نگاهی به بیانیه ۵۵٠ نفره، برای آزادی شاهرخ زمانی؟!

شاهر زمانی کارگر فعال و رادیکال همچنان در زندان است و ۱۱ سال و نیم زندان را به جرم دفاع از منافع خویش و همطبقه ای هایش با شکنجه های جسمی و روانی، توهین و تحقیر متأسفانه و با کمال تأسف و غم و درد بسیار، همراه دیگر کارگران رادیکال وضد استثمار سرمایه داران حریص و پر طمع دولتی و خصوصی از طبقه ی کارگر و… نا علاجانه تحمل می کند. در حدود  دو ماه و نیم قبل شاهرخ زمانی را به بهانه های واهی از بند زندانیان سیاسی  گوهر دشت به زندانی دیگر- قزل حصار و به بند زندانیان معتاد و داری جرائم مواد مخدری و خطرناک، این قربانیان و تفاله های جامعه سرمایه داری و برای اذیت و آزار و تهدید زندگی اش، مأموران قوه ی بی قضائیه ی دولت تدبیر و امید،Ankare مرد همیشه امنیتی و اطلاعاتی با وزیر بی دادگستری عضو کمیته ی مرگ زندانیان سیاسی سال  ۱۳۶۷ یعنی مصطفی پور محمدی، حسن روحانی تبعید کردند. شاهرخ زمانی برای اعتراض به این بی حقوقی ها و توهین ها دست به اعتصاب غذا زد. پس از ۴۶ روز باآوردن اش به زندان سابق و به بند زندانیان سیاسی به اعتصاب غذایش پایان داد. جریانات، سازمانها و احزاب اپوزیسیون بی عمل و اعلامیه ده، دست به کار شده و اعلامیه های رنگ وارنگ داده شد، که مهمترین بند این نوع اعلامیه ها و بیانیه ها را مثل همیشه و به روال معمول و مألوف، خواستن از اتحادیه های زرد کارگری و سوسیال دمکرات جهانی و کشوری و سازمان های باصطلاح حقوق بشری، برای اعتراض به جمهوری اسلامی جنایتکار را تشکیل می داد.

اما، در این بین اعلامیه ای با امضاء ۵۵۰ نفر بیرون داده شد که از جوانب گوناگونی جالب بوده و هست. من در اینجا نگاه کوتاهی به اسامی امضاء کننده گان (اجنتها) و محتوای اعلامیه انداخته و با مطرح کردن سئوالاتی توجه شما را به خود بیانیه جلب می کنم.

