سه مطلب در مورد مسئله زنان

نگاهی موجز به وضعیت زنان کارگر در ایران و کردستان
در نظام سرمایداری رابطه میان انسانها یک رابطه کالایی ست واولین قدم در تعریف مشخصات فرد رابطه فرد با کالا وپروسه تولید و مبادله آنها است زیرا فرد موجود زنده ای است که یک مکان اقتصادی را نمایندگی میکند چون خود کارگر حامل نیروی کار بعنوان یک کالا وفروشنده آن است. انسان با این ظرفیتها در جامعه سرمایداری شناخته میشود وبه حساب می آید.
حقانیت فرد برای سرمایه داری حقانیت کالا و بازار و حقانیت مبادله ارزش به عنوان رکن مناسبات متقابل میان انسانهاست. در نظام سرمایداری ما کارگران واسطه های جانداری هستیم در مبادله کالاهای بیجان واین خود رکن اساسی نظام سرمایه داری و سیستمهای ارتجاعی اسلامی است.
بخش عظیمی از نیروی کار در نظام سرمایداری را زنان کارگر تشکیل می دهند چه زنانی که در کارخانه های بزرگ کار می کنند وچه زنانی که در کارگاه های کوچک یا کوره پزخانه ها ویا خانه ” کار خانگی ”  کار می کنند واز هیچ گونه حق وحقوق انسانی – اجتماعی بر خوردار نیستند و از جمله در جامعه کردستان زنان کارگری هستند که در کارگاه های قالی بافی یا کوره پزخانه ها ویا حروف چینی ها ویا زنانی که به کار فروشندگی مشغول هستند به وحشیانه ترین وجهی مورد استثمار وآسیب جنسی قرار می گیرند واز کمترین حقوق  قانونی هم برخوردار نیستند و جدا از این مشکلات زنان خانواده های کارگری در کردستان در داخل منزل با تربیت فرزندان ورسیدگی به امورات شوهرداری وتامین نیازهای روحی، روانی و جنسی نشان، کارهای پخت وپز را نیز متحمل می شوند و بقای موجودیت آنها را تضمین کرده و همچنین نیروی کار را باز تولید میکنند (با ایجاد تولید مثل) و به طور غیره مستقیم در تولید سود و ارزش اضافه نقش به سزایی دارند. زیرا نیروی کار زنان خانه دار بخشی از نیروی کار در جامعه سرمایه داری است. زنان کارگر جدا از جایگاه طبقاتیشان به عنوان کارگر به دلیل زن بودنشان تحت ستم جنسی نیز قرار میگیرند. چون وجود و عملکرد قوانین ارتجاعی ومرد سالارانه و زن ستیز، تبعیض های زیادی را به زنان در جامعه ایران و کردستان تحمیل کرده است. وهنوز هم هنوز است از” قوانین عقب مانده  و اساسا نابرابر و ضد زن تبعیت کرده که باید ” یک هشتم ارث به زن تعلق بگیرد وهنگام عادت ماهیانه و حاملگی مرخصی شامل آنها نمی شود و نصف مرد به حساب می آیند اشاره کرد وحتی از حق سرپرستی ” حضانت ”  فرزندان خود محروم هستند وحتی به زن کارگر حق اولاد و عائله تعلق نمیگیرد ودر حالی که اغلب زنان کارگر مسئول وسرپرست خانواده می باشند و زنان کارگر در جامعه کردستان درحصار و عملکرد قوانین وعرف وسنت ارتجاعی اسلامی و اجتماعی می باشند که ریشه اساسی قتل های ناموسی وجود و عملکرد قوانین و عرف و سنت های ارتجاعی اسلامی- اجتماعی و روابط عشیرتی است. روابط و مناسبات فرهنگی- اجتماعی ای که، زن در آن حق انتخاب همسر وعشق ورزی به انتخاب خود را ندارد، صورت می گیرد. زن باید طبق تصمیمهای مردان خانواده بویژه پدر و برادر و یا عموی، خود که بر زنهای خانواده مالکیت دارند به منزل همسر فرستاده شود یا شریک زندگی برایش انتخاب شود. سر پیچی از این قوانین کهنه و بشدت عقب مانده مصادف با مرگ است برای زنانی که در همچنین خانواده هایی در اسارت هستند.
