پاسخ یا سفسطه و جعل حقیقت بعد از شکستن بایکوت! پاسخ به سبک انارکوفمینیستی!

پاسخ یا سفسطه و جعل حقیقت بعد از شکستن بایکوت! پاسخ به سبک انارکوفمینیستی!

بخش نوزدهم از سری نقد آنارشیزم

از: سعید صالحی نیا

مقدمه:

متعاقب شروع نقدهای من به ایدئولوژی و پراتیک انارشیزم و انارکوفمینیزم، هواداران این گرایش به همان متدهای قدیمی فحاشی، اتهام زنی و بایکوت که متدهای شناخته شده همه فرقه هاست روی آوردند. مثل همه فرقه ها فکر کردند که این متدها که شاید در دورانی دیگر در مقابل عده ای کارساز بوده امروز که اینترنت و فضای گسترده الترناتیو وجود دارد هم کارساز است.طبعا دیدند کارساز نیست.

خانم رزا روشن بعنوان یک مبلغ اندیشه های انارکوفمینیستی وقتی در مقابل نقدهای من قرار گرفت، همه این فازها را طی کرد. رسید به نقطه بایکوت مدتی صبر کرد دید توان تحمل بایکوت را هم ندارد! لذا سکوت را شکست اما کاشکی نمی شکست! کاشکی این چیزهائی که بنام پاسخ ارائه داده هم نمی داد و در همان فاز بایکوت خانه نشین می شد! انفجار بعد بایکوت معمولا بسیار سخت تر می کند کار بایکوت مداران را! چرا؟ چون همه عصبانیتها و تعصبها را یکجا می ریزند بیرون و این “انفجار” به دفاع منطقی از مواضعشان کمکی تمی کند که هیچ بیشتر بور و شکست خورده می شوند. این مشاهده منست در طی دوران طولانی که با فعالین فرقه ها چه در میان مذهبیون و چه میان کمونیستها درگیر مناظره بوده ام و حالا خانم رزا روشن هم دارد این مشاهده را تایید می کند .

نکته دوم اینکه : خانم رزا روشن بعد از شکستن بایکوت بنوعی دچار سردرگمی است که به کدام نقد از دهها نقد من پاسخ بگوید؟! لذا تاکتیک زمین را به اسمان دوختن و از قول من دروغ ساختن را انتخاب کرده که من در این مقاله کوتاه به چند موردش اشاره می کنم. بهتر بود که ایشان با دقت از نوشته های من کد می کشید ، منابع را ذکر می کرد تا خواننده بتواند حقیقت را انطور که هست بیابد .البته اینهم شاید انتظاری بیهوده باشد اگر ایشان اینقدر پرنسیب داشت شاید هرگز توی سنگر سیاسی کنونی قرار نمی گرفت!

در ابتدا از خواننده عزیز می خواهم به “پاسخ” خانم رزا روشن بعد از شکستن دوران بایکوتش نگاهی بیندازد (۱):

(۱)خانم رزا روشن چگونه از نظراتش دفاع می کند؟

من “پاسخهای ” خانم رزا روشن را به دو دسته تقسیم می کنم:

اولا تعدادی دروغ و روایت جعلی از قول من و دوما تعدادی شعار گنگ و بی محتوا شبیه قافیه های شعری

الف: دروغهای و جعلیات خانم رزا روشن:

(۱)”صالحی نیا مسئله زن را فرعی اعلام کرده و انرا حزبی می داند” (کجا چنین گفته ام؟!)

(۲) ، صالحی نیا پرچم سرخ دفاع از خانواده ی مارکسی، الگوی خانواده ی سوسیالیستی استالینیستی را در حیاط منزلش کاشته!(معلوم نیست ایشان کجا منزل من را دیده؟ من اپارتمان اجاره ای دارم اصلا حیاط ندارم! بگذریم از بقیه این ادعای بامزه!)

(۳) صالحی نیا . طرفداران عشق آزاد را به بی بندوباری و بی اخلاقی متهم میکند.! (کجا؟ ! در کدام مقاله من؟)

(۴) صالحی نیا مثل اخوندهای جمهوری اسلامی می گوید “بزائید بزائید”!

ابنها نمونه هائی است از متد ساختن دروغ بنام مخالف ! ایا با چسباندن دروغ به مخالف می شود راهی گشود؟ بن بستی را شکست؟ می گذاریم خواننده قضاوت کند.

