اسانلو ناقل است، به علت ها بپردازیم

اسانلو ناقل است، به علت ها بپردازیم
آکسیونیسم و اکونومیسم بلای جان فعالین جنبش سوسیالیستی اند. واکنش در پی کنش دیگران و افتادن در پی رویدادها، به جای آفرینش و ابتکار عمل و اقدام آگاهانه، یکی از آسیب های وخیمی است که باید آسیب شناسی شود.
داستان منصور اسانلو و جنجال و گرد وغبار به پا شده ، به ویژه از سوی آکسیونیست های شبکه های اینترنتی این روزها ، از جمله افتادن در پی اتفاقات است.اسانلو پدیده ناآشنایی نیست. او تازه امروز به میدان نیامده، او با خاتمی نشو و نما یافت و همان وظیفه، همان پرچم و همان برنامه را در دست دارد که داشت. اکونومیسم اسانلو که رفرمیسم ضدانقلابی علیه کارگران را جارچی بوده است، نه پدیده ای غریبه است و نه شگفت. به جای جنجال و هوار، باید به خود علت ها پرداخت. اسانلوها بازتولید رفرمیسم ریشه دار اتحادیه و سندیکالیسم تاریخ مصرف به سر آمده اند. باید به آسیب شناسی این تشکل ها، به موضوع سازمانیابی و نقش آگاهی طبقاتی و اراده و اقدام طبقاتی و انقلابی طبقه کارگر پرداخت. پرداختن به معلول ها، علت ها را از یاد بردن و فراموش شدن ریشه هاست. باید برای یکبار هم که شده به خود آمد و به جنجال گرایان و شیدایان آکسیونیسم مجازی بی هزینه و نازل، که حضور خود را در این گونه رویدادها مجال می یابند، یادآور شد که اسانلوها، عوارض و نشانه های بیماری رفرمیسم اند. برای چاره ناقلین بیماری رفرمیسم، خود رفرمیسم را باید چاره کرد. او به سان ناقل، وظیفه دارد که این پیام سرمایه را در تلویزیون اندیشه و صدای آمریکا و یا تریبونی پراکنده سازد که «کارگران هیج جیز جز یک زندگی حداقل نمی خواهند». وی و جهان بیگلوهای ضد کمونیسم و ضد کارگر، در سایت «توانا»، آشکار است که گماشته شده اند، اما سرمایه و مناسباتی که اینان را اجیر می سازد را باید نشانه گرفت.