آنچه جنبش کارگری یعنی همه ما از پروسه ونقش اسانلو درسندیکای شرکت واحد می توانستیم می آموختیم!

روند و پروسه سندیکای شرکت واحد و نقش اسانلو را میشود از زوایای گوناگون مورد نقد قرار داد. این گونه ماجرا ها بارها در جنبش کارگری و مبارزه طبقاتی در طی چند قرن اتفاق افتاذه است و در خود پدیده غریبی نیست. اما در پس پشت این حادثه درسی است برای ما کارگران ، اکتویستهای چپ، سازمانها ، احزاب و… چه در ایران و چه در خارج کشور . ورشکستگی اسانلو و در نهایت خود فروشی وی به سرمایه تاج و تختی درواقع درسهایی در خود در بر دارد که میتواند بعضی از نکات آن برای هر جنبشی سرنوشت ساز و تعیین کننده در آینده باشد. با بررسی و مو شکافی آن جنبش کارگری میتواند خود را تا حدودی بیمه کند و از آن جمعبندی مثبت و پراکتیک بدست دهد.

در این نوشته برای آن که پر حرفی نشود من به دو نکته انگشت میگذارم و به آن اشاره میکنم. در این نوشته همچنین من قصد ندارم به روند این توهم که اسانلو چگونه رهبر جنبش کارگری شد و یا کردند اش بپردازم و احزاب چپ عموما، متاسفانه چه نقش منفی از روند اسانلو به عنوان یک کارگر شرکت واحد و تبدیل وی به رهبر جنبش کارگری ( یا با تحلیل رضا مقدم رهبر جناح چپ جنبش کارگری ) بازی کردند.

در رابطه با مسئله شرکت واحد و اسانلو میشود در کل سه نظریه و دید و دریافت را مشاهده کرد و به آن پرداخت.

گروه نخست جریانات حزب کمونیستی کارگری و راه کارگر و… میباشند که با دیدگاه مختلف از شخص اسانلو دفاع کردند و هنوز نیز به دفاع خود ادامه میدهند. خود این نحله به دو دسته تقسیم میشوند:

۱- دیدگاه به غایت راست اتحادیه گری که استقلالی برای طبقه قائل متصور نیست . آن خود به نهادهای قدرت آویزان میباشند و مناسبات مبارزه طبقاتی را اساسا در بین دو صندلی و یک میز ارزیابی میکند و حیات سیاسی تشکل کارگری را همین میز و صندلی در یک اتاق واحد میبینند.

۲- مدرنیسم آلوده به پول های سرمایه که خود را با دیدگاه پول حرام و حلال تئوریزه کردند. برای این جریانات اساسا گرفتن پول به نام حزب، کمونیست، طبقه کارگر، دنیای بهتر و…. امری عادی و جز روال کاریشان بوده و هست و قبلا منصور حکمت آن را تئوریزه کرده است. به دو دیدگاه بالا و گروه نخست برخورد نیست چون چنان واضع هست که هر کس اختلاف نگاه را میتواند براحتی ببیند اگر منافع اش اجازه دهد.

گروه بعدی جریان کمیته سوسیالیستی کارگری رضا مقدم و دیگران هستند… این آدمها تا بحال چندین بار موضع عوض کرده اند.

مواضع های ضد و نقیض و تا حدود زیادی پراگماتیسم. این دنبال روی از حواث این ماجرا بوده که انها را اینچنین آشفته کرده است. رضا مقدم در ابتدا از اسانلو به عنوان رهبر جناح راست جنبش کارگری نام برد. ( رضا مقدم از این بذل و بخشش ها زیاد میکند) کی ، کجا و طی چه روندی جنبش کارگری وی را به مقام معظم رهبری البته جناح راست معرفی نمود فقط رضا مقدم از آن با خبر است. او در برخورد اول سعی میکند که موضوع و تنش در سندیکا شرکت واحد را کاهش دهد. زمانی که کمیته هماهنگی پشت معترضین میروند رضا نیز خود را با آنها هم آهنگ میکند. ( میشود به برخورد رضا در میز گرد به پیش روجوع کرد. در اینجا وی نیز میگوید اسانلو تخلفات مالی و اجرایی داشته و این حق سندیکا شرکت واحد است که وی را اخراج کند. بعد از مدتی رضا مقدم خواهان برگشتن وی به جنبش کارگری میگردد. در ویدو اخیر در به پیش با حضور علی خدری و محمد حسین مقدم میگوید” که او متعلق به جنبش کارگری نیست.” البته در آنجا مطرح میشود وی از رفورمیسم در دوره اول به همکاری با بورژوازی رسیده است. ( عجب استدلالی!!! انگار رفرمیسم با بورژوازی همکاری نمی کند.

