های مادی زیادی هم دارد و از سوی طبقات حاکمه هم بیشتر استقبال می شود.

گرایش منصور اسانلو در ایران با زبان خودش می گفت و می گوید که “کارگر نباید به سیاست کاری داشته باشد” ترجمه این جملات اینست که کارگر نباید فکر قدرت گرفتن در سیاست باشد.تلاش مادامالعمر کارگر درون سندیکا باید معطوف بماند سر بالا بردن حقوق و مزایا! نظم سرمایه را نباید زیر سوال برد! استدلالات عحیب و غریبی هم پشت این حکم هست مقل اینکه “هنوز طبقه کارگر صنعتی رشد نکرده” یا “فاز دموکراتیک” هست و هنوز جنگ طبقاتی نیست بلکه دوران اتحاد همه با هم است که البته منظور اتحاد با بخشی از سرمایه داریست برای جلو کشیدن حکومت “سرمایه داران خیر و دموکرات” که همانطور که گفتم یک دروغ بزرگ تاریخی است!

در این مقاله کوتاه بخش دوم یا وجه دوم نقد به منصور اسانلو را بررسی می کنم که با بخش اول ارتباط دینامیکی دارد.نقدیست به منصور اسانلو از سر آنچیزی که بعد از خروجش از ایران اتفاقا بسیار کمتر از او دیده می شود! یعنی تلاش برای متحد کردن صفوف خود طبقه کارگر!

(۱)معضل اتحاد طبقه کارگر ایران:

هر فعال جنبش کارگری می داند که طبقه کارگر ایران با وجود کمیت بالایش با وجود اینکه امروزه بزرگارین بخش جامعه ایران (حدود ۷۰ در صد) جامعه را مزدبگیرن تشکیل می دهند، طبقه کارگر هنوز منسحم و متشکل نیست.تلاشهای چند دهه فعالین کارگری بجز چند تشکل اتحادیه ای و شورائی که بتدریج و زیر بار فشار شدید پلیسی توانسته اند از حد وسیعتری متحد شوند، نتوانسته نماد سراسری موثر بسازد.رهبران کارگری مرتب دستگیر شده اند و مناطق کارگری مهم ایران چه مناطق پتروشیمی و نقت و ذوب آن و ..و چه مناطق خدماتی بزرگ کارگری مرتب مورد یورش و کنترل امنیتی حکومتی قرار داشته اند. تشکلهای مستقل کارگری هم توسط ماموران مستقیم رژیم و هم توسط گرایشات حکومتی طبقه کارگر مثل “انجمن های اسلامی و خانه کارگر ” مرتب زیر ضرب هستند.

رژیم اسلامی که نماینده نظام سرمایه داری در ایرانست ، تمام تلاشش را کرده که هویت طبقاتی و صنفی طبقه کارگر تحقق عینی نیابد و توان طبقه کارگر برای اعتراضات جمعی و اعتصابات در نطفه خفه شود.از سوی دیگر گرایشات راست طبقه کارگر همانها که نزدیکتر به تفکر اسانلوها هستند، مرتب طبقه کارگر را از ورود به صحنه سیاست باز داشته اند و حداکثر سقف فعالیت طبقه کارگر را به دنباله روی از مقررات نظام و قوانین نظام و حرکت در “چهارچوبهای قانونی” و گرایشات رفرمیست ، محدود خواسته اند.

از عرصه تشکلهای صنفی طبقه کارگر بگذریم می رسیم به تشکلهای سیاسی طبقه کارگر که در این عرصه ضدیت رژیم اسلامی و گرایشات راست سیاسی بیرون رژیم در موردشان همیشه بسیار بالاتر است! رژیم اسلامی بسیاری از گرایشات راست را از جریانات حاشیه حکومتی ملی مذهبی تا حتی گرایشات لیبرال سکولار را بسیار بیشتر تحمل کرده و در مورد فعالینی که خواسته اند تشکلهای سیاسی طبقه کارگر یعنی احزاب و سازمانهای چپ را بسازند بسیار حساس تر بوده اند.

تاریخ ایران شاهد است که اساسا زندان سیاسی اعدام و جرم سیاسی برپایه سرکوب چپها و کمونیستها در ایران شکل گرفت!