زنان در زمان بحرانهای سرمایه داری و در زمان جنگ همواره ارتش ذخیره نیروی کار بوده اند در محیطهای کار زنان همواره دوشادوش مردان در بسیاری از شرایطها برای دست یابی به مطالبات خود و بهترشدن شرایط کار و در ضدیت با قوانین ارتجاعی سرمایه داری مبارزه کرده اند ودر مسائل خاصی مربوط به زنان، همواره در اعتراض برای دستیابی به مطالاتشان از قبیل دستمزدهای پایین، عدم مزایای شغلی، نبود قراردادهای کار مسائل مربوط به مهد کودک مرخصی و زایمان تنها بوده اند. واگر این مطالبات را نز د کارفرمای خود اعلام دارند اتوماتیک وار از کار اخراج میشوند و دولت هیچ گونه حمایتی در قبال زنان کارگر ندارد چون خود دولت همراه با اداره فرمایشی کارش حامی اصلی کارفرمایان و سیستم و مناسبات تولیدی اجتماعی سرمایداری میباشد.
در جامعه ای مانند جامعه کردستان با محروم بودن زنان کارگر از امکانات رفاهی در زمینه های تحصیل و آگاهی از مسائل طبقاتی، خود زنان کارگر در عرصه طبقاتی در سطح پایینی قرار گرفته اند واین هم خود فشاری از جانب سیستم حکومتی و نظام سرمایداری است که این امکان را از زنان کارگر گرفته واز سوی دیگر طرح مسائل زنان وتبعیضات جنسی غالبا از جانب اقشار تحصیل کرده و روشنفکر زنان بورژوا صورت میگیرد و زنان بورژوا فقط میخواهند از طریق یکسری رفرم در چارچوب مناسبات سرمایه داری پاسخگوی برخی از مسائل حقوقی زنان باشند. آنها به مبارزه طبقاتی معتقد نیستند و هدفشان حفظ نظام سرمایه داری است.
زنان کارگر اگر چه از لحاظ  مسائل حقوق انسانی- اجتماعی با زنان بورژوا دارای منافع مشترکی هستند اما از لحاظ منافع طبقاتی مسائل و مطالبات متفاوت و متضادی با آنان دارند که خواسته های انسانی- اجتماعی و بر حق زنان کارگر اکثریت غریب به اتفاق زنان جامعه را از قید وبند قوانین ارتجاعی و زن ستیز و سرمایداری رها میسازد.به گفته ( روزا لوگزامبورگ، زنان سرمایه دار نقشی درتولید اجتماعی جامعه ندارند آنها چیزی جز یاران مصرف کننده ارزش اضافی که مردانشان از پرولتاریا میچاپند نیستند آنها انگلهای بدنه اجتماع هستند و معمولا یاران مصرف کننده در دفاع از حق خود در زندگی حتی هارتر و خشن تر از مزدوران بلاواسطه سلطه وبهره کشی طبقاتی اند). تاریخ همه مبارزات انقلابی بزرگ اینرا به طور مشخص و مستندی تائید میکند . از آنجاییکه مرزی بین کارکران موجود نیست از این رو زنان کارگردرکردستان باید همراه با دیگر زنان کارگر ایران با حفظ استقلال طبقاتی خود متحد و متشکل در کنار هم طبقه ایهای مردشان یعنی مردان کارگر به مبارزه علیه دشمن مشترکشان که بورژوازی است بر خیزند. درعین حال در عرصه مبارزه با مناسبات مردسالاری صفی مستقل جدا از صف رفرمیستها داشته وجنبش رهایی زنان را به جنبش اجتماعی ای که از بطن خود نظام سرمایداری وسیستم زن ستیز اسلامی به وجود آمده، به جنبش اجتماعی کارگری گره زده وبرای تحقق بخشیدن به سوسیالیسم پا به عرصه مبارزه بگذارند!.