این بیانیه را از راست ترین افراد باصطلاح اپوزیسیون جمهوری سرمایه داری ایران مانند منصور اسانلو که این روزها در رادیوهای آمریکائی برای کارگران اشک تمساح می ریزد و به درستی لقب لخ والسای جنبش طبقه ی کارگر ایرانی به وی داده شده است، خانم سوسن شهبازی، زندانی سابق و اکنون مصاحبه کننده بعنوان فعال حقوق بشری و گاهی موقع در رابطه با کارگران نیز کارهائی می کند با رادیوهای سلطنت طلبان و بویژه (شرکت کننده در جلسه ی پراگ، جلسه ی اتحاد برای دمکراسی در ایران- آلترناتیو سازان امپریالیستیِ اکنون ساکت شده- با شرکت سلطنت طلبان، ناسیونالیستهای پیروی سیاست های امپریالیسم آمریکا، فریدون احمدی اکثریتی، دبیرسابق دفتر سیاسی حزب کمونیست ایران و خواهان حمله امپریالیسم آمریکا به ایران کنونی آقای عبدالله مهتدی، محسن سازگارا یکی ازمؤسسین و اساسنامه نویس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی دیروز وامروز مسئول کتابخانه ی رئیس جمهور سابق جنایتکار آمریکا جورج دبیلو بوش و…)، آقای سیامک مؤیدزاده، امیر جواهری لنگرودی و علی رسولی مدافعان سوسن شهبازی و بهرام رحمانی گرفته تا چپ های اپوزیسیون مانند امین قضائی، مهران محبوبی و متأسفانه محمد اشرفی، پروین اشرفی، سوسن بهار، بهروز فراهانی، ساسان دانش و…  امضاء نموده اند. این آقایان و خانم های جور واجور، رنگارنگ و طیف وسیع اپوزیسیونی؟ در جائی از بیانیه شان چنین می نویسند:”… بدین وسیله بر لزوم اقدام هر چه سریع‌تر جهت پایان یافتن اعتصاب غذا و آزادی این فعال کارگری تاکید می‌کنیم” و بدین طریق و با ندای بلند؟ که “فرشته گان” نیز بشنوند، خواهان آزادی شاهرخ زمانی شده اند. اما، جالب شیوه مبارزه این دوستان برای وادار کردن جمهوری اسلامی جنایتکار، قاتل و  شکنجه گر سرمایه داری برای آزادی این فعال کارگری است. اینها در پایان بیانیه کذائی که با گله گذاری از سکوت سازمانهای حقوق بشری یعنی ارگانهای زینت بخش اعمال جنایتکارانه و میلیون میلیون انسانکُش دولت های امپریالیستی و برسمیت شناسان مالکیت “مقدس” خصوصی سرمایه داران بر همه چیز و از آنجمله ابزار تولید و نیروی کار طبقه ی کارگر یعنی منبع استثمار طبقه کارگر جهانی و سود سرمایه داران وباعث و بانی وجود پدیده زشت و سرکوبگر و نحس به نام دولت( دولت دستگاه سرکوب طبقه ی حاکمه بر علیه طبقه ی محکوم است- مارکس، لنین) و موجودیت دادن به زندان و شکنجه و مرگ و زجر هستند، شروع کرده اند، چنین می نویسند: ” حمایت و همبستگی گسترده‌ی کارگران از شاهرخ زمانی و نیز رساندن صدای این فعال کارگری به بیرون از دیوارهای زندان تنها راه عملی نجات وی است.”  هر انسان منصف و نه انقلابی، فعال کارگری و… به این اسامی و این راه و شیوه باصطلاح مبارزه مستتر در این بیانیه مشعشع نگاه کند، الحق می فهمد “از کوزه همان به بیرون تراود که در اوست” چنین شیوه و راهی که نازا و سترون است وهیچ عملی و مبارزه ای را جز پاسیفیسم محض را نشان نمی دهد، واقعاٌ شایسته این جمع مختلف الاضلاع می باشد. اعلامیه دهنده گان فکر نمی کنند که جامعه صدای شاهرخ زمانی را  از خیلی قبل شنیده است. باید به اینها شب بخیر و صبح بخواب گفت. خانم ها و آقایان نویسنده و.. این طور نیست. نه اینکه صدای شاهرخ زمانی به بیرون از زندان رسیده است، بلکه آقای کی یمون سردمدار سازمان بین دولتین هم با گوش های پنبه گذاشته اش آنرا شنیده است، اگر کاری انجام نمی گیرد از بی خبری نیست بلکه با باور من، از اینجاست که طبقه ی کارگر نمی داند که چطور؟ و به چه وسیله ای می تواند، این مبارزه را سازمان دهد؟ مبارزه طبقاتی یعنی تنها مبارزه ای که شاهرخ ها را آزاد می کند و رهائی بخش است، سازمان خود را لازم دارد و راه و شیوه مخصوص بخود را می طلبد. این مبارزه می تواند هر چیزی باشد و اما مبارزه ای نیست که از مدافع سیاست های دولت های امپریالیستی خونمک تا اعضای تشکلات کارگری بتوانند متحدانه آنرا پیش ببرند.

به باورمن، برای همین  نیز است که باصطلاح دوستان کارگران و دشمنان جمهوری حامی سرمایه داران و جنایتکاران، کمونیست و سوسیالیست و حتی فعال کارگری رادیکال بودن خویش را قلم گرفته اند و خود را چنین توصیف کرده اند: ” با گذشت یک ماه از اعتصاب غذای فعال کارگری، شاهرخ زمانی و سکوت نهادهای حقوق بشری، ما جمعی از فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و نویسندگان و اعضای تشکل‌های کارگری؟(علامت سئوال از من است) وظیفه‌ی خود می‌دانیم که ضمن جلب حمایت نهادهای جهانی حقوق بشر و فعالان و نهادهای کارگری در هر کجای جهان که هستند و نیز اعلان حمایت از مطالبات برحق شاهرخ زمانی، بدین وسیله بر لزوم اقدام هر چه سریع‌تر جهت پایان یافتن اعتصاب غذا و آزادی این فعال کارگری تاکید می‌کنیم.”. راستی این “اقدام هر چه سریع تر” را چه کسی قرار است انجام دهد؟ جمهوری اسلامی سرمایه داران؟ یا سازمان های حقوق بشر و اتحادیه های کارگری؟ کدامیک؟ و چرا؟

