کردستان: رفرم یا انقلاب

وضعیت زندگی مردم در کردستان روز به روز بدتر می شود گران شدن اقلام انرژی و مسکن به همراه بیکاری و آلودگی محیط زیست و وضعیت نابسامان بهداشت و بیکاری داد مردم را درآورده است. بسیاری از زحمتکشان با تلخی از آن دسته مردمی یاد می کنند که چندی پیش در شهرهای کردستان با بهانه انتخاب میان «بد و بدتر» و کمی بهتر شدن وضعیت یا انتخاب یک نفر که حداقل در شورای شهر بتواند کاری کند، به پای صندوق های رای رفتند. اما اکنون که هنوز چند ماهی از انتخابات نگذشته برای بسیاری از زحمتکشان روشن شده که روحانی هم مانند دیگر برگزیدگان سیستم نه می خواهد و نه می تواند بحران اقتصادی و سیاسی جامعه را حل کند. اکنون سنندج یکی از آلوده ترین شهرهای ایران است در حالیکه جمعیتش یک پنجم پایتخت هم نیست. روزنامه های محلی کردستان از احتمال به وجود آمدن چندین نایسر دیگر در سنندج صحبت می کنند (نایسر بخشی از یک روستا در پنج کیلومتری شهر سنندج است که مردم بی مسکن در بخشی از خارج روستا خانه سازی کردند و اینک یک شهرک است با حداقل امکانات زیستی مانند بهداشت و حمل و نقل و آموزش و پرورش و در آن فقر بیداد می می کند).