با این وصف، با نگاهی اجمالی به وضعیت زنان کارگر در ایران بطور اعم و زنان کارگر در کردستان بطور اخص به ابعاد هولناک وغیرانسانی بر می خوریم. در جامعه ایران ۳۸ میلیون نفر از جمعیت۷۵ میلیونی آن را زنان تشکیل می دهند وضعیت زنان کارگر متاثر از میزان مشارکت و فعالیت اجتماعی آنهاست لذا با توجه به این بی حقوقی ها و بیکاری گسترده سهم زنان از بازار کار فقط ۱۰ درصد است. و شغل زنان کارگر با دستمزدهای پایین فقدان مهارت کارهای نیمه وقت و موقت و روز مزدی همراه است .زنان ساعات طولانی با دستمزد کم و شرایط کاری نامساعد مشغول به کار هستند و اغلب آنها صاحب شغلهای بدون ارتقاء هستند. زنان کردستان بیشتر از مناطق دیگر تحت ستم قرار میگیرند این وضعیت علاوه بر شرایط عمومی زنان در ایران ناشی از سنت و فرهنگ عقب مانده ای است که در این منطقه حاکم است. در کردستان زنان قالیباف، کشاورز و دامدار بدون بیمه و از دستمزد کمی برخوردارند. در سنندج هر کجا کارگران مرد برای مطالبات خود دست به اعتراض و اعتصاب زدند فورا آنها را اخراج و زنان را برای استثمار هر چه بیشتر جایگزین آنها می نمایند. در فرهنگ مردم درصد بسیار پایینی از زنان سرپرستی خانواده را برعهده دارند و مرد نان آور و سرپرست خانواده محسوب میشود و این مسئله مورد توجه سرمایه داران قرار گرفته وعمدتا در کارخانه هایی که زنان مشغول به کار هستند. زنان کارگر حتی با دستمزد های معوقه ۸ ماهه روبرو هستند. برای نمونه کارگران ” کارخانه ریسندگی پرریس وسیم سازی نیرو رخش در سنندج ۱۰ ماه است دستمزد نگرفته اند حضور زنان در این کارخانه ها تفرقه و پراکندگی در صفوف مبارزاتی را تشدید کرده و توان مبارزاتی دیگر کارگران مرد را گرفته است. زنان کارگر ایران زنجیر قانون نیمه مرد را به دست وپا دارند و این موقعیت فرودستی و تحقیر در جامعه نهادینه شده اند در این نوشته زنان کارگر به زنان شاغل در بخش بورو کراتیک اطلاق نمی شود. زن روستایی در تولید صنایع دستی کشاورزی، دامداری، میوه چینی و بسته بندی کردن میوه های خشک و کنسرو شده مشارکت دارند ولی تمام فعالیتهای آنها کم بازده است ودر زمره کار خانگی و کارگر نبودن ارزیابی میشود وکار بدون دستمزد است. شکاف در آمد میان زنان و مردان در بخش خصوصی عمیق تر از بخش عمومی میباشد .اگر پای درد دل زنان شاغل در مراکزصنعت و تولیدی بنشینید از ضایعات بینایی، کمر درد و واریس و عدم امکانات و مراقبت های بهداشت و درمانی و فقدان مهد کودک وکار شبانه شکایت دارند. حجاب اسلامی زنان در محیط کار برای بسیاری از آنها زجر آور است واز باردار شدن وحق طبیعی مادرشدن پرهیز میکنند. باردار شدن آنها مواجه است با خاتمه داده شدن به قرارداد کاریشان و از کار اخراج شدن. موقعیت زن در محل کار بسیاراسفناک است ما داریم از موقعیت زنان کارگر حرف میزنیم در حالیکه ” لیلا هاشمی نسب در مجله دانشگاه علوم پزشکی کردستان مینویسد، مردان بیکار در کردستان خشونت فیزیکی بیشتری بر زنان ” خود اعمال میکنند در جاییکه زنان مواجه با خشونت فیزیکی مردان در منزل هستند. آیا می توان