 حال که یک ماه  و چند روزی از صدور این بیانیه کذائی می گذرد و شاهرخ زمانی نیزهنوز در زندان هست، اعتصاب غذایش البته، با آوردن اش به زندان سابق پایان یافته است، ولی همچنان در زندان می باشد و مورد توهین و تحقیر قرار می گیرد و …”…نهادهای جهانی حقوق بشر و فعالان و نهادهای کارگری در هر کجای جهان که هستند ” نیز فقط چند تا اطلاعیه دادند و موضوع را مسکوت گذاشتند، سئوال من این است که  این “نویسندگان، اعضای تشکلات کارگری و…”  از روز دادن این بیانیه که الآن بیش از از یک ماه  از انتشار آن سپری شده است، برای آزادی شاهرخ زمانی چه کارهائی کرده ند؟ چه بیلان مبارزاتی دارند؟ و چرا روی به جامعه و طبقه کارگر ارائه نمی دهند؟ شاید من دارم عجولانه برخورد می کنم و باید صبر کرد و دید. و اگر فعالانه در تلاش شبانه روزی هستند، چرا شاهرخ زمانی و دیگر کارگران زندانی همچنان در پشت میله های زندان می باشند؟ و چه برنامه ای را در دستور دارند؟ برای وادار کردن جمهوری اسلامی برای آزادی شاهرخ زمانی و دیگر کارگران زندانی. آیا با این اسامی که یکی هوادار سیاست های جنایت کارانه امپریالیستی اتحادیه اروپا و بویژه دولت جنگ طلب آمریکاست و دیگری چپ و مدافع منافع کارگران حداقل در حرف  اصلا می توان  برنامه ی مشترک مبارزاتی ای داشت؟ مشهور است که می گویند هیچ دیوانه ای دو بار انگشت در سوراخ مارسّمی برای گزیدن نمی کند، ولی من نمی دانم و برای من واقعا این عجیب است،  چطوری است که این خانم ها و آقایان این عمل را دو باره انجام می دهند.؟ اینان هنوز بدنبال شکلی از همان” همه با هم” دوران پیشا انقلاب ضد امپریالیستی و ضد سلطنتی ۱۳۵۷ در ایران هستند. در صورتی که خودشان به خون غلطیدن انقلابیون و در خون خفه کردن انقلاب را دیده اند وخیلی ازاینها، خودشان نیز شکنجه کشیده اند و مزه “همه با هم” را با تحمل سال ها زندان خوب چشیده اند،اعدام رفقایشان را دیده اند، ولی عبرت نگرفته و همان را در شکل دیگری دارند تکرار می کنند. یعنی این خانم ها و آقایان نمی دانند که جامعه طبقاتی است و اعمال و کردارافراد، گروههای اجتماعی، سازمانها، جریان ها، نام شان، حسن قلی و یا حسین قلی، هر چی باشد را، منافع طبقات متضادالمنافع آتناگونیستی اجتماعی تعیین می کند؟   نمی شود مرغابی وار زیر آبی زد و سر منافع طبقاتی و تضاد طبقاتی و مبارزه طبقاتی کلاه گذاشت و پلیتیک سرکار استواری زد؟ من به خودم این جرئت را نمی دهم که این آقایان و خانم ها را بیسواد و مارکس نخوان و لنین نشناس خطاب کنم، چون می دانم که این طور نیست، ولی با کمال معذرت این فاکت را  باید یاد آوری کرد و می کنم “« ﻧﺒﻮغ ﻣﺎرﮐﺲ در اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ او اوﻟﻴﻦ ﮐﺴﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺗﻮاﻧﺴﺖ از اﯾﻨﺠﺎ ﻧﺘﻴﺠﻪ اﯼ را ﺑﺪﺳﺖ ﺁورد ﮐﻪ ﺗﺎرﯾﺦ ﺟﻬﺎن ﺁن را ﻣﯽ ﺁﻣﻮزد و ﺗﻮاﻧﺴﺖ اﯾﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ را ﺑﻄﺮزﯼ ﭘﻴﮕﻴﺮ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﮐﻨﺪ. اﯾﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﺁﻣﻮزش ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺒﺎرزﻩ ﻃﺒﻘﺎﺗﯽ اﺳﺖ. ﻣﺎدام ﮐﻪ اﻓﺮاد ﻓﺮا ﻧﮕﻴﺮﻧﺪ در ﭘﺲ هﺮ ﯾﮏ از ﺟﻤﻼت، اﻇﻬﺎرات و وﻋﺪﻩ و وﻋﻴﺪهﺎﯼ اﺧﻼﻗﯽ، دﯾﻨﯽ، ﺳﻴﺎﺳﯽ واﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻃﺒﻘﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ را ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﻨﻨﺪ، در ﺳﻴﺎﺳﺖ هﻤﻮارﻩ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﻔﻴﻬﺎﻧﻪ ﻓﺮﯾﺐ و ﺧﻮدﻓﺮﯾﺒﯽ ﺑﻮدﻩ و ﺧﻮاهﻨﺪ ﺑﻮد. ﻃﺮﻓﺪار رﻓﺮم و اﺻﻼﺣﺎت ﺗﺎ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﯽ ﻧﺒﺮﻧﺪ ﮐﻪ هر ﻣﺆﺳﺴﻪ ﻗﺪﯾﻤﯽ،هر اﻧﺪازﻩ هم ﺑﯽ رﯾﺨﺖ وﻓﺎﺳﺪ ﺑﻨﻈﺮ ﺁﯾﺪ ﻣﺘﮑﯽ ﺑﻪ ﻗﻮاﯼ ﻃﺒﻘﻪ اﯼ ازﻃﺒﻘﺎ ت ﺣﮑﻤﻔﺮﻣﺎﺳﺖ، هموارﻩ از ﻃﺮف ﻣﺪاﻓﻌﻴﻦ ﻧﻈﻢ ﻗﺪﯾﻢ ﺗﺤﻤﻴﻖﻣﻴﮕﺮدﻧﺪ. و اﻣﺎ ﺑﺮاﯼ درهم ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻣﻘﺎوﻣﺖ اﯾﻦ ﻃﺒﻘﺎت ﻓﻘﻂ ﯾﮏ وﺳﻴﻠﻪ وﺟﻮد دارد؛ ﺑﺎﯾﺪ در همان ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯼ ﮐﻪ ﻣﺎرا اﺣﺎﻃﻪ ﻧﻤﻮدﻩ اﺳﺖ ﺁن ﻧﻴﺮوهاﯾﯽ را ﭘﻴﺪا ﮐﺮد و ﺑﺮاﯼ ﻣﺒﺎرزﻩ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﮐﺮد و ﺳﺎزﻣﺎن داد ﮐﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻨﺪ ــ و ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺧﻮد ﺑﺎﯾﺪ ــ ﻧﻴﺮوﯾﯽ را ﺗﺸﮑﻴﻞ ﺑﺪهند ﮐﻪ ﻗﺎدر ﺑﻪ اﻧﻬﺪام ﮐﻬﻦ و ﺁوردن ﻧﻮ ﺑﺎﺷﺪ. » و .ای. لنین سه منبع و سه جزء مارکسیسم.

