“کانون مدافعان” کدام طبقه و سیاست؟

کاظم نیکخواه
“کانون مدافعان” کدام طبقه و سیاست؟
جریانی که خودرا “کانون مدافعان حقوق کارگر” معرفی میکند مطلبی منتشر کرده است تحت عنوان “لیبراستارت: از بهار عربی تا حمایت از کارگران ایران”. این نوشته امضای شخصی ندارد و بنابرین موضع رسمی این جریان تلقی میشود و کسانی که با این جریان مرتبط هستند که نمیدانم تعدادشان چقدر است باید جوابگوی آن باشند. این نوشته تلاشش اینست که شرکت هیئتی از جانب “کمیته همبستگی کارگری” در کنفرانس بین المللی کارگری در برلین و جلب حمایت از کارگران زندانی در ایران را، تخطئه کند. بحثشان هم ساده است. میگویند کسانی که از جانب کمیته همبستگی در کنفرانس برلین شرکت کرده اند از رهبران حزب کمونیست کارگری هستند. بنییانگزار لیبر استارت شخصی بنام اریک لی است که اسرائیلی است. و بنابرین حزب کمونیست کارگری با این کار آب به آسیاب اسرائیل ریخته است! سالها پیش نیز همین نوع تبلیغات را با لحنی زمخت تر از زبان کسانی که در کنار یک جناح حکومت بودند و اکنون دست اندر کار این “کانون” هستند شنیده بودیم و جوابشان را محکم گرفتند. اکنون دوباره دارد همانها این بار به زبان مبهم تر و غیر صریح تری تکرار میشود.
به این جماعت باید گفت که اولا کمیته همبستگی کارگری یک کمیته همبستگی کارگری است و تمام تلاشش این بوده است که صدای کارگران ایران را در دنیا منعکس کند و حمایت کارگران جهان را از مبارزات و خواستهای کارگران جلب کند. در این زمینه ما خوشبختانه موفقیتهای خوبی داشته ایم و طی این چندسال اخیر توانسته ایم بارها و بارها سازمانها و تشکلهای کارگری جهان را به حمایت از کارگران ایران قانع کنیم و نامه ها و قطعنامه ها و طومارهای حمایتی خوبی از بزرگترین اتحادیه ها و کنفدراسیون های کارگری دنیا بگیریم که بازتاب گسترده ای هم در خود ایران داشته است. طی همین یک ماه اخیر ما علاوه بر شرکت در کنفرانس کارگری برلین، در چندین اجلاس بین المللی کارگری دیگر از جمله کنفرانس “آی تی یو سی” کنفدراسیون بین المللی کارگری در برلین، کنفرانس بین المللی بزرگترین اتحادیه های کارگران صنعتی در بانکوک، کنفرانس اتحادیه های کارگری ونکور کانادا در بریتیش کلمبیا و اجلاس “سازمان جهانی کار” با شعار اخراج رژیم اسلامی از این سازمان و با خواست حمایت جهانی از کارگران زندانی حضور پیدا کردیم. فعالیت هایی که به نوبه خود دستاوردهای ارزشمندی برای جنبش کارگری ایران و همبستگی کارگری است. و آخرین نمونه اش شرکت ما (شهلا دانشفر کاظم نیکخواه، یوران گوستاوسون، اسی هدفمند، فرزانه درخشان) در همین کنفرانس بین المللی کارگری برلین بود که حدود ۴٠٠ رهبر و فعال کارگری از گوشه و کنار جهان در آن شرکت داشتند. ما متاسفانه در پانل این کنفرانس نبودیم. بلکه برای شرکت در آن ثبت نام کردیم و از فرصتی که به شرکت کنندگان برای اظهار نظر و برپایی “ورک شاپ” داده شده بود بخوبی برای جلب توجه رهبران کارگری جهان به کارگران زندانی در ایران استفاده کردیم. بحثهای ما بازتاب بسیار خوبی در کنفرانس داشت و باعث شد که با اینکه موضوع پایمال شدن حقوق کارگران توسط جمهوری اسلامی در پانل این کنفرانس اصلا مطرح نبود، ما آنرا به یک موضوع داغ کنفرانس تبدیل کنیم. با حساب ریاضی و دودو تا چهار تا میتوان نشان داد که این یک دستاورد بسیار ارزشمند برای کارگران ایران بود.
حال کانون کذایی که ظاهرا از این حرکتها خودرا بسیار عقب می بیند آمده است و میخواهد همین دستاوردها را تخطئه کند و زیر سوال ببرد. و نشان دهد که ما یک گناه بزرگ و کبیره مرتکب شده ایم. دلیل ظاهرا “محکمی” هم ارائه میدهند. میگویند آقای “اریک لی” که از گردانندگان سایت کارگری “لیبر استارت” است، و فراخوان دهنده کنفرانس کارگری برلین بوده است، اسرائیلی است! واقعا به این استدلال فکر کنید تا بفهمید کانون مدافعان از چه قماش کانونهایی است. ما هرجا که کارگران و بخشهایی از مردم شریف حضور داشته باشند صدای کارگران ایران را بازتاب میدهیم و خواهیم داد. این جماعت سراغ شناسنامه سایر رهبران اتحادیه ها و فدراسیونهای کارگری از مثلا کانادا و استرالیا و سوئد و ژاپن و غیره که هر از چند گاه با تلاش های ما یا خود کارگران نامه اعتراضی به جمهوری اسلامی میدهند، نمیروند. بعضی از این رهبران بطور رسمی و علنی از نظر سیاسی دارای گرایش راست هستند. از سیاست دولتهای متبوعشان هم معمولا تبعیت میکنند. اتحادیه هایشان بوروکراتیک است. و ما به همه اینها نقد داریم و نقدمان را کرده ایم. کانون کذایی حرفی در مورد این اتحادیه ها و کارنامه رهبرانش ندارد. اما وقتی از یک جایی سرنخ اسرائیلی بودن اریک لی را گیر آوردند یک مرتبه قلمشان فعال شد و صدایشان در آمد. چرا؟ روشن است زیرا ماموریتشان را این تعریف کرده اند که موفقیتهای کمیته همبستگی بین المللی کارگری را زیر سوال ببرند و همان سیاستهایی را باد بزنند که جنبش اسلام سیاسی و در راس آن جمهوری اسلامی پرچمدار آنست. در قاموس این جنبش، اسرائیل (و نه حتی فقط دولت اسرائیل) باید از صحنه گیتی پاک شود. اسرائیل نجس است. زن و مرد و کودک و کارگر و پیر و جوان اسرائیلی مهدور الدم هستند. و چه گناهی از این بزرگتر که صدای کارگران زندانی در ایران در کنفرانسی منعکس شده است که پای یک اسرائیلی (که البته زاده نیویورک است و خود را چپ میداند و کمپینهای کارگری متعددی را به نفع کارگران دنیا هدایت کرده است و غیره) در میان است؟ جماعت نگاه کنید! از کارگر زندانی در زندانهای جمهوری اسلامی در چه کنفرانسی دفاع شده است! مهم نیست که در این کنفرانس نمانیدگان اتحادیه ها و فدراسیونهای کارگری ای شرکت داشته اند که ده ها میلیون و شاید چند صد میلیون کارگر دنیا عضوشان هستند. از تونس، مصر، الجزایر، کره، آمریکا، استرالیا، آلمان، ترکیه، بنگلادش، و دهها کشور دیگر آمده اند و حرفشان را زده اند. تازه ما چه کرده ایم؟ ما به چنین کنفرانس بزرگ بین المللی رفتیم تا صدای کارگران در بند در ایران را به گوش همه آنها برسانیم و حمایت این تشکلها و اتحادیه ها و شخصیتها از کارگران ایران را از کارگران ایران جلب کنیم. و در این زمینه موفق بودیم. عجب گناهی!
واقعا کانونی های عزیز متوجه هستید چه میگویید؟ متوجه هستید که کانون دفاع از چه سیاستی هستید؟ چرا ناراحت میشوید که این ۴٠٠ نفر (و همه یا بخشی از آن چند صد میلیون کارگری که در اتحادیه های آنها هستند) بشنوند که جمهوری اسلامی کارگر را در ایران بخاطر دفاع از حقوق ابتدایی اش سرکوب و زندانی میکند؟ چه ایرادی دارد که این ۴٠٠ نفر از زبان کاظم نیکخواه و شهلا دانشفر بشنوند که کارگران ایران حق اعتصاب و حق تشکل و تشکیل اتحادیه و آزادی بیان ندارند؟ چه ایرادی دارد که نمایندگان این میلیونها کارگر دنیا اسم جمعفر عظیم زاده و شاهرخ زمانی و رضا شهابی و محمد جراحی و بهنام ابراهیم زاده و بقیه کارگران زندانی را بشنوند و از آنها حمایت کنند؟ و چه ایرادی دارد که ما به این چند صد نفر بگوییم که جمهوری اسلامی باید از نهادهای بین المللی نظیر سازمان جهانی کار اخراج شود؟
این ما نیستیم که باید به شما جوابگو باشیم بلکه شما باید جواب این سوالات را با شفافیت بدهید. صد صفحه هم در مورد اریک لی و لیبر استارت و اسرائیل سیاه کنید باور کنید یک ذره خدشه ای به این کار ما که سالهاست داریم پیش میبریم وارد نمیکند. اما پته سیاستهای خود شما را روی آب میریزد. شما دوستان عزیز آگاهانه یا ناآگاهانه دارید آب به آسیاب سیاست ضد یهودی و ضد اسرائیلی اسلامی ها میریزید که بخون اسرائیلی ها تشنه هستند و یک جزء ثابت پرونده سازیهایشان علیه مخالفین، عامل اسرائیل بودن است. با پرونده سازی ارتباط با اسرائیل کمونیستها و مخالفین سیاسی را محکوم به مرگ کرده اند و مهدور الدم اعلام کرده اند و کشتار کرده اند. حواستان باشد که به چه منجلابی گام گذاشته اید. شما دارید نشان میدهد که نه فقط از جنبش کارگری در ایران بسیار عقب هستید بلکه به این جنبش بی ربط هستید. کارگران و فعالین و رهبران کارگری در ایران خود دارند با طومارها و نامه های پشتیبانی و حتی اگر امکان داشته باشند با شرکت در چنین کنفرانسهای بین المللی ای که تشکلهای کارگری جهان از همه کشورها حضور دارند خواستها و کیفرخواستهایشان علیه حکومت اسلامی را بازتاب میدهند. و شما دارید سیاستهایی را باد میزنید که آبشخور چندان خوبی ندارد و نتیجه اش نه آنطور که میخواهید دور کردن کارگران از حزب کمونیست کارگری و کمیته هبستگی کارگری، بلکه منزوی شدن بیشتر خودتان خواهد بود. *