امنیت پایدار در کردستان، رویا یا واقعیت ؟

عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور جمهوری اسلامی و جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، از اصولگرایان سابقه داری  است که، روز جمعه  دوم خرداد برای یک دیدار دو روزه از کردستان وارد سنندج شد. رحمانی فضلی در روز دوم سفر خود که اساسا” اهدافی امنیتی و در راستای بررسی درخواست فرماندهان سپاه بیت القمدس برای اختصاص بودجه و امکانات لازم جهت انسداد مرزهای کردستان با کشورهای همجوار را تعقیب می کرد، در نشست شورای اداری استان کردستان شرکت کرد، و یکبار دیگر جمله تکراری و کاریکاتور شده برقراری امنیت پایدار در کردستان را این چنین به زبان آورد و گفت: خوشبختانه هم اکنون در کردستان امنیتی پایدار استوار است. امنیت پایدار محور توسعه همه جانبه کشور بوده و همه ما نسبت به این مهم توجه ویژه داشته باشیم.

در جریان این نشست محسن بیگلری بنام نماینده سقز و بانه با بیان سخنانی چاکر منشانه واژه برقراری امنیت پایدار در کردستان را چنین بیان کرد: کردستان از قلب تهران هم امن تر است و در سایه همین امنیت پایدار به سوی توسعه و تعالی همه جانبه به پیش می رود.

در این نشست عبدالحمید زاهدی استاندار کردستان نیز سخنان تکراری و بی پایه و پشتوانه ۳۵ سال گذشته مقامات کشوری و محلی جمهوری اسلامی در کردستان را تکرار، و در بخشی از آن با بحرانی توصیف کردن مشکل اشتغال و جدی بودن امر سرمایه گذاری در کردستان، در تلاش برای لاپوشانی اهداف امنیتی سفر وزیرکشور گفت : بازدید روز گذشته وزیرکشور از مرزهای کردستان نگاه امنیتی / انتظامی صرف نبود. مرز به عنوان فرصتی برای توسعه اشتغال و تجارت خارجی و توسعه پایدار تعریف می شود.

***

۳۵ سال از تهاجم و یورش نظامی جمهوری اسلامی به کردستان می گذرد. با وجود عقب نشینی واحدهای نیروی پیشمرگ به آنسوی مرزها، اما کردستان همچنان میلیتاریزه و سیمای یک سرزمین اشغالی را دارد. مجهزترین واحدهای سپاه پاسداران، مزدوران محلی، ارتش، مرزبانی، نیروی انتظامی و دستگاههای اطلاعاتی زبده و تقویت شده به وسعت جغرافیای کردستان، با آرایشی جنگی همچنان مستقر هستند. لشکر ۲۸ پیاده کردستان و یگانهای زرهی و مکانیزه آن، سپاه بیت المقدس سپاه پاسداران کردستان و سکوهای موشکی آن، مزدوران محلی وابسته به سپاه و سازمان یافته در سازمان رزم، واحدهای وابسته به قرارگاه حمزه و واحدهایی از سپاه قدس، گردانهای بسیج و … در زمره نیروهای مستقر در کردستان هستندکه، با هدف مرعوب ساختن مردم کردستان هر چند ماه یکبار نمایش قدرتی تحت عنوان “رزمایش” در شهر و روستاهای کردستان به اجراء در می آورند. به دنبال این رزمایش ها و در مناسبتهای دیگر فرماندهان نیروهای مسلح، فرمانده پدافند غیر  عامل و مدیران اداری محلی و کشوری از برقراری امنیت پایدار در کردستان داد سخن می گویند.

چنین میلیتاریزمی ناشی از یک نگاه و نگرش، و متاثر از یک استراتژی است. نگاه  و نگرش جمهوری اسلامی به مردم کردستان دشمنانه است. این رژیم مردم کردستان را دشمن خود و به این اعتبار خطری بالقوه برای موجودیت و بقاء خود می داند، و کردستان را یکی از کانونهای دارای ظرفیت انفجار و چالشی جدی علیه خود ارزیابی می کند. شکاف عمیقی که مابین جمهوری اسلامی و مردم کردستان طی ۳۵ سال گذشته پدید آمده است هرگز پر نشد. زحمی که رژیم بر پیکر مردم کردستان وارد آورد هرگز الیتام نیافته و نمی یابد، از اینرو این منطقه بدون توجه به فعال و یا نافعال بودن جنبش مسلحانه در آن، سیمای اشغالی خود را همچنان حفظ خواهد کرد، و به علت نگاه دشمنانه رژیم و ترس آن از شورشهای اجتماعی در این منطقه، هیچگونه سرمایه گذاری ساختاری و دراز مدت در آن توسط دولت و سرمایه داران خصوصی صورت نخواهد گرفت. علی رغم ۳۵ سال شعار توسعه در کردستان و تدوین چندین برنامه توسعه برای ایران که ششمین آنهم به بازار آمد، بر اساس شاخص های توسعه اقتصادی، اجتماعی، انسانی و فرهنگی، و بر مبنای اعترافات مقامات دولتی، کردستان در رتبه آخر توسعه در کشور قرار دارد. در هیچکدام از دولتهای برآمده از نظام حاکم  چه اصلاح طلب، چه اصولگرا و تدبیر تغییر مثبتی در این روند را شاهد نبوده ایم.