شرایط محیط کار را بهتر از خانه دانست زنان در کردستان و ایران به حاشیه رانده شده اند و در سیستم کار مورد تحقیر قرار گرفته ودر محیطهای کار به علت جنسیتشان بیشتر از کارگران مرد استثمار میشوند. جامعه و حکومت زن ستیز جمهوری اسلامی اینطور زن را معرفی کرده است که زن موجودی ضعیف و ناتوان است ودر مناسبات تولیدی نقش درجه دوم را پیدا می کند و از هر نظر وابسته به مرد میباشد حتی از نظر فکری و روانی. همین سطح اشتغال پایین زنان و زن را به عنوان دست دوم نامیدن خشونت بر علیه زن را افزایش داده است. زنان کارگر برای رهایی از اینهمه ستم و استثمار جنسی و طبقاتی چاره ای ندارند  جز اینکه همگام و همدوش با مردان کارگر با متشکل شدن در تشکلهای توده ای کارگریشان در محیط های کاری و محلات ریستی شان ” محل کار و رسیت ” به مبارزه بر علیه نظام حاکم جمهوری اسلامی بپردازند.
فقط مبارزه و اعتراض وسیع و همه جانبه است که می تواند تضمین کننده متحقق شدن مطالبات و خواسته های زن ومرد کارگر شود.
زینت کریمی
…………………….

ستم کشی و نابرابری علیه زنان
ستم کشی وتبعیض ونابرابری علیه زنان رکن اساسی و شرط اصلی بقاء حکومت اسلامی سرمایه در ایران است که زنان همواره قربانیان اصلی این سیستم منحوس اسلامی بوده اند.
زنان در جامعه ایران و کردستان با وجود حاکمیت ۳۴ ساله ننگین جمهوری اسلامی و ایجاد قوانین زن ستیزانه ومردسالارانه همیشه در صف اول مبارزه علیه و برای لغو این قوانین ضد انسانی و قرون وسطایی قرار گرفته اند که همیشه و در همه حال علیرغم تمامی فشارها، ایجاد جو و فضای رعب و وحشت، دستگیری و زندان کردن و تلاش برای دامن زدن به فرهنگ و سنن عقب مانده اجتماعی، هنوز جمهوری اسلامی نتواتسنه است آنچه را که میخواهد به زندگی زنان تحمیل کند.  این کشمکش در ابعاد اجتماعی واقعی است وبه نوعی حکومت اسلامی را به عقب نشینی وادار کرده اند. زنان در جامعه کردستان همچون بقیه زنان در سراسر ایران در بدو قیام مردم ایران دوشا دوش دیگر اقشار جامعه علیه سیستم شاهنشاهی در صف اول مبارزه قرار گرفته اند و بعد از قیام هم در مقابل قوانین کهنه و پوسیده اسلامی همگام با دیگر زنان ایران در صحنه اصلی مبارزه شرکت داشته و درعرصه های متفاوت مبازره اجتماعی در دفاع از حق و حقوق انسانی – اجتماعی شان پیگیران  وجود عینی خود را به وارثان ارتجاع اثبات کرده اند، و با دست یابی به خود آگاهی کامل به ارتباط یک سویه و سود محور و جنسیت مدار نظام سرمایداری پی برده اند و میرود تا پایه های این  مناسبات زن ستیز که احساس بی هوویتی  و حقارت را به زنان داده  و با نگاهی شهوانی به کرامت و انسانیت و جایگاه اجتماعی زن مینگرد و یک بار برای همیشه دگرگون کند آری جنبش رهایی بخش برای زنان و تمامی انسانها از این مصائب تحمیل شده از جانب سیستم سرمایداری و حاکمیت هار اسلامی که سر منشاء همه سیه روزیها و بهره کشی از انسان در مقابل سود و انباشت سرمایه است .  عملا بمیدان آمده است و اکنون جنبشی بالفعل قابل رؤیت با فعالین شناخته شده بوسعت جامعه ایران و در کردستان می باشد.