ب:شعارهای گنگ تکرار کردن برای فرار به جلو در پاسخ دهی:

(۱)“ایده های رهایی را نمیتوان به دار کشید و یا تیر باران کرد. تحریف آنان (که همان اعدام است).”

ملاحظه بفرمائید! بگذریم از اینکه ایشان ایده خودش را بیخودی ایده رهائی می داند اما بفرض که ایده اش تحریف شده! ایا این یعنی اعدام؟!

(۲) “ما (کی ها؟)بدن هایمان متعلق به خودمان میباشد و صاحب ندارد! سقط جنین را “کودک کُشی” ندانسته و حق جلوگیری از بارداری، پایان حاملگی و داشتن سکس برای لذت و نه تولید را جزء پایه ای ترین مطالباتمان می دانیم.”

طبعا من بر خلاف شما کشتن جنین را کودک کشی می دانم چرا؟ چون جنین انسان یک موجود زنده است و در زمانی که مغزش شکل گرفته دیگر انسانست و فکر می کند احساس می کند آنهم درون بدن مادرش.علم اینها را ثابت کرده. سایر ادعاهای ایشان را هم جای خودش پاسخ دادم)

(۳)” و این ما هستیم که با توافقات انسانی و بدون دخالتگری کشیش و کلیسا، ملا و مسجد، حزب و سازمان، دولت و جامعه، عشق می ورزیم یا در آغوش می گیریم.دوران اخلاق گرایی به پایان رسیده و جنبش زنان سالها است که اعلام کرد:ما نه ناموس جامعه ی مردان، نه دولت مردان، نه خانواده، نه حزب، نه سوسیالیسم و نه “کمونیسم” و نه مذهب و ایدئولوژی، ما ناموس نیستیم. و دست برده داران از بدن ها ی ما کوتاه!”

ملاحظه بفرمائید! خانم رزا روشن وقتی منفجر می شود و بایکوتش را می شکند ناگهان ضد سوسیالیست هم می شود! یادتان هست اون حکومت قاطی پاتی “خود کارفرمایان را؟) اینجا وسط دعوا بند را آب می دهد! دم خروسش می زند بیرون!

(۴)”… زمانش فرا رسیده که بانگ مطالباتمان گوش مردسالاری را بدرد و زهدان های ما فقط بروی اسپرم عشق باز باشد و کودکان مان نه محصول تجاوز خانگی یا جامعه ( زندانی زندان خانواده)، بلکه کودکان پرورش یافته در آزادی و بلوغ جامعه ی بشری، جهانی رها از هر گونه قید و بند، جهانی رها و آزاد از بردگی و سلطه را آغازیم!”

(۲) چند پاسخ دیگر به خانم رزا روشن و انارکوفمینیزم :

طبعا خواننده عزیز متوجه می شود که خانم رزا روشن بعد از تحمل دوران بایکوت و سکوت ، دچار انفجاری شده و برای “پاسخ دهی” مجبور شده دروغ به مخالفش ببندد اما چرا؟ چون با حقیقت و مستند مشکل تر است وارد یک مناظره جدی شود! اسانگیر است ! فکر می کند مخاطبینش هم او را باور خواهند کرد!

اولا: من مسئله زن را اصلا فرعی نمی بینم.این مسئله مثل صدها مسئله انسانی همه اصلی هستند.همه اولویت دارند همه به هم پیوسته اند و همه بدون حل مسئله نظام سرمایه غیر قابل حل هستند.همه اینها در ارتباط با سرنوشت انقلاب هستند و پائین کشیدن حکومت موجود و ساختن نظام سوسیالیستی . اینها نظر من.

دوما: من اساسا از هیچ الکوی ارتباط زن و مرد و مرد و مرد و زن و زن و زن و کودک دفاع نمی کنم مگر اون الگو درش ظلمی باشد.خانواده را لزوما نظام مردسالار نمی بینم همانطور که در روابط بیرون خانواده هم هزاران ظلم دیده ام و می بینم.اعم از اینکه خانواده باشد یا “عشق ازاد” یا “ازدواج سعید” ارتباط انسانی می تواند دچار ظلم و ستم باشد.وظیفه کمونیستها و ازادیخوهان را برداشتن ظلم بین انسانها و بیرون رفتن دخالت سیاسی در عرصه خصوصی می دانم.این نظر من.دروغ بزرگی هست در این مخالفت با ازدواج و تبلیغ ازدواج سعید و عشق ازاد چرا که همه اینها براحتی می توانند مشمول ظلم یکی به دیگری باشند.قانون را می خواهم که ظلم را در هر لباس ببیند و کنار بزند.این نظر من!