سردمداران نظام حاکم و فرماندهان سپاه متاثر از این نگاه، استراتژی برقراری امنیت پایدار در کردستان را در تلاش برای مهار و سرکوب هرگونه حرکت اعتراضی مردم و بی پاسخ گذاشتن خواسته هایشان را با ایجاد یک حائل امنیتی برای بقاء رژیم، و برقرار امنیت برای سرمایه گذاران، نه به منظور توسعه بلکه با هدف استثمار و چپاول نیروی کار بومی، تعریف و طراحی کرده اند؛ اما تاکنون به این هدف دست نیافته اند.

اگر از نقطه نظر نظام حاکم بر ایران و فرماندهان نیروهای مسلح، امنیت پایدار در کردستان برقرار است، تکرار هر روزه آن با یا بدون مناسبت و به هر بهانه ایی برای چیست و خطاب به کیست؟ چرا فرمانده هان سپاه پاسداران، مرزبانی، استاندار، نماینده ولی فقیه در کردستان و دیگر مقامات ریز و درشت حکومتی به هر بهانه ائی از برقراری امنیت و امنیت پایدار در کردستان داد سخن می گویند، و با بروز هر حادثه ایی اولویت خود یعنی برقراری امنیت پایدار را یاد آور می شوند. شاخص های برقراری ثبات و امنیت پایدار در یک جامعه کدامست ؟

در کردستان هیچوقت شاهد سرمایه گذاری ساختاری و دراز مدت  نه از جانب سرمایه داران خصوصی و نه از جانب سرمایه داران دولتی نبوده ایم. فرمانده هان سپاه و مقامات دولتی در حالیکه خود حاضر به سرمایه گذاری زیر ساختی در کردستان نیستند، مرتب سرمایه گذاران خصوصی را با سردادن شعار رویایی وجود امنیت پایدار به سرمایه گذاری در کردستان فرا میخوانند. سپاه پاسداران بعنوان یکی از قدرتمندترین قطب های اقتصادی منطقه، با وجود اینکه به خود القایی امنیت پایدار در کردستان باور پیدا کرده است، اما حاضر به سرمایه گذاری در زیر ساخت های لازم برای سرمایه گذاری دراز مدت در کردستان نیست. هدف سرمایه گذاری سپاه در مناطق کردنشین در راستای تحقق استراتژی برقراری امنیت پایدار و ایجاد حائل امنیتی برای بقاء نظام است که، با تکیه بر استثمار نیروی کار بومی این مناطق، تحت عنوان عنوان فریبنده محرومیت زدایی از مناطق محروم مرزی با ایجاد خطوط مراسلاتی جنگی، سکوههای پرتاپ موشک، ایجاد تاسیسات نظامی، طرحهای کوچک ساخت مساجد و ترمیم امام زاده ها، و  پروژه های موقت و زود بازده طراحی و به اجراء در می آید. از طرفی دیگر سودبری از قِبل صادرات و واردات کالاهای مصرفی با کنترل و گسترش بازارچه های مرزی کردستان ایران با عراق و گذرگاههای مرزی کولبری نیز در انحصار این نهاد و شماری وابسته به خود است که تحت عنوان ساماندهی بازارچه های مرزی به اجراء در می آید. بنابراین در حالیکه خود سپاه و دولت درست به علت نگاه دشمنانه به مردم کردستان و عدم وجود امنیت پایدار  ناشی از خطر بروز جنبش های اجتماعی حاضر به سرمایه گذاری در زیر ساخت ها نیستند، سرمایه گذاران خصوصی که باید ابتداء از فیلتر پورسانت و رانت خواهی سپاه بگذرند، شعار امنیت پایدار سپاه را جدی نمی گیرند.

 البته که سرمایه گذاری در رشته های نامبرده بالا از جمله ساماندهی بازارچه های مرزی در راستای منافع سران سپاه، نه اشتغال پایدار را به دنبال دارد، نه امنیت اجتماعی کسی را تامین می کند، نه از هیچ قوانین کاری پیروی می کند، و نه کارگرانش از حق ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و حق اعتراض برخوردارند و برخوردار خواهند شد، و نه دسترسی مردم کردستان به امکانات برابر را افزایش می دهد. امنیت پایدار با نگاه دشمنانه به مردم کردستان، در فضای امنیتی و با میلیتاریره کردن کردستان برقرار نمی شود. امنیت پایدار رابطه مستقیمی با امنیت اجتماعی شهروندان یک جامعه دارد و با آن معنا پیدا می کند. در جامعه ایی که اندیشه های برتری طبقاتی، ملی و مذهبی از بنیادهای ساختار حاکمیت آن  است و اعمال این تبعیض، شکاف و اختلاف طبقاتی در کردستان را بیشتر از هر نقاط دیگری از ایران عمیق تر کرده است و کمشکش های پایداری را به همراه آورده است، سخن گفتن از امنیت پایدار یک خود فریبی است.

