کومەله در شکاف جبهه ها

اسد گلچینی

حسن رحمان پناه عضو کمیته مرکزی کومه له در مصاحبه با کاوان عمر سلامی روزنامه نگار، به پرسشهای اودر مورد جنگ، جبهه جریانات ناسیونالیست، مساله مجاهد و استفاده از فرهنگ دولتهای سرکوبگر و … پاسخ داده است. این مصاحبه در تاریخ  ۹ جولای ۲۰۰۸ در سایت  "بوروژهه لات" منتشرشده است. هدف این نوشته روشن کردن ناگفته های کومه له در همین مسایل مهم هستند.مسایلی که کومه له باید به آنها پاسخ صریح بدهد.

مساله حمله آمریکا و جبهه احزاب ناسیونالیست
حسن رحمان پناه در رابطه با جلسه آمریکایی ها با جریانات ناسیونالیست درهتل پالاس سلیمانیه میگوید:
"کومه له در این جلسه شرکت نداشته است. در هیچ شرایطی کومه له اجازه نمیدهد از او استفاده ابزاری کنند. همکاری برای تقویت مبارزه روزانه مردم برضد رژیم نیازی لازم و ضروری است. اما کومه له درست کردن جبهه و هر نوع  همکاری بر اساس حمله نظامی آمریکا به ایران باشد را رد میکند و درچنین جبهه ای شرکت نمیکند".
یا در جای دیگری میگوید:" حمله محدود و کوتاه مدت به مراکزاتمی و نظامی ایران به نفع جمهوری اسلامی و درضدیت با مبارزه رو به رشد مردم در ایران تمام میشود"

امیدواریم اینگونه باشد که حسن رحمان پناه میگوید، اما این همه مساله نیست، بخش مهمی از قضیه هنوزاز طرف کومه له مسکوت گذاشته میشود. داستان این جبهه ای که کومه له درپی ساختن آن بود و با آنها جلسه داشت به کجا میرسد؟ این همکاری و هم فکری درحالیکه بخش اعظم این گروه ها مشغول همکاری با آمریکا هستند و به قول خود کومه له به ابزاری دردست آمریکا تبدیل شده اند چه میشود؟  "همکاری برای تقویت  مبارزه مردم"!  با این جریانات چه وقت است؟ شرط این همکاری چیست؟ و…
واقعیت این است که  نیروها و جریانات ناسیونالیستی  که کومه له در پی ایجاد جبهه با آنها بود هم اکنون در رکاب آمریکا برای حمله به ایران، جبهه خود را ایجاد کرده اند.
کومه له شاید متوجه شده است که اینجا هم چه افتضاحی به بار آورده است. اما حسن رحمان پناه با قیافه ای حق به جانب تر از همیشه شرکت خودشان در این جنگ را رد میکند منتها مساله مهمتر که همراهی این جریانات ناسیونالیست با آمریکاست را نمیبیند! و یا ممکن است برای جبهه سازی های آینده به مصلحت نباشد به این مسئله بپردازد، چون به  مسئله فاجعه تدارک دیده شده ای میرسد که برعلیه مردم در کار است. این جمله کلیدی "همکاری برای تقویت مبارزه روزانه مردم برضد رژیم نیازی لازم و ضروری است" قرار است به همراهی کومه له با دوستان هم جبهه ای و همراه با آمریکا که اگر به موفقیتی رسیدند خدمت کند و آنگاه این دوستی و این جبهه بازی برای "تقویت مبارزه مردم" بکارمیاید و ادامه این همکاری لازم  میشود. 

 اگر این حرف حسن رحمان پناه درست است که این حمله، به نفع رژیم اسلامی و به ضرر مردم است، چرا وقتی نوبت به احزاب ناسیونالیست، که آشکارا کفش و کلاه کرده اند تا در این حمله همراه آمریکا باشند، میرسد چیزی نمیگوید و سکوت میکند؟ کومه له و حسن رحمان پناه مثل همیشه دارند این سیاست باج دادن و نزدیکی با جریانات ناسیونالیست را تحت نام کمونیسم و سوسیالیسم به خورد نیروهای خود و مردم میدهند.
دیگر مدتها است این ادعا واقعیت ندارد که گویا کومه له جبهه چپ و سوسیالیست درکردستان است. اگر هست چرا درد مشترک آنها را فریاد نمیزند وعناصر در برگیرنده و حامی حمله ایکه دارد صورت میگیرد را افشا نمیکند؟ کمونیستها چرا باید به سراغ احزاب و جریانات ناسیونالیست بروند و آنها را در یک جبهه گرد آورند؟ جنبش ناسیونالیستی  جبهه کم دارند؟ چه چیزو کدام منفعت کومه له را علاقمند به ایجاد جبهه با آنها کرده است؟ ، جبهه ای که به آن امید میبندند و برای آن تلاش میکنند، یکباره بعد از یک ماه  سر از جبهه آمریکا درمی آورد. اینها درد مشترک کومه له با ناسیونالیستها و جنبش ناسیونالیستی است.
 یک بام و دو هوایی کومه له حد ندارد. اگر این جنگ به ضررمردم و به نفع رژیم است، چرا اعلام نمیکنید که: احزاب کردی که من هر ماه یک یا دو بار درمذاکره با شما هستم، اگردست از این ضدیت با مردم برندارید با شما قطع رابطه میکنم و از نفوذم برای افشا و ایزوله کردن شما استفاده میکنم؟ چرا کومه له این کار را نمی کند؟ همانطورکه اشاره کردیم این درد مشترک است که این اجازه را نمیدهد. شما حتی به اندازه رفقایتان درجریان لیبرال – توده ای"سوسیالیستی کارگری" جرات چنین اقدامی را ندارید که شما را به خاطراظهارنظر بهرام رحمانی، عضو کمیته مرکزی تان تحت فشار قرار داده است، و با شما قطع رابطه را اعلام کرده است صرفا به این دلیل که بهرام رحمانی ازشرافت سیاسی و مبارز بودنش، در برابر سنت و رفتارتوده ایستی شما و این جریان، دفاع کرده است؟ لابد حاضرخواهید شد برسرپشیمان کردن اعضایتان در مورد افشای این افتضاحات آنها را با ایجاد فضای آنچنانی در اردوگاه و در تشکیلات خارج کشور، تحت فشاربگذارید، اما حاضرنخواهید شد با جریانات ناسیونالیست برسر"منافع مردم و تقویت مبارزه آنها" که از طرف جنگ ویرانگر احتمالی در خطر است، برای یک روزهم شده  قطع ارتباط کنید. متاسفانه بسیاری از کومه له ای هایی که به این وضعیت و سیاست های کومه له اعتراض دارند یاد گرفته اند که بنا به هرملاحظاتی حرفهایشان را نزنند.  مدتهاست در صوف کومه له مصلحت جای صراحت عمل میکند، باید باورکرد که اینها به هرچیزی ارتباط داشته باشد به  کمونیسم و انقلابی گری  بی ربط است.
شاید این سیاست کومه له و سکوت  دربرابر جریانات ناسیونالیستی که در حمایت از حمله امریکا به ایران اعلام آمادگی کرده اند که دررکاب آمریکا باشند، برای همین  امیدواری است که بعدا درهر شرایطی بتوانند از این جریانات ناسیونالیست استفاده کنند. به نظر میرسد کومه له اینگونه میاندیشد که: دنیا را چه دیدید! شاید دیدیم که اینطورهم نشد که  در سیاست رسمی