تغییر سیاست پ.ک.ک و پژاک موفقیت یا شکست (٣)

در بخشهای یک و دو این نوشته به روند تغییرات سیاسی و ایدئولوژیک پ.ک.ک و پژاک پرداختیم. در آخرین بخش این نوشته به نتایج عملی تا کنونی تغییر سیاست و جهت اوجلان میپردازیم که تفکر حاکم بر پ.ک.ک و پژاک و جریانات نزدیک به پ.ک.ک را شکل داده است.
اوندر که عضو رهبری ها. د. پ. و یکی از جریانات نزدیک به پ.ک.ک است، بعد از آخرین ملاقات خود با اوجلان در زندان امرالی، اظهارات اوجالان در این ملاقات را چنین بیان کرد: “تاریخ از دهه ۹۰ به بعد توجه من را بخود جلب کرد و من تحلیلاتی عظیم ارائه دادم و این روند پیشبرد یافت. در جریان مرحله گذشته مسایلی با ارزش و حقایقی مهم آشکار شدند. اگر چه دیر هم بوده، اما رسیدن آنها به نقطه کنونی امیدوار کننده است”.
به گفته خود اوجلان از دهه ٩٠ به بعد، تاریخ توجه او را به خود جلب کرده است. این گفته را میتوان از دو منظر مورد بحث و بررسی قرار داد. یکی اینکه تا این زمان آقای اوجلان توجهی به تاریخ و روندهای سیاسی پایدار جامعه نداشته و همچنانکه خودش در جای دیگری هم تاکید کرده است سیاستی داشته است که باید تغییر میکرد. اشاره اوجلان به تغییراتی است که تفکر و سیاست او از یک ناسیونالیست میلیتانت به یک معامله گر سیاسی از سر گذارنده است. البته ناسیونالیسم میلیتانت قدمتی بیشتر از اوجلان داشت و اوجلان فقط یکی از فعالین آن با شعار استقلال چهار بخش کردستان بود. اصطلاحاتی از نوع کردستان شرقی، غربی، جنوبی و شمالی از این تفکر نشات میگیرد که کردستان را یک کشور فرض میکند و آنها را این چنین اسم گذاری کرده است. معلوم است با توجه به ادعای کنونی اوجلان که گویا توجهش به تاریخ جلب شده است و این رویاها را دیگر کمتر تکرار میکند و یا اصلا تکرار نمیکند، اکنون تماما راه حل او برای پ.ک.ک و جریانات وابسته این است که با دولتهای سرکوبگر مردم کردستان وارد دیالوگ و بده بستان شوند. با این حال اما نزدیکان او و احزاب ناسیونالیست نزدیک به پ.ک.ک هنوز تماما از این رویا و توهم بیرون نیامده اند.
دوم اینکه اوجلان بعد از دستگیری و زندانی شدنش در زندان امرالی که بلا فاصله اعلام کرد مادرش ترک بوده است و به تمامیت ارضی ترکیه احترام میگذارد، در چند سال بعد اعلام کرد اسلام رهایی بخش میتواند مبنای مشترک توافقات پ.ک.ک و اردوغان باشد. اکنون هم قدم به قدم با طرح و سیاستهای میت ترکیه کنار آمده و در توافق با آن سیاستها دارد با ادبیات ناسیونالیستی خود احزاب تحت نفوذش را به این جهت سوق میدهد. در همین راستا خطاب به دولت ترکیه هم چنین گفته است:
“هیأت دولت به اشتباهات بزرگ دچار شد. (منظورش هییت مذاکره کننده میت است که تا کنون فقط در زندان با اوجلان مذاکره کرده و پ.ک.ک را به رسمیت نشناخته است) یکی از آن اشتباهات هم این بود که مدام چهره واقعی خود را پشت پرده انتخابات قایم می‌کرد, لذا مواضعی مانع‌ساز دربر گرفت و از جسارت سیاسی دور ماند. من مدام گفته‌ام که روند صلح اینگونه ادامه نمی‌یابد, بلکه برعکس با ایجاد زمینه‌ای قانونی و سیاسی, آشتی و گفتگو برای آن را می‌توان تضمین قانونی کرد. گفته ‌بودم که در غیراینصورت مرحله‌ای خطرناک, بی‌ارزش و اخلالگرانه به میان خواهد آمد. در زمان خود به هشدارهای من توجه نکردند. آیا واقعا به نظر آنها سیاست‌پردازی ما محدود است؟ البته در بسیاری زمینه‌ها من جدا هشدار دادم.”
دیدگاه‌های اوجلان برای انتخابات ریاست‌ جمهوری هم چنین است:”باید انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه در کنار سیستم آن مورد تحلیل قرار گیرد. کار ما گفتگو بر سر انتخاب اشخاص نیست, بلکه سیستم آن است. سیستم این است که آیا «اشخاص برای اجتماع پروژه آشتی و دموکراسی دارند». نیرویی که ما سوسیالیست‌ها, کردها, زحمتکشان و مظلومان به کاندید ریاست‌جمهوری بدهیم باید طوری باشد که آن کاندید برنامه‌هایی سیاسی داشته باشد. به این خاطر , این مسئله مهم است. ما سه معیار داریم؛ انتگراسیون(ادغام), اعتقاد به سیاست دموکراتیک و پیشبرد صلح.” … “هیچ یک از کسانی که بر سر مسئله تجزیه‌‌کشور سیاست می‌کنند, بومی نیستند. آنها همه با جاسوسان عوامل جهانی همکاری می‌کنند.”