در منطقه ایی که ( منظور کردستان است ) مدیر کل امور اقتصادی اش اعتراف می کند که بیشترین نیروی کارش در اقلیم کردستان عراق مشغول به فعالیت است. سرپرست اداره توسعه کار آفرینان ( سرمایه داران ) از فراهم نبودن فضای کسب و کار سخن می گوید، و استاندار آمار بیکاری را ۲۸ درصد اعلام می کند اما میانگین بیکاری در آن از کل کشور بسیار بالاتر است، مهاجرت اجباری برای کسب درآمد یکی از علل های کاهش جمعیت در آن است، و بنا به گفته مقامات حکومتی ۵۵ درصد از ساکنین بزرگترین شهر کُرد نشین ایران یعنی سنندج در سکونت گاههای غیر استاندارد زندگی می کنند؛ و گسترش حاشیه نشینی در مناطق کردنشین بیش از دیگر نقاط ایران است، سخن گفتن از برقراری امنیت پایدار رویایی شاعرانه و  گزارشی اداری با مقاصد خاص است. مناطق کردنشین دارای ظرفیت ها و منابع طبیعی و انسانی  پیدا و پنهان برای توسعه و بهره مندی ساکنین اش از یک زندگی توام با رفاه اقتصادی برخوردار است. اما توسعه در کردستان تحت حاکمیت جمهوری اسلامی تاکنون یک شعار فریبکارانه بوده است، امنیت پایدار نظام هدف است.

در کشوری که تلاش برای تحمیل افکار و اندیشه های ارتجاعی نظام حاکم به مردم کردستان، و تلاش برای در هم شکستن روح مقاومت و پایداری آنها با تکیه بر قدرت نظامی و توطئه، قدمتی ۳۵ ساله دارد، ستم و تبعیض، فقر و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، بیکاری نسلی به نسل دیگر و سرکوب آزادی های سیاسی آنها، پایه های مادی بیزاری و نفرت مردم کردستان از جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد. تا زمانی که این ستم ها تداوم یابد، نارضایتی و خشم این مردم هم ادامه خواهد داشت و  ادعای برقراری امنیت پایدار در کردستان تنها مانوری لفظی و بدور از واقعیات عینی خواهد بود.

مضاف بر اینها، در منطقه ایی که جنبش های اجتماعی رادیکال در آن  فعال و پویا،  و خواست رفع ستم ملی و تبعیض بر اساس تعلقات ملی و مذهبی، و بر قراری حاکمیت مردمی به جنبشی اجتماعی و پایدار تبدیل شده است، و کمونیستها و کارگران نقش رهبری و سازماندهی مبارزات آن را در دست دارند، این یکی از نگرانیهای اساسی رژیم در کردستان است؛ بنابراین تا پاسخ نگرفتن خواسته های مردم کردستان، امنیت پایدار برقرار نخواهد شد. در جامعه ایی که مقاومت و ایستادگی در مقابل زورمداری ارزش است، و کومه له ای بودن و کومه له ای نامیده شدن علی رغم هزینه هایش افتخار و به خود بالیدن است، ادعای برقراری امنیت پایدار رویایی بیش نیست.

 سران جمهوری اسلامی می دانند که، کردستان همواره سنگر دفاع از دستاوردهای قیام ۵۷ و آزادیخواهی در کل ایران بوده است، و با هر تحول انقلابی در ایران، کردستان بسرعت به یکی از کانونهای مبارزه و تعرض علیه موجودیت جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد. بر متن چنین اوضاعی و به منظور کاهش خطرات ناشی از یک تعرض توده ای علیه حاکمیت، کمتر هفته ایی است که جمله امنیت پایدار در کردستان برقرار است از زبان فرمانده هان سپاه پاسداران، فرمانده مرزبانی، فرمانده بسیج، و مقامات اداری و امامان جمعه تکرار نشود و توسط خبرگزاریهای وابسته به سپاه نوشته نشود، اما امنیت پایدار تنها بوسیله مردم، با مشارکت مردم و در یک حاکمیت مردمی برقرار خواهد شد. آنچه را که سپاه و مقامات جمهوری اسلامی در بوق و کرنا می دمند، پوچ و پوشالی است و با هر تکان و تحولی پایه هایش به لرزه درخواهد آمد.