جایگاه زنان در جامعه کردستان
جمهوری اسلامی باصطلاح زن  خوب و مورد قبول را با الفاظ بی پایه و اساسی چون،  نجیب و ساکت و پاک دامن همیشه معرفی کرده است که  در این فرهنگ زن شایسته و نجیب کسی است که ضعف و کمبوده های فیزیکی و مغزی خود نسبت به مردان آگاه است کم حرف میزند جایگاه خود را میداند کمترین خواستی ندارد، چشم براه و بفرمان مردان خانواده، ضعیف، شکننده و احساساتی و وابسته و فاقد هرگونه اراده ای مستقل معرفی می کند. و …  اما اکثریت جامعه و بویژه خود زنان در ایران زیر بار این تحمیلات نرفته اند و یکی از عرصه های اساسی تقابل اجتماعی زنان و مرددان ازادیخواه و حکومت اسلامی در ایران می باشد و در این راستاست که زنان در جامعه  کردستان در طول این سه دهه با حضور پیگیرانه، فعال و دخالتگران و ملموس خود در عرصه های سیاسی – اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، جمهوری اسلامی را به عقب نشینی وادار کرده اند. که می توان به شرکت و سازماندهی کردن برگزاری مراسمات ۸ مارس، اول ماه مه ، روز جهانی کودک و روز جهانی برای لغو خشونت علیه زنان، حضور در استادیومها ی ورزشی، مکانهای اصلی تجمع های اعتراضی در شهرها و شرکت همسان و برابر با مردان در ایجاد گروههای کوه نوردی ، پیاده روی و … اشاره کرد. که به نوعی عملا سنت شکنی لگد مال کردن قوانین ضد زن و ضد آزادیخواهی جمهوری اسلامی و به رسمیت نشناختن فرهنگ مرد سالار و اسلامی و  وجود هر نوع عرف و عادات ارتجاعی حاکم بوده است که پدیده های غیر انسانی و تبعات ناشی از آن از جمله قتلهای ناموسی ، سنگسارکردن ،کشتار زنان را جنایت محسوب کرده است. و بر علیه آن و به گور سپردنش وارد کشمکش واقعی شده است.
این تقابل و کشمکش در جامعه واقعی است و زنان تلاش می کنند که در تمامی جوانب زندگی شان به حق و حقوق انسانی- اجتماعی شان دست یابند. که در تقابل ارتجاع ومرد سالاری و سنت و فرهنگ عقب مانده در سایه  حاکمیت ضد انسانی حکومت اسلامی و حمایت قانونی از اعمالشان برعلیه زنان استفاده کرده اند و به شیوه های متفاوت دست به کشتار زنان در کردستان زده اند. اشاره به آمار زیرطی یکسال گدشته، میتواند عمق این جنایت علیه زنان را بطور غیر قابل انکاری نشان بدهد: خودکُشی از طریق خودسوزی ۲۸ مورد، شیوه حلق‌آویز ۱۸ مورد. زنان کشته شد ۳۰ مورد، ۱۵ مورد آن زنان ناچار به خودکشی شده اند و توسط مردان خانواده ۱۴ مورد، کشتاریک دختر ۴ ساله از سوی پدر معتادش و یک زن باردار با ضربات چاقو از سوی همسرش که مشغول به خرید و فروش مواد مخدر بوده است.  کشته شدن زنان خارج از منزل ۶ مورد، در کل در ۸ ماه نخست سال ۱۳۹۱ مجموعا ۳۲ نفرزن خودکشی کرده و یا کشته شده‌اند، اما این ارقام در ۸ ماهه نخست سال ۱۳۹۲ متاسفانه همراه با رشد دیگر معضلات اجتماعی در کردستان سیر صعودی نموده ا و تقریبا به ۸۰ مورد رسیده است، عمق عملکرداین فاجعه ضد انساتی را نشان میدهد.
