آزموده را آزمودن خطاست

اسعد رستمی

در روزهای گذشته جمعی از اعضای حزب کمونیست ایران که خود را "اقلیت ضرورت فعالیت به نام کومه له" اعلام فراکسیون کرده و از اعضاء حزب و نیز از خارج حزب خواسته اند که  برای تقویت خط "کومه له ای امروزین" از آنان پشتیبانی کنند.

متاسفانه لحن کلام این رفقا در نوشته شان پرخاشگرانه و بدرجه