لذا اگر در کانتکس عمومی و تاریخی نگاه کنیم روشن است که معضل درچه یک طبقه کارگر ایران تلاش برای سازماندهی و اتحاد طبقه کارگر است اگر واقعا کسی قعال کارگریست! این انتظار است که فعال کارگری فرضی ما روز و شبش را بگذارد روی این معضل! حتی وقتی به کانتکس اتحادهای مقطعی وسیعتر نگاه می کند! با این فرضیات دوباره برگردیم روش منصور اسانلو و گرایشاتی که او امروزه نمایندگی می کند:

(۲) منصور اسانلو کدام هدف را برای خودش انتخاب کرده؟

“اخراج منصور اسانلو” از سندیکای شرکت واحد متعاقب بیرون رفتن او از ایران کاری بسیار غیر اصولی بود که در همانزمان من انرا محکوم دانستم. دلیلی ندارد که اگر کارگری از ایران بیرون برو اخراج شود انهم با اون متدهای بسیار غیر سیاسی. سوال اینست که منصور اسانلو بعد از خروج از ایران دغدغه اش چه بوده؟ فاز اول شرکت در تلویزیون جناحی از فعالین سبز بود و اطلاعیه بعدی او که “اهل اون گروه نیست” و در فاز بعدی تلاشهایش برای شرکت در “فعالیتهای گرایشات راست برای همبستگی ملی” و فرموله کردن نظریه اتحاد فراطبقاتی. از دید من این تلاشها در خوش بینانه ترین شکلش یک حکم را ثابت می کند که منصور اسانلو پله به پله از دغدغه هر فعال کارگری یعنی اتحاد درون طبقه کارگر دور شده است . تلاش “فراسیاسی و فرا سازمانی” اسانلو او را به یک فعال “اتحاد همه با هم” مثل شهرام همایون تقلیل داده! دیگر اسانلو و همفکرانش روی پای تاریخ خودشان نایستاده اندو تبدیل شده اند به ابوابجمعی کمپهای راست سیاسی برای تقویت کمپ راست.

(۳)نقش و جایگاه گرایش راست جنبش کارگری در ایجاد تفرقه درون صفوف کارگری

منصور اسانلو یک سمبل است که در کانتکس بزرگتر گرایش جناح راست طبقه کارگر را نمایندگی می کند.این گرایش از زبان منصور اسانلو خط سیاسیش را روشنتر می کند.این گرایش قرار است وظیفه تاریخی خودش یعنی “اتحاد با سرمایه داران” را رسمی تر کند.این گرایش به خود طبقه کارگر متکی نیست.به اربابان به صاحبکارها چشم دارد.نه از جهت مالی فقط بلکه از جهت سیاسی.ترس گرایش راست طبقه کارگر از بدست گیری قدرت توسط طبقه کارگر بسیار بیشتر است از انقلاب بیشتر می ترسد و لذا دست بسوی سرمایه دار می برد و فراخوان می دهد که بر علیه انقلاب کارگران “کاری بکند تا دیر نشده”!

لذا وجه مهم نقد سیاسی اسانلو باید متوجه همین گریز ایشان و همفکرانش درون جنبش کارگری برای گریز از سازماندهی اتحاد خود طبقه کارگر ، باشد. “متحد گرایش راست طبقه کارگر” بطور منطقی و طبیعی سرمایه دارهاست! اینرا باید نشان طبقه کارگر و جامعه داد!

آرشیو برخی مقالات این نویسنده در خصوص منصور اسانلو:

(۱)نگاهی به نظریه “همبستگی ملی” و “فراحزبی” منصور اسانلو

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۶۲-نگاهی-به-نظریه-همبستگی-ملی-و-فراحزبی-منصور-اسانلو

 (۲)کمونیستها از بورژواها و حکومتها کمک نگرفتند پس اسانلو محکوم است!

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۵۵-کمونیستها-از-بورژواها-و-حکومتها-کمک-نگرفتند-پس-اسانلو-محکوم-است

(۳)تخریب شخصیت اسانلو، دسته گل جدید گروه “گرایش مارکسیست انقلابی”!

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۴۳-تخریب-شخصیت-اسانلو،-دسته-گل-جدید-گروه-گرایش-مارکسیست-انقلابی

(۴)سعید صالحی نیا: در حاشیه اخراج مشکوک منصور اسانلو:

چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم؟ خانه اش ویران باد!در حاشیه حکم مشکوک “اخراج منصور اسانلو” از سندیکای شرکت واحد

(۵)منصور اسانلو ما را روسفید کردی.قدمهای بعدیت پایدار

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۴۸-منصور-اسانلو-ما-را-روسفید-کردی-قدمهای-بعدیت-پایدار

(۶)سعید صالحی نیا:نامه سرگشاده اول به منصور اسانلو

منصور اسانلو مراقب باش زیر پایت پوست موز انداخته اند!(نامه ای سرگشاده)