راه چاره چیست؟
ریشه جایگاه فرودستتر بخشیدن از لحاظ انسانی- اجتماعی  و وسعت خشونت بر زنان به گستردگی تاریخ بشری و میراث نظام طبقاتی و پدیده ای است جهانی و بنا به ویژگیهای سیاسی و فرهنگی هر محل ومکان متفاوت می باشد و خشونت بر علیه زنان نژاد ملیت طبقه و نوع باورهای ایدئولوژیک نمی شناسد ریشه ها و علل خشونت علیه زنان در تمامی نظام و  جوامع کنونی ریشه در اعصار گذشته دارد و نظام و سیستم  سرمایداری به صورت افسار گسیخته در جهت حفظ منافع خود، بدان دامن میزند در ایران نیز وجودحاکمیت سرمایداری اسلامی و اسلام سیاسی، مدافع و حامی گسترش بخشیدن به این نابرابری است ،  که در آن زن اموال و کالاو ابزار جنسی مرد معرفی شده است که خانواده خود اولین مکان خشونت علیه زنان است زنان در سیستم سنتی و اسلامی خانواده به بهانه های عدم رعایت ارزشهای مقدس اسلامی  و قید وبندهای سنتی و به بهانه حفظ آبرو به شدید ترین شکل تنبیه و شکنجه میشوند.
حکومت اسلامی بانی و حامی و عامل اساسی گسترش بخشیدن به این موقعیت فرودست می باشد. را چاره اساسی متحد شدن و تلاش برای سرنگون کردن این حکومت ضد انسانی می باشد که در ایران مانع دستیابی به هرنوع رفاه و بهبودی در زمینه های افتصادی- سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. ولی در حال حاضر همچنانکه حکومت اسلامی طی بیشتر از ۳ دهه از حاکمیت سیاسی ضد انسانی اش نتوانسته است زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب را به عقب نشینی وادار و از عرصه مبارزه برای دستیابی به مطالباتشان برون براند. و مشکله ای جدی برای رژیم اسلامی شده است.
جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی زنان در جامعه کردستان ، جنبشی واقعی، فعال و دخالتگر با فعالین شناخته شده، می باشد. تشکل های  مدافع حق و حقوق زنانو کودکان  در جامعه وجود دارند و بطور علنی به تقابل ارتجاع اسلامی  ” ملی – مذهبی ”  و سنت و فرهنگ قرون وسطائی رفته اند و تاکنون بر اساس عدم پذیرش تحمیلات ارتجاعی حکومت اسلامی و دیگر جریانات مرتجع، تاثیرات بسیار مثبتی را داشته اند. لازم است این جنبش توسط فعالین زن و انسانهای برابری طلب، جریانات و احراب سیاسی کمونیست و مدرن و پیشرو تقویت شود، تا بتواند  بطور متشکلتر و سازمانیافته تر در ابعار سراسری در جامعه کردستان در دفاع از حق و حقوق انسانی – اجتماعی زنان در تقابل با ارتجاع رنگا رنگ عمل کند و مطالبات زنان را مادیت بخشد. و دیگر شاهد کشتار زنان همچون آماری که اشاره رفته است نباشیم!
زینت کریمی
…………………..

