عواقب خشونتهای ناموسی در جامعه!

عواقب خشونتهای ناموسی در جامعه!


خشونت در جامعه تابعی است از ضدبشری بودن دستگاه حاکمه و نیز نابرابربودن شکل گرفتن آن. بنابراین در دولتهای دیکتاتور و مذهبی خشونت علیه زنان جزو هویت آنهاست.
خشونتهای ناموسی گذشته از اینکه صدمه جدی به شخص مورد تجاوزمیزند عواقبی وحشناک در جامعه دارد که میخواهم در اینجا بدانها کمی اشاره کنم. همچنین تجاوز به زنان و دختران یکی از روشهاییی است که اشغالگران در سرزمینهای دیگر برای به زانو در آوردن مبارزات مردم از آن استفاده میکنند. خود جمهوری اسلامی و همه رژیمهای جنایتکار در زندان از طریق تجاوز جنسی زندانیان سیاسی را به تسلیم وا میدارند. زیرا تجاوز روحیه و حرمت انسان را لگدمال میکند و بهمین خاطر حاکمان جنایتکار آنرا به ابزار تسلت خود بر جامعه تبدیل کرده اند. اخیر اتحادیه اروپا میخواهد قانونی تصویب کند که تجاوز جنسی در جنگهارا بعنوان جنایات جنگی برسمیت بشناسد و متجاوزان در دادگاه جهانی محاکمه شوند
خشونتهای ناموسی یکی از غیر انسانی ترین خشونت هاست که دختر، زن یا مرد جوان در خانواده و جامعه قربانی آن هستند. خشونت ناموسی پای مردان جوان را هم میگیرد (که بزور کسی را به عقدش در میآورند و یا اگر تمایلاتی غیر معمول مثل همجنسگرایی داشته باشد) در خشونت ناموسی افرادی که دوستشان داری و یا دوستت میداشتند، را دشمن میکند. والدینی که تصمیم میگیرند فرزند خودرا بکشند، برادری که همراه عموها و دایی ها تصمیم میگیرند ترا بکشند؟؟؟ اینها جزو غیر انسانی ترین رفتار است، که انسان میتواند و یا بخود جرئت بدهد بهش فکر کند. خشونت ناموسی تنها علیه فردی نیست که سنت را زیر پا گذاشته بلکه تلاشی است برای بقا و تداوم دادن به یک روش غیر انسانی است. در جوامعی که خشونتهای ناموسی علیه زنان و دختران و پسران جوان اجرا میشود. در اصل تجاوزی است به حرمت انسان ونیز باز سازی دوباره فرهنگ مرد سالار که در دهه های زیادی به یمن مبارزات آزادیخواهانه زنان و مردان برابری طلب به عقب رانده شده بود. در این جوامع که عموما مذهب دست بالا را دارد و یا در حاکمیت است نصف جامعه که زنان باشند رسما و قانونا از حقوق انسانی خود محروم اند و دولتها با تقویت فرهنگ غیر انسانی مرد سالار جامعه را به محیطی برای اجرای قوانین آپارتاید جنسی تبدیل میکنند. در قوانین آپارتاید جنسی لازم نیست هر روز آنرا برایت دیکته کنند بلکه اساسا آنرا در سنتها و روش زندگی اجتماعی وارد میکنند که آدمها خود همدیگر را کنترل کنند. خشونت ناموسی گذشته از عواقب جسمی ناراحتی های روانی و روحی را در جامعه گسترش میدهد. خودسوزی، خودکشی با مصرف دارو یا انواع وسایل دیگر از عواقب بارز خشونتهای ناموسی در جامعه است زیرا شخصی که به خودسوزی فکر میکند و یا کسی که به خودکشی فکر میاندیشد نشان میدهد که از زندگیش سیر شده و حرمت و کرامت شخصی اش ازش گرفته شده است. کسی که از نظر روانی بیمار نباشد به نابودی فیزیکی و جسمی خود فکر نخواهد کرد ویا نشان میدهد که فشار از اطراف و نیز تهدید و تحقیر شخص را به دامان خودکشی سوق میدهند. این نوع برخورد با جسم و روان، خود ریشه در رفتار، منش و برخورد جامعه دارد. جامعه ای که افرادش چنین افکاری دارند و یا خود در رواج چنین افکاری تلاش میکند مریض و ناسالم است. مثلا در نظر بگیر” دختر جوانی میخواهد زندگی جوانیش را خوش بگذراند و بر زندگی خود دخالت داشته باشد. اما اطرافیانش به انواع و اقسام روش مانع او میشوند. مثلا اول نصیحتش میکنند همراه با تهدید، تحقیرش میکنند، از جمع و اطرافیان خود دورش میکنند تا ایزوله و تنها شود. در جامعه هم مکانی نیست که پناه بگیرد، پس نا امیدانه به نابودی جسمی و روحی خود فکر میکند. همه اینها نتیجه فرهنگ ضد انسانی است که آزادی و حقوقش را برسمیت نمیشناسند. عواقبی که خشونت دارد تاثیر جدی بر تربیت نسل آینده میگذارد و نیز همین باعث تداوم خشونت در جامعه خواهد شد. زیرا نسل آینده از اطراف و اکناف زندگی خود یاد گرفته اند و خشونت را بعوان یک پارامتر جدی در زندگی خود به رسمیت میشناسند. فکر کن که نسلی جوان نابودی و آزار روحی و جسمی را برای خود برسمیت بشناسد چه سر نوشتی در انتظارش خواهد بود. عواقب خشونت تنها جامعه حال را در بر نمیگیرد بلکه بصورت سیستمایتک جامعه و زندگی اجتماعی را برای نسلهای آینده دچار انواع و اقسام بیماری ها و ناهنجاری های روحی و روانی خواهد کرد. بنا براین باید متحدا اعلام داریم که ؛

خشونت علیه زنان در هر لباسی بازمانده از دوران بربریت بشر است و باید خاتمه یابد. . . .
http://emoloudi.blogspot.se/