این گفته های بالا را اوجلان در اواخرماه می ٢٠١۴ در ملاقات با هیئت ملاقات کننده حزب ‌”ها. د. پ.” که حزب نزدیک به پ.ک.ک است گفته است. همین حد از گفته های اوجلان نشان میدهد که با عجز و لابه میخواهد اردوغان را قانع کند که پ.ک.ک نه تنها سیاستهای گذشته را کنار گذاشته بلکه با کمترین و کلی ترین و در عین حال بی معنی ترین خواست، حاضر است با دولت اسلامی ترکیه کنار بیاید. کسانی که با این پروژه کنار نیایند جاسوس و عوامل خارجی هستند. یا اخلالگرانی هستند که میخواهند آشوب به پا کنند. البته اینجا خطاب اوجلان گرایشاتی از درون پ.ک.ک هستند که این سیاست را سازشکارانه میدانند.
شرط اوجلان برای حمایت از کاندید موردنظرشان برای ریاست جمهوری ترکیه “انتگراسیون(ادغام), اعتقاد به سیاست دموکراتیک و پیشبرد صلح” است. هر سه این شروط چنان بی معنی و کلی است که نه تنها دولت اردوغان که هر دولت دیکتاتور دیگری هم میتواند بگوید ما همین سیاستها را داشتیم لازم نیست کسی مثل اوجلان به عنوان شرط آنها را اعلام کند. اوجلان با بذل و بخشش به دولت اسلامی ترکیه گفته است “نیرویی که “ما …. به کاندید ریاست‌جمهوری بدهیم باید طوری باشد که آن کاندید برنامه‌هایی سیاسی داشته باشد” بنابراین پ.ک.ک و اوجلان قرار است به ریاست جمهوری که برنامه سیاسی داشته باشد و این شروط اوجلان را در نظر بگیرد نیرو بدهد. این سیاست علنا به این معنی است که پ.ک.ک میخواهد به اردوغان رای بدهد. و به اعتراضات برحق و میلیونی مردم ترکیه پشت کند. این ادامه سیاستی است که پ.ک.ک در دو سال گذشته برای نزدیک شدن به حزب آ.ک. پ. در پیش گرفته است.
در این مباحث همچنانکه میبینید این شروط یک کلمه از رفع ستم ملی، برابری حقوق شهروندان، آزادی زندانیان سیاسی و رفاه و آزادی مردم در آن نیست. بنابراین سیاست پ.ک.ک و پژاک تماما در این راستا است که دولتهای فعلی را تقویت کنند اما به شرطی که آنها را طرف معامله خود بدانند. پژاک در ایران با سیستم جمهوری اسلامی مشکلی ندارد. با قوانین اسلامی مشکلی ندارد. با فقر و سرکوب و استبداد مذهبی مشکلی ندارد آنچه به عنوان مشکل اعلام کرده است این است که جمهوری اسلامی آتش بس را رعایت نکرده و پژاک را جدی نگرفته است و پیغام پژاک برای مذاکره را بی جواب گذاشته است. این عاقبت بخش قابل توجهی از احزاب ناسیونالیست کرد است.
این سیاستها به دلیل یکه تازی پ.ک.ک در کردستان ترکیه و سرکوب دیگر احزاب چپ و مدرن در ترکیه ممکن است محلی از اعراب داشته باشد، اما در کردستان ایران کسی برای این سیاست تره هم خورد نمیکند.
نه تنها مردم حتی جمهوری اسلامی هم این سیاست پژاک را جدی نگرفته زیرا همه میدانند پژاک در کردستان ایران هیچ آینده ای ندارد و تاریخا هم هیچ جایگاهی نداشته است. تنها نقش پژاک این بود که یک دوره برای معامله با آمریکا دست به جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی زد. امروز آن سیاست به قول اوجلان اخلالگری و کار جاسوسان جهانی است و باید برود قربان صدقه مقامات جمهوری اسلامی بشود بلکه طرف حساب قلمداد گردد. این توهم ریشه پژاک در کردستان ایران را میخشکاند. پ.ک.ک هم دو راه در پیش ندارد. یا خود را منحل میکند و در احزاب پارلمانی کنونی مثل ها.د.پ. و ب.د. پ. ادغام میشود یا با شکست نظامی قطعی مواجه میشود و سرنوشت دیگر جریانات عشیره ای کردستان ترکیه را پیدا میکند.
این انتخابی است که سیاستهای اوجلان ببار آورده است. راه گریزی بجز این دو شق در مقابل پ.ک.ک و اوجلان باز نیست.