زینت کریمى : آمار تکان دهنده از خشونت علیه زنان
کارشناسان سازمان ملل در روز جهانی مقابله با خشونت علیه زنان اعلام کرده اند که در حال حاضر بیش از ۶۰۳ میلیون نفر از زنان دنیا ، در کشورهایی زندگی میکنند که خشونت علیه زن جرم محسوب نمی شود . دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد که روزانه دسته کم یک سوم از زنان جهان از سوی مردان مورد خشونت قرار میگیرند که این خشونت ها ستون جامعه انسانی را متزلزل میکند .بر اساس گزارش برنامه توسعه ملل متحد سالانه بیش از ۲میلیون زن در سرتاسر جهان مجبور به تن فروشی میشوند یا به سمت فحشا سوق داده میشوند که این کار عمدتا از کانال گروه های مافیایی تجارت انسان  که خود دولتها یکی از حامیان اصلی این تجارت هستند ، به شکل سازمان یافته صورت میگیرد.همچنین بر اساس این گزارش ۶۰ درصد از زنان جهان در طول عمر خود شاهد خشونت های فیزیکی یا جنسی بوده اند و بر اساس آمار بهداشت جهانی در هر ۱۸ ثانیه یک زن مورد حمله یا بد رفتاری قرار میگیرد و ۳۰ تا ۳۵ درصد زنان آمریکایی مورد آزارجسمی شوهرانشان قرار میگیرند و ۱۵ تا ۲۰ درصد آنها به هنگام بار داری نیز مورد ضرب وشتم قرار میگیرند و از هر ۱۰ قربانی زن سه نفر توسط شوهر و یا سایر مردان کشته شده اند . در شیلی ۶۳ درصد زنان مورد اذار جسمی قرار میگیرند و در ایران تحت حاکمیت یکی از هار ترین حکومتهاى سرمایه دارى ،  بیش از ۷۰ در صد زنان چه از لحاظ قانون اساسی و چه از لحاظ خانوادگی مورد ضرب و شتم و هتک حرمت  و ازار جنسی قرار میگیرند. ۴۱ درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی شوهران خود دست به خودکشی می زنند بر اساس آمار یونیسف در هند بیش از دو میلیون نفر زن خیابانی وجود دارد که بیش از نیم میلیون آنها زیر سن قانونی هستند و هیچ نوع حمایتی در مقابل انواع خشونتها و بر خوردهای شدیدی که با آنها روبرو میشوند ندارند .  متون فرهنگی و اساطیری ایران و ضرب المثل هایی که عموما رفتار خشونت آمیز مردان علیه زنان و دختران را تایید میکند و بیشتر در جهت اثبات و تائید فرو دستی و سستی عقل و خرد و اراده زن است. .  تقریبا ۱۰۰تا۱۴۰ میلیون دختر و زن در جهان ختنه شده اند و بیش از ۳ میلیون دختر در آفریقا هر ساله در معرض این عمل  قرار دارند .  بیش از۶۰میلیون دختر در سرتاسر جهان قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی ازدوامیکنند و این آمار بیشتر در جوامع مذهبی  و مردسالار رواج دارد.
در دنیای به اصطلاح مدرن امروز ،  وضعیت حقوق زنان در شرایط بسیار أسف بارى است .  تجارت غیره قانونی جنسی سراسر این کره خاکی را در بر گرفته است ،  هر ساله صدها هزار زن ربوده میشوند مورد تعدی و اجبار قرار گرفته به منظور بردگی جنسی مورد خرید وفروش قرار میگیرند  . خود دولتها بیشترین سهم در این تجارت غیر انسانی  که چیزی جز حقارت و در اخر مرگ برای زنان چیزی در بر ندارد را دارند .  هر روز در ایالات متحد ۴ زن توسط شوهران یا دوست پسرشان به قتل می رسند و میلیونها زن در حاکمیت منحوص جمهوری اسلامی در کارگاههای بهره کشی در خانه هایی به اسمهای خانه عفاف در خانه هایشان  در خیابانها مورد سو استفاده و خشونت قرار گرفته وبه شیوه های بسیار خشنی تحقیر میشوند . با انها به مثابه کالای مصرفی رفتار شده ودر معرض خرید و فروش قرتار میگیرند .  میلیونها زن به تملک در امده و به عنوان اشیا نه موجودات انسانی مورد کنترل قرار میگیرند .جمهوری اسلامی برای تحمیل اوضاع اجتماعی و سیاسی در راستای تامین سیطره اسلامی به به احکام کهنه و پوسیده مذهبی و سنتی ۱۴۰۰سال قبل تکیه نموده و آنها را در قانون اساسی به  مورد اجرا گذاشته است .  شروع حاکمیت این جانیان در روزهای اول هجوم به کرامت انسانی زنان و به زیر کشیدن ازادیهای زنان در جامعه و ایجاد قوانین قرون وسطایی بود که حجاب اجباری و سنگسارتنها  نمونهایی از آنها است.