 در خاتمه، فقط امیدوارم که برخی از این امضاء کننده گان و نه همه، چون خیلی ها را همان منافع طبقاتی راهنماست، به خود آیند و از این ندانمکاری ها که “از کوه موش می زاید” دست بردارند و راه مبارزه طبقاتی طبقه کارگر بر علیه طبقه ی سرمایه دار را در پیش گیرند و این قدر خودزنی ننمایند، در کنار طبقه کارگر قرار گیریم و کمک کنیم که تشکلات توده ای طبقاتی اش و بویژه حزب انقلابی مخفی یعنی حزب کمونیست اش ، ستاد نبرد طبقاتی اش را ایجاد کند و گر نه  بدانیم که نه نامه نوشتن اتحادیه ها و سازمانهای زرد کارگری و نه سازمانهای مدافع مالکیت خصوصی و باصطلاح مدافع حقوق بشر و نه از راست راست تا “چپ  چپ” با هم مخلوط شدن و آش در همجوشی را پختن، هیچکدام نه فشاری به جمهوری اسلامی وارد می کند و نه بطریق اولی مبارزه ای را برای آزادی شاهرخ زمانی ها، رضا شهابی ها و… را سازمان می دهد، فقط باعث گل آلود کردن آب برای ماهی گرفتن برخی ها شده و فضا را تیر و تارتر می کند و کارگران را متوهمتر و تیغ دشمن را تیزتر می کند، بلکه اگر واقعا خواهان رهائی و آزاد کارگران در بند یعنی عقب نشاندن جمهوری اسلامی دیکتاتور و شکنجه گر و قاتل کارگران و حتی مخالفان بورژوایش هستیم، فقط  با در پیش گرفتن یک مبارزه همه جانبه طبقاتی بر علیه طبقه ی سرمایه دار چه داخلی و چه خارجی و دولت های امپریالیستی، سازمان های جهانی اش مانند سازمان جهانی کار و … و بویژه رژیم ارتجاعی و جانی سرمایه داری اسلامی در ایران است که می تواند چاره کار ما و درمان درد ما کارگران و زحمتکشان چه در زندان و چه بیرون از باصطلاح چاردیواری زندان باشد.

۱۳ ماه مه ۲۰۱۴

این هم لینک اعلامیه  این آقایان و خانم ها

http://www.rahekargar.org/browsf.php?cId=1049&Id=471&pgn=