روز جهانی کارگر امسال متفاوت بود

روز جهانی کارگر امسال متفاوت بود. تفاوت یازده اردیبهشت امسال با سالهای قبل برجسته تر است. این برجستگی تنها در شکل میلیتانت تظاهرات روز کارگر در سنندج نبود. تفاوت امسال با سالهای قبل، از موقعیت اجتماعی ـ اعتراضی کارگران در مقابله با دولت و کارفرما رقم زده شده است. اکثریت فریب به اتفاق مردم در شهرهای ایران میدانستند که کارگران امسال با موقعیت متفاوتی به استقبال روز کارگر میروند. این تفاوتها برآمده از صدها اعتراض و تحصن و راه پیمایی توسط کارگران در چهارگوشه ایران و مراکز کار و تولید، بود. امسال بشکل عریان و بسیار آشکاری، تخاصم طبقاتی دو طبقه اصلی از یک طرف کارگر و کارکنان جامعه و در صف مقابل دولت با بکارگیری دستگاه حاکمیت از رئیس جمهور و وزارت اطلاعات و سپاه و نیروهای امنیتی مسلح و بورژواری در ایران، در مقابل هم سنگر گرفتند. اول مه امسال مصافهای عمیقا طبقاتی و رو در رویی های بسیار عریانی را بنمایش گذاشت. جنگ و نبرد دو نیروی متخاصم جدی تر شد. و با شروع این فاز جدید است که کارگران و اعتراض کارگری به آنچه در چند سال گذشته و بویژه یکسال گذشته پایه ریزی کرده، اعتماد پیدا میکند. باور بخود و نیروی تعرضی خود و سپس تحمیل خود بعنوان طبقه اصلی، ناراضی و معترض جامعه، یک قدم جدی و قابل اتکا پیشروی تثبیت شده کارگران در مقابل دولت و بورژوازی در ایران تحت حاکمیت فاشسیم اسلامی است. آماده باش تمام قد نیروهای نظامی ـ امنیتی در تهران و بسیاری از شهرهای ایراناز جمله اصفهان و تبریز و سنندج و سقز……..شبیخون مسلحانه به منازل کارگران، دستگیری و تهدید و نظامی کردن محلهایی که کارگران قصد تجمع و مارش روز کارگر را داشتند، جلوه ای آشکار از تقابل و رو در رویی این نظام با اکثریت(بیش از۵٠میلیونی خانواده های کارگر و کارکنان) این جامعه است.
جمهوری اسلامی امسال بیش از هر دوره ای با شکاف جناحی در تنگنا قرار گرفت. این شکاف برای نظامی که با سرکوب و زندان و با سیستم حاکمیتی نظامی قدرت خودش را نگه داشته، ساده نیست. ترس از هر خیزش توده ای، ترس و نگرانی از هر تجمع علنی برای اینها جدی است. و بویژه در شرایط و موقعیتی که کارگران بمیدان بیایند.
حمله و دستگیری فعالین کارگر و مبتکرین طومار چهل هزار امضا، گویای ادامه روند حاد تر شدن مصافهای کارگران ناراضی و معترض با رژیم اسلامی است. موقعیت اعتراض و مبارزه کارگران در شرایط کنونی تغییر کرده است. کارگران معترض به چهره های شناحته شده تری تبدیل شده اند. اعتماد سیاسی و طبقاتی به آنها بیشتر شده و در واقع وظایف سخنگویان و فعالین کارگری وارد فاز جدیدی شده است. این پیشروی برای کارگران در ایران که با چنگ و دندان مطالبات کارگران را به دولت و بورژواری تحمیل کرده اند، گامی مهم است.
جنبش برای افزایش دستمزدها، علیه فقر و تامین رفاه، جنبش برای آزادی تشکل و آزادی بیان، جنبش برای آزادی فوری کارگران زندانی ادامه دارد. در اول ماه مه امسال، کارگران معترض اعلام کردند: “باید یکبار برای همیشه به چنین وضعیتی پایان داد، باید دریافت که شرایط امروز، نسبت به سالهای پیشین چه به لحاظ درجه بسیار بالای ستمی که بر ما روا میشود و چه به لحاظ طرح مطالبات و دفاع از حقوق انسانی مان بسیار متفاوت است. همین یک ماه پیش بود که حداقل مزد را، انگار که لطف کرده اند و لقمه ای را جلوی گرسنه ای قحطی زده انداخته باشند، ٢۵ درصد و برای سایر سطوح مزدی ٢٠ درصد ترمیم کردند که در همان اولین روزهای سال با افزایش قیمت آب و برق و گاز و دیگر مایحتاج زندگی، این مقدار افزایش مزد حتی ثانیه ای بر سر سفره های ما قرار نگرفت”. تحمیل چنین درجه ای از ستم معیشتی بر ما کارگران در حالی به عنوان یک سیاست و اولویت در دستور دولت قرار گرفته است، که پس از تاراج هزاران میلیارد تومان از اندوخته های ما در صندوق سازمان تامین اجتماعی توسط صاحب منصبان حکومتی، بار دیگر طرح چپاول دسترنج ما در این سازمان تحت پوشش بیمه سلامت همگانی در دستور دولت قرار گرفته است و همین دیروز، وزیر کار از ضرورت افزایش سن بازنشستگی خبر داد تا قادر شوند اندک تحت مانده دسترنج ما کارگران در صندوق سازمان تامین اجتماعی را نیز تحت عنوان بیمه سلامت همگانی به تاراج برند. دوستان و همکاران! چیزی که در میان بیش از هر واقعیت دیگری روشن است، این است که دولت و کارفرمایان هیچ حد و مرزی را برای تحمیل برده وارترین شرایط کار و تحمیل گرسنگی بر میلیونها خانواده کارگری برسمیت نمی شناسند. این فقط اعتراض و قدرت متحدانه ماست که متضمن بهبود شرایط کارمان، امنیت شغلی مان و برخورداری مان از یک دستمزد شایسته و شرافتمندانه است. این فقط خواست و اراده ماست که میتواند برپایی تشکلهای کارگری را بدست خودمان و بدون دخالت دولت و کارفرمایان تضمین کند، قراردادهای اسارت بار موقت و سفید امضا را ملغی کند، دولت و کارفرمایان را نسبت به عدم پرداخت بموقع دستمزدهایمان وادار به عقب نشینی نماید و شرکتهای تامین نیروی انسانی و پیمانکاری را به عنوان واسطه های غارت و چپاول وحشیانه دسترنج مان برچیند. باید به نیروی متحد خود باور داشته باشیم، باید بدانیم تا زمانی که خود نخواهیم اگر هزاران سال هم بگذرد اجازه برپائی آزادانه و مستقل مراسم روز جهانی کارگر را به ما نخواهند داد و همانگونه که طی بیش از سی سال گذشته، خود بیش از هر کس دیگری شاهد بوده ایم شرایط کار و زندگی مان روز به روز فاجعه آمیز تر خواهد شد. باید به تکرار و ادامه فجایعی که بر زندگی و معیشت مان تحمیل شده است پایان داد. باید در روز جهانی کارگر همچون کارگران سایر کشورها که رسانه های حکومتی آنرا به نمایش میگذارند به خیابانها بیائیم و تجدید نظر فوری در حداقل مزد، حق برپائی تشکلهای مستقل کارگری، محاکمه و مجازات فوری چپاولگران صندوق تامین اجتماعی و دیگر خواستهای بر حق مان را فریاد زنیم.
۵مه ٢٠١۴
١۵ اردیبهشت ١٣٩٣