اماتا مادامی که سرمایداری و قوانین مذهبی در جوامع وجود داشته باشد ستم کشی و خشونت و ترویج قوانین زن ستیز و مرد سالار وجود دارد ودر هر مکان و جامعه ای به شیوهای می باشد.  در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی قوانین بربریت و ضد بشری سرمایداری و اسلام سیاسی است که زنان را موجوداتی ضعیف و نجیب و نادان  معرفی کرده است و در جوامع کوچکتر همانند کردستان جدای سیستم کهنه و پوسیده اسلامی وجود قوانین سنتی و مرد سالارانه که در کنار قوانین شنیع اسلامی شرایطی بسیار دشوارى را برای زنان به وجود آورده اند . خوشبختانه زنان در کردستان همگام با دیگر زنان ایران علیه این قوانین زن ستیز به پا خاسته و نه محکم و دندان شکنی به صاحبان سرمایه و سیستم اسلامیشان داده اند.
زنان در  کردستان تاریخ مبارزاتی درخشانی در قبال حکومت ارتجاعی جمهوری اسلامی دارند که در طول این ۳۵سال شاهد این مبارزات پرشکوه بوده ایم وهمیشه همگام با دیگر اقشار جامعه در صف اول این اعتراضات و مبارزات قرار گرفته اند . مبارزات زنان کردستان در سال گذشته به شیوه و به طرز دیگری شروع شده است زیرا سران حکومت زن ستیز سال جدید را با حماسه سیاسی وحماسه اقتصادی معرفی نمودندکه شرط اصلی این دو واژه سرکوب و اعدام و تثبیت قوانین ضد انسانی و ریاضت اقتصادی برای اقشار ضعیف جامعه و ایجاد انباشت و سود کلان برای سیستم سرمایداری اسلامی است .
اما این قوانین ضد انسانى ،  موج خشم و نفرت زنان کردستان را چندین برابر افزایش داده است . زنان کردستان با مخالفت خود به این قوانین و ایجاد اعتراضات مختلف در سطح جامعه حاکمین ارتجاع اسلامی را به عقب رانده اند. براى نمونه  می توان به مراسمات اول ماه مه امسال اشاره کرد که زنان خود در صف اول و پرچم دار اصلی این مراسمات بوده اند و اعتراض و جمع آوری طومار اعتراضی علیه قوانین پوسیده اسلامی برای ازدواج با دختر خوانده و بر پایی مراسمات روز جهانی کودک اشاره کرد.درست است که این مبارزات در سطح بسیار گسترده اى در جامعه نبود ، زیرا جامعه کردستان به طرز بسیار وحشیانه ا  ملیتاریزه شده است و همیشه ودر همه حال زنان اولین کسانی هستند که مورد اذیت و آزار و هتک حرمت قرار می گیرند .
زنان و دختران کردستان با نفوذ پر رنگ و همه جانبه جریانات سوسیالیستی ، همیشه دور و جدای جریانات لیبرال و ناسیونالیست در کنار اپوزسیون چپ به مبارزات انقلابی و و قوانین و آداب ورسوم  ضد زن در جامعه ادامه داده اند.  این خود  مى تواند مایه  امید و دلگرمى باشد براى پیشروى جنبش آزادى زنان در مسیر إحقاق حقوق زنان و مبارزه علیه رژیم مذهبى جمهورى اسلامى .
زینت کریمى