سوما: بحثهای من اساسا از موضع اخلاقیات نیست. هر چند که هیچ نظام رفتاری را بدون نظارت اخلاقی نمی بینم و اخلاقیات مذهبی و ضد علمی را افشا می کنم.مسئله “عشق ازاد” از زاویه من یک مسئله اجاماعی و فرهنگی و سیاسی است و نه لزوما اخلاقی.همانطور که گفتم پیوند انسانها می تواند درون و بیرون خانواده باشد می تواند انسانی یا ظالمانه باشد .هر شکلی از ایتن انواع ارتبط اینطور است.در غرب هم زندگیهای بیرون ازدواج پر است از ظلم و ستم.ادعای اینکه بیرون ازدواج بهشیتی خوابیده دروغ است بعنوان یک رفتار شناس این دروغ را افشا می کنم.

چهارم: ضمن اینکه دروغ خانم رزا روشن در مورد “شعار بزائید بزائید” را از روی استیصال می بینم، تاکیید می کنم که انسان درون شکم مادرش حداقل از سن ۳ تا ۴ ماهگی رسما حامل مغز است احساس دارد و فکر می کند و خاطره ایجاد می کند .کشتن کودک در شکم مادر کشتن انسان است .نه زن و نه مرد هیچکدام حق ندارند اون موجود را بخشی از بدن خود بدانند و برایش بتنهائی بدون نظارت جامعه تصمیم بگیرند.بدن زن ربطی به کودکی که در شکمش هست ندارد.اینها دو انسان هستند با حقوق مجزا.دروغ خانم رزا روشن اینست که این این انسان را می خواهد بنام ازادی زن قربانی کند!

پنجم: من نقدهای خودم به منصور حکمت و برنامه اش و به احزاب موجود کمونیست کارگری منتشر مرده ام اما با منصور حکمت کاملا موافقم که سقط جنین یک تحمیل است به انسانیت امروز.باید تلاش کرد انجام نشود.باید برایش شرایط گذاشت و ازش در دوران گذار درون شرایط زیر نظارت جامعه حمایت کرد و تلاش کرد روزی برسد که چنین کاری هیچ نیاز نباشد.این را کاملا انسانی می بینم.

خلاصه کنم:

همانطور که گفتم کاشکی خانم رزا روشن به یابکوتش ادامه می داد و این چیزها را بجای “پاسخ” نمی نوشت! از دید من کارش سخت تر شد! انارشیزم و انارکوفمینیزم ایدئولوژیهای جعلی هستند که مثل ایدئولوژی مجاهد می خواهند خودشانرا انقلابی جا بزنند.به جهت طبقاتی ضد سوسیالیزم و ازادیخواهی به جهت فرهنگی فضای فرقه ای دیگر هستند و سدهائی هستند در مثابل انقلابی گری و ازادیخواهی واقعی.باید این ایدئولوژی را چه در لباس خودش چه لباس کمونیستی و انقلابی گری شناخت و شناساند و افشا و منزوی کرد.خوشحالم در این عرصه پیشقدم بوده ام.

منابع دیگر:

(۱)در جواب به اتهام بی اخلاقی و “کودک کُشی” فیمینیسم آنارشیست از طرف سعید صالحی نیا( رزا روشن)

http://www.azadi-b.com/G/2014/05/post_457.html

(۲)مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۶-سقط-جنین-گرائی-خانم-رزا-روشن-آنارکوفمینیزم-چه-ریشه-ای-دارد؟
www.archiverosa.blogspot.com

(۳)آرشیو نقدها به آنارشیزم )آپدیت ۹می ۲۰۱۴)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۲۵-آرشیو-نقدها-به-آنارشیزم-آپدیت-۱۶-آوریل-۲۰۱۴

آرشیو مناظره های تصویری در نقد آنارشیزم:

(۱)برنامه مناظره شماره ۱۶: موضوع: نگاهی به تاریخ عملکرد انارشیزم

با شرکت مادح نظری، سپهرداد گرگین و سهید صالحی نیا

با مدیریت سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=2EjDbtu9a0g&feature=youtu.be

(۲)برنامه مناظره شماره ۱۵: موضوع: انارشیزم و اتوریته