نامه اخیر ۳ فعال کارگری رضا شهابی، شاهرخ زمانی و محمد جراحی را ببیند:

” ما منتظر شنیدن خبر پس دادن این پول توسط منصور اسانلو در اسراع وقت و اعلام علنی تقابل او با گرایش های خارج از طبقه و دشمن طبقۀ کارگر هستیم، تا بتوانیم دوستی و اتحاد طبقاتی خود را مانند سابق حفظ کنیم، عجب!!!! جناح چپ و راست و حدت طبقاتی !!! اگر منصور اسانلو در پس دادن پول های فوق کوتاهی و تعلل کند به این معناست که می خواهد آگاهانه از طبقه کارگر جدا شده و به خدمت سرمایه داران، کارفرمایان و دولت های سرمایه داری بپردازد!!! و یا : منصور، هنوز دیر نشده، از صف کارگران جدا نشو”

شما یک تحلیل طبقاتی از این روند نمی بینید؟؟؟ این همان برخورد مقدم در دوره قبل بوده است … اخلاقی …” منصور هنوز دیر نشده از صف کارگران جدا نشو “!!! عجب!!! منصور… هنوز رفیق هستند… هنوز مانند گذشته که تو رهبر جناح راست بودی و ما رهبر جناح چپ بیاییم تو تشکلات خودمان ادامه دهیم. منصور هنوز دیر نشده !!! معلوم نیست کی دیر میشود… چندین سال پیش که وی در زندان بود. همان زمان که من ویدیو آقای اسانلو را در اینترنت دیدم متوجه شدم که فقر، این آدم را به طبقه کارگر پرتاپ کرده است. اما پخش ویدیو او در اینترنت با امام زمان کردن و برادر بسیجی …. به حضرت عباس… ما مشکلی با شما نداریم….. مشخص بود که وی دنبال قدرت است و اتفاقی و توریستی در این طبقه است. در آن شرایط هم منافع طبقه را پیش نمیبرد. بیرون هم که آمد به جایگاهی که همیشه امید بسته بود و آرزو آن را داشت پیوست.

نکته ای که رضا مقدم نمی خواهد از این حادثه بیاموزد و تجربه کند، چک سفید دادن است. دوباره رهبر تعیین میکند. البته از جناح چپ این بار؛ .در همین میز گرد اخیر، آخه تو زمانی که کسی را رهبر جناح چپ یا راست کنی خود رو بی هویت نکرده ای ؟؟؟ زبانت بعد به لکنت نمی افتد؟؟؟ رضا جان! اگر یه آدم تو طبقه یا هر جای دیگه خوب کار میکنه بگذار کارشو بکنه. تشویق اش کن. کمک اش کن. ولی رهبرش نکن. این بدترین کاری هست که میتونی با کسی که دوستش داری انجام بدی. من از هرچی آدم بزرگ مثل خدای بزرگ، رهبر بزرگ و کلاه بزرگ وحشت دارم. بگذار برابر با هم کار کنیم. آدمها تو این جایگاه رشد نمی کنند. خراب میشن. میدونم که از روی دل میخوای یه چیزی پیش یره ولی اشتباه است. آدمها به این چارپایه ها و لباسهای لعنتی عادت میکنند و خراب می شن این خاصیت قدرت هست. البته از اینکه گفتید حاضر به پذیرش پول از هیچ دولت و بورژوازی نیستید سخت خوشحال شدم.

گروه سوم جریان را بهتر دیدن و اسانلو را چه در اهداف و چه در روش و سبک کار را متعلق به بورژوازی ارزیابی کردن با دیدگاهی نقریبا به هم نزدیک. مانند سیمای سوسیالیسم، جریانات کمونیست از پایین و برخی از افراد مستقل از جریانات حزبی که زیاد صدایی از آنها در نیامد.

مهرزاد دشتبانی