از ابتدای سرکار آمدن جمهوری اسلامی اقشاری از جامعه کردستان که بیشتر مذهبی بودند به دفاع خجالتی از جمهوری اسلامی پرداختند. پس از چندین سال با رشد طبقه متوسط کردستان، اصلاح طلبان کرد در کردستان نیز نیرو گرفتند. در میان احزاب کردستانی خط سازش و مذاکره برای دستیابی به حداقلی از مطالبات قوت گرفت. با روی کار آمدن خاتمی خط ایجاد نهادهای مدنی و شرکت در انتخابات شورای شهر و غیره نیز در کردستان شکل گرفت و جمعی از شخصیت های کردستان مانند بها ادب و جلالی زاده که دومی از همکاران قدیمی حکومتیان در کردستان بود جبهه متحد کرد را درست کردند و بر علیه خط انقلابی مبارزه برای سرنگونی قهری جمهوری اسلامی کاغذها سیاه کردند.
در انتخابات ریاست جمهوری اخیر هم بودند کسانی از همان جنس که مردم را به شرکت در انتخابت تشویق می کردند و از روحانی می خواستند که مطالبات مردم کردستان را در برنامه هایش بگنجاند. اخیراً بدنبال چرخش در سیاست های حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) و به پیش گرفتن آن چه «کنفدرالیسم دمکراتیک» و « ایجاد دمکراسی « از پائین نام نهاده شده و شرکت احزاب وابسته به آن حزب در انتخابات شهرداری های ترکیه و ادغام شدن در سیستم انتخاباتی، در ایران نیز دور تازه ای از تبلیغ رفرمیسم و کنار گذاشتن ایده کسب قدرت سیاسی و انقلاب شروع شده است. طبق این ایده دیگر احزاب انقلابی نبایستی به دنبال کسب قدرت سیاسی از طریق قهر آمیز باشند و بجای آن بایستی از فرصت پیش آمده یعنی به سرکار آمدن «جناح میانه رو» روحانی استفاده کنند و آن چه که خود «ایجاد فضای دمکراتیک در خاورمیانه» (یعنی در ترکیه و بخشاً در سوریه) می نامند فعالیت اصلاح طلبانه و مطالبه محور و گفتگو با حکومت را آغاز کنند.
خبر ملاقات روزهای اخیر رهیری حزب دمکرات کردستان با نمایندگان جمهوری اسلامی و اعلام یک سازمان جدید به نام «کودار» از جانب پژاک و اعلام آمادگی آن ها برای فعالیت در چهارچوب جمهوری اسلامی در شرایط مشخص و آمادگی برای گفتگو با حکومت و فعالیت عملاً قانونی پ.ک .ک در ترکیه و سوریه همه بخش هایی از تحرک تازه بورژوازی کرد در منطقه است. این تحرکات بر زمینه اوضاع عینی خاورمیانه رخ می دهد، دوره ای که در آن دور نمای درگیری میان آمریکا و جمهوری اسلامی و استقاده بورژوازی کرد از جنگ احتمالی کمرنگ شده. شکست کنگره ملی کرد برای متحد کردن نمایندگان بورژوازی کرد زیر یک سقف در قسمت های مختلف کردستان نیز در این تحرکات بی تاثیر نبوده است.
این استراتژی بر اساس توهم امکان به وجود آوردن پایه و اساس دمکراسی قبل از سرنگون ساختن سیستم سرمایه داری حاکم استوار است. اما واقعیت سیستم حکومتی در ایران جای هیچگونه فعالیت مستقل دمکراتیک و حتی تشکلات غیر دولتی را باقی نمی گذارد و این استزاتژی را فقط به لفاظی تبدیل می کند.
آن دسته از احزاب و شخصیت هایی که مردم را فراخواندند تا به جای شورش و مبارزه انقلابی به پای صندوق های رای بروند باید پاسخ بدهند که نتیجه کارشان بجز امید بیهوده بستن به سیستمی که بنیانش بر ستم ملی و سرکوب و نهادینه کردن ستم بر زنان و استثمار و بردگی زحمتکشان استوار است چه چیز را تبلیغ کردند؟
آن ها ایده انقلاب را تحت لوای ایده «دولت – ملت های مرکز گرای سنتی و مدلی ناکارامد» رد می کنند و بجای آن صحبت از امکان دستیابی به مطالبات دمکراتیک در چهارچوبه سیستم هایی مانند جمهوری اسلامی و دولت ترکیه بدون دست زدن به انقلاب سوسیالیستی را تبلیغ می کنند. و از دمکراتیزه کردن سیستم های دیکتاتوری صحبت میکنند. بر اساس این مدل، نهادها و احزاب دمکراتیک بایستی به گقتگو با حکومت مرکزی دست بزنند. اما گفتگو با چه کسانی؟ درهمین چند ماه سر کار بودن دولت «میانه» رو و سرکوبگر روحانی چند نفر اعدام شدند؟ سمکو خورشیدی فعال سیاسی کرد را بی سرو صدا اعدام کردند. شکنجه و دستگیری فعالین سیاسی برای اقدام برای یک تجمع مانند روز کارگر ادامه دارد. زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین را به بهانه بازرسی معمولی به شدت کتک زدند. در مریوان قتل های زنجیره ای راه انداخته اند و … مذاکره از چه موضعی؟ برای سازش و تسلیم؟ تدریج گرایی و توهم پراکنی در مورد ماهیت رژیم های سرمایه داری بخشی از برنامه سیاسی آن ها است. البته هر کجا کم می آورند می گویند ما می خواهیم مردم بفهمند که این ها صادق نیستند!
تئوری های عبداله اوجلان تحت عنوان کنفدرالیسم دمکراتیک خلق های خاورمیانه البته در کردستان تاثیر زیادی داشته که امیر حسن پور در مقاله ای تحت عنوان « تحولات اخیر در کردستان شمالی و پروژه سازش پ.ک.ک و دولت ترکیه.» به خوبی آن را شکافته که خوانندگان را به خواندن آن در نشریه حقیقت شماره های ۶۵ و ۶۶ مندرج در سایت cpimlm.com.www دعوت می کنیم. 
کاوه اردلان

به نقل از نشریه«آتش»
شماره۳۱ – خرداد ۱۳۹۳

n-atash.blogspot.com
atash1917@yahoo.com