دم زرد خروس آقای اسانلو

زمانی که منصور در زندان بود در بسیاری از تحرکات و تجمعات حمایتی از ایشان شرکت کردم و این در حالی بود که دُم زردِ خروس ایشان بر همه ما آشکار بود! همه آن حمایتها درست بود و اگر امروز همان شرایط آن دوره حاکم می بود، به شخصه از او حمایت می کردم! اولا ً وقتی شعار می دهیم (زندانی سیاسی، کارگر زندانی آزاد باید گردد) منظورمان کاگر زندانی و زندانی سیاسی است نه فقط بعضی از آنها! ما کمونیستها باید با مردم صادق باشیم و شعار و عملمان یکی باشد!منصور هم زندانی و هم کارگری بود که حتی زبانش را هم بریدند! ما نمی توانیم بگوییم زندانی سیاسی فقط یعنی بعضی از آنها وگرنه با سبزاللهی هایی که شعار آزادی زندانی سیاسی را تا رفع حصر موسوی زوال می دهند چه فرقی داریم!؟ دوماً در آن دوره بنا به شرایط حاکم هنوز فعالین رادیکال جنبش کارگری نتوانسته بودند از زیر آوار سرکوبهای خونین دو دهه قبل خود را بیرون بکشند به همین اعتبار تشکل کارگری علنی و حتی نیمه علنیی نمی توانست به معنای امروز وجود داشته باشد و تنها فعالینی به سان منصور کاملا ً استرلیزه و بهداشتی و بدور از هر گونه ایجاد خطر جدی برای طبقه حاکمه می توانستند عرض اندام کنند آن هم به بهای بریدن زبان و تحمل سالها مشقات زندان! حال بیایید در چنین شرایطی فعالین و تشکلهای مستقلی را با پرچم سرخ و مواضع آشتی ناپذیر را درگیر در یک نبرد علنی طبقاتی فرض کنید!!! من می گویم بدونه شک حمام خون راه می افتاد و بار دیگر سر جنبش کارگری مخصوصاً بخش رادیکال آن بریده می شد. خوب برای اینکه بتوان طرح مبارزات جانانه و رهبری جنبش کارگری را بار دیگر روی میز توده های زحمتکش و دانشجویان و زنان و بخشهای پیشرو جامعه گذاشت، باید در چنین شرایطی از فعالین کارگری با تمام ضعف هایشان پشتیبانی می کردیم که این باریکه ره هم مسدود نشود تا در شرایط بهتری که بعداً پیشروان رادیکال همین جنبش فراهم می کنند رادیکالیزم کارگری عرض اندام کند (که به درجات زیادی هم موفق عمل شد) و نهایتاً بتوان به رهبری جنبش کارگری رسید و بعد متحدین خود را پیدا کنیم و الی آخر… به اعتبار تمام اینها دفاع از منصور اسانلو یک ارزیابی دقیق و ضروری و درست بود که انجام گرفت و قابل دفاع است. سوماً قطار انقلاب کارگری به حکم تاریخ در ایستگاه های زیادی توقف داشته و خواهد داشت که در هر کدام از آنها مسافران و همراهانی به مقصدشان می رسند وپیاده می شوند و یا برای رسیدن به مقصد در بعضی از ایستگاه ها قطار چنج کرده و راه شان را از ما جدا می کنند و البته مسافرانی هم در هر ایستگاه به این قطار می پیوندند. در آخرین ایستگاه فقط کمونیستهای انقلابی و آزادیخواهان واقعی پیاده خواهند شد.

زنده باشید

آرمان پویا