در گرامیداشت کارگران معدن سوما!

در گرامیداشت کارگران معدن سوما!
حادثه ی عظیمی است
وقتی که زمین می لرزد و شهر و روستاها را در خود فرو می بلعد
حادثه ی مهیبی است
وقتی که گرد بادهای آتشین
قرن ها تمدن بشریت را به آتش می کشند
حادثه ی سهمگین ی است
وقتی که طوفان خانه و کاشانه ی مردم را
گرفتار باد فنا می کند

اما حوادث عظیم تر از زلزله و گرد باد و طوفان وقتی است
که برای ثروت کلان عده ای قلیل
انفجار معادن هر سال
عده ی کثیری را در خود فرو می بلعند
که برای سود جویی عده ای قلیل
شعله های آتشین کارخانه های نا امن
هر روز کارگران را در شعله های خود گرفتار می کند
برای حفظ خانه های مجلل عده ای قلیل
عده ی کثیری هر روز بی خانمان می شوند

و فاجعه بارتر از تمام اینها وقتی است
که پدری هر روز برای کار از خانه بیرون می رود
و همیشه این سوال فرزندان اش را بی پاسخ می گذارد:
«بابا کی از سر کار برمی گردی؟!».
زیرا که او هرگز نمی داند که آن روز
قرعه ی مرگ به نام چه کسی خواهد خورد.
(و درد من این است که این دنیا می توانست این گونه نباشد، اما این گونه است…پر از فجایعی که صاحبان سود و سرمایه خالقان آنند).
ناهید وفایی
۱۵٫۰۵٫۲۰۱۴