مصاحبه سازمانده کمونیست با اعظم کم گویان در مورد اول ماه مه

۱د-ر آستانه یک می هر سال به شیوه های مختلف این مراسم برگزار می شود. اگر از مراسم بزرگداشت این روز توسط تشکل های زرد و حکومتی همچون شورای اسلامی کار و خانه کارگر بگذریم، چند سالی ست که شاهد حضور عده ای از فعالین چپ در خیابان ها هستیم. سنت حضور در خیابان ظاهرا در تقابل با روش گلگشتی و حضور در بیرون از شهر یعنی کو ه ها و حومه های شهر بوده. شما به عنوان یک فعال کمونیست کدم سنت را در شرایط حاضر درست می دانید و فراتر از آن جدای از این دو قطبی آکسیون در شهر یا خارج از شهر قائل به راه های دیگری هم هستید؟

اعظم کم گویان: بسیاری اوقات اول مه با اعلام خواستهای صنفی کارگران و یا یک اکسیون معین یکی گرفته میشود  اما اول مه فراتر از این است. روزیست که طبقه کارگر اعلام می کند که جامعه را می شناسد و تفاوت خود را با سایر طبقات تشخیص می دهد. واقع اول مه  مناسبتی است که طبقه کارگر به خودش و به دنیای اطرافش می گوید که متفاوت است. اعلام می کند که می داند که خود منشا ثروت در جامعه است اما از دسترنج خود محروم است. اعلام می کند که می خواهد خود را از قید بردگی مزدی نجات بدهد. اول مه روز اعلام جرم طبقه کارگر علیه سرمایه داری است. اول مه طبقه کارگر در سراسر جهان اعلام میکند که دشمن خود را هم خوب میشناسد.

اول مه محمل قدرتمند کردن اتحاد و همبستگی توده های طبقه مان، محمل متصل کردن همه کارخانه ها و کارگاه ها و محل های کار بهم، محمل وصل کردن شبکه های رهبران کارگری به هم، و محمل قرار دادن کل آرمان سوسیالیسم در مقابل جامعه است.

آکسیونهای خیابانی و مراسم های نسبتا فرقه ای و یا قطعنامه های اگرچه رادیکال اما بدون ارتباط به قدرت کارگران و بدون توجه به توازن طبقاتی بی تاثیر و یا حتی مضر خواهد بود و در حد دلخوشکنکی برای  گروه ها و جمع های حاشیه ای خواهد ماند. هر تشکل بزرگ و یا کوچک کارگران و یا هر جمع از کارگران هر کارخانه و رشته ای که بخواهد اعلام وجود طبقاتی بکند و خود را اززیر یوغ  تفرقه و پراکندگی نجات دهد باید در درجه اول به کارگران واحد و رشته خود متکی شود واول مه شایسته خود را برگزار کند. بطور مثال کارگران نیشکر هفت تپه یا کارگران سندیکای واحد جشن و تجمع خود را برگزار کنند و بعنوان بخش متشکل و آگاه کارگران محملی برای گرد هم آمدن سایر کارگران بشوند. هزاران کارگر کارخانه ها و مراکز تولیدی در ذوب آهن و پتروشیمی ها میتوانند به همت فعالین کمونیست و رهبران آگاه کارگری در این روز شاهد گردهمایی کارگرانش باشد که در روز جهانی کارگر دست رد به سینه خانه کارگر زده اند و خود مراسمشان را برگزار میکنند. این روز تجمعات، سخنرانیها و ابتکارات کارگران در محیط کار و زندگی خودشان است.

۲- طبقه کارگر ایران به نظر شما تا چه حد می تواند با مراسم نمادینی همچون یک می اتحاد و همبستگی طبقاتی خود را نشان دهد، آیا صرف حضور در خیابان می تواند نشانه ی این همبستگی باشد. محیط های کار و زندگی کارگران مکان مناسبی در بزرگداشت یک می است، خلاصه بگویم این اتحاد و همبستگی فقط با یک می میسر می شود و یا فراتر از یک روز نمادین خاص است؟

اعظم کم گویان: در مورد حضور در خیابان درجواب به سوال قبلی تان توضیح دادم.

اول مه فقط سمبل اتحاد و همبستگی نیست بلکه محمل اعلام وجود طبقه کارگر بعنوان یک طبقه متفاوت اجتماعی است که به موقعیت متمایز خود آگاه است. به همت رهبران کارگری و تشکلهای توده ای و کمونیستی در میان طبقه کارگر در رشته ها و مراکز تولیدی گوناگون کارگران دارای درجه ای از اتحاد و همبستگی هستند اما در اول مه در سراسر جهان کل این طبقه دست از کار می کشد، با پرچم اول مه با توده های کارگران هم رشته و همکار خود در خیابانها رژه می رود، سخنرانی و جلسه و جشن برپا می کند و به بورژوازی و دم و دستگاهش می گوید که علیرغم قدرت شما بعنوان طبقه حاکم که همه چیز را برای سرکوب و ارعاب و استثمار ما کارگران بکار گرفتید و در طول سال تلاش کردید تا آنجا که توانستید ما را پامال کنید در روز جهانی خود به میدان آمده ایم  که بگوئیم  که دیگر بس است! سرمایه داری و استثمار و بردگی مزدی بس است! انقیاد اقتصادی بس است! ما به میدان آمده ایم تا به جامعه اعلام کنیم که انسان باید آزاد باشد وباید بتواند از نعمات زندگی که خود خلق کرده است برخوردار شود. ما می خواهیم اختیار جامعه و سرنوشت انسانها را از دست سرمایه و بازار در آورده و آن را به خود انسان بازگردانیم.

این خاصیت اول مه است.

مراسم های اول ماه مه در خانه های بزرگتر در محلات کارگری، تا سالن ها و پارک و خیابانها و میادین شهر و برگزاری جشنهای اول ماه مه بعنوان تاریخ مبارزه طبقه کارگرایران تماما ثبت شده و سنتی جا افتاده و غیرقابل انکار است. بورژوازی ایران و دولتهایش هرگزنتوانسته اند آنرا از کارگران بگیرند، اما با تحمیل تفرقه و ناامنی و سرکوب سعی کرده اند اول ماه مه را از دسترس کارگران دور کنند، امکان برگزاری اول ماه مه مستقل کارگری را از آن‌ها بگیرند وبجای آن، خانه کارگر ساخته دست سرمایه داران و دولتشان را بعنوان سخنگوی اعتراض کارگری جا بزنند.

اگر فعالین کمونیست و رهبران طبقه کارگر بخواهند در روز جهانی کارگر قدرت را به کارگران باز گردانند و سنت اول ماه مه را آنطور که باید به عنوان اعلام قدرت کارگری و روز اعلام کیفر خواست او بر علیه بورژوازی نگاه دارند، باید تلاش کنند  کارگران و خانواده‌هایشان در محل کار یا زیست خود در روز جهانی کارگر حضور بهم رسانند و قدرت طبقاتی خود را نشان دهند. سنت تاکنونی در میان کارگران و فعالین چپ و کمونیست در ایران متاسفانه تحت تأثیر آکسیونیسم ضد جمهوری اسلامی به جای ضد سرمایه بودن، مانع از برجسته شدن خصلت اصلی روز جهانی کارگر بوده است. در ایران سنت اول ماه مه باید به کارگران کارخانه ها و مراکز کارگری و یا تجمع های آنها در هر جا که میخواهند برگزار شود  بازگردد. باید محل کار در این روز محل تجمع کارگران، یک یا چند کارخانه و صنف و رسته و شرکت با هم، همراه خانواده‌هایشان باشد که اول ماه مه را جشن بگیرند.

۳– به نظر شما کارگران می توانند به صرف کارگر بودن اتحاد طبقاتی خود را در این روز نشان دهند و یا بحث بر سر وجود اجتماعی آن ها تنها به عنوان کارگر نیست و باید متشکل و سازمان یافته این همبستگی را نشان دهند. با وجود تشکل ها و سندیکاها و اتحادیه های کارگری مختف که مستقل از دولت در ایران فعالیت می کنند، ما هیچ گاه شاهد یک بیانیه فراگیر و متحدانه از طرف همه ی آن ها نبودیم، علت این عدم همکاری در چیست؟

اول مه می تواند محمل دادن یک قطعنامه واحد آرمان خواهانه طبقه کارگر در همه مراسم های کارگری باشد. بحث من  این است که اول ماه مه فراتر ازیک آکسیون صرف است و بطور مثال چنین قطعنامه فراگیر کارگری که مورد تائید بخشهای متشکل مانند سندیکای هفت تپه و شرکت واحد باشد از نظر من جنبه آکسیونی ندارد بلکه نشانگر درجه خودآگاهی طبقه کارگر است.

اگر کارگران صنایع فلز، پتروشیمی، شهرداریها، کارگران برق و نانوائی ها،  کانون ها و انجمن های مختلف کارگران ، کارگران بخشهای مختلف نفت و خودرو سازیها و ذوب آهن و کارگاهها و صنایع مختلف دیگراقدام به تجمع های مستقل یا مشترک خود کنند، کیفرخواست خود علیه نظام سرمایه داری را اعلام کنند و در مورد مشکلات و خواستهایشان بطور مثال اعلام کنند که دستمزد ها باید به نسبت تورم و در طول سال و هر چند باری که لازم است باید افزایش یابد تا خانواده های کارگران قادر به تامین زندگی مناسب بشوند. این چنین اعلام وجود و اعلام خواستهای کارگران واقعا به اول مه و به قدرتمند کردن کارگران مربوط است. در غیر این صورت همانطور که قبلا گفتم برگزاری مراسم روز کارگردر کوه و صحرا وتظاهراتهای خیابانی و قطعنامه های نیابتی و بسیار رادیکال اما نامربوط به اول مه و موقعیت واقعی کارگران، نه باعث قدرتمندی کارگران می شود و نه گرهی از جنبش کارگری در ایران باز میکند.

چند سال قبل ما شاهد ارائه یک قطعنامه کارگری بمناسبت اول مه بودیم که بطور مثال امضای سندیکای کارگران هفت تپه را بر خود داشت. اینکه ما شاهد یک بیانیه فراگیر و متحدانه از سوی همه بخشهای بزرگ و متشکل کارگری در ایران نبوده ایم بیش از هر چیز نشان از درجه تفرقه و پراکندگی در میان طبقه کارگر و بیانگر فشارهای فوق العاده خردکننده ای است که بر طبقه ما تحمیل شده است. و اینجا باید به نقش و تاثیر رهبران کارگران و فعالین کمونیست در تغییر این واقعیت اشاره کنیم. و از این رو اول مه باید روز قرار گرفتن رهبران کارگری در مقابل جامعه، روز شناساندن و عروج رهبران آگاه کارگران در صفوف خود کارگران و در جامعه باشد. اول مه باید محمل قدرتمند کردن شبکه های کارگری و رهبران کمونیست و آگاه و دلسوز کارگران و بهم بافته شدن آنها به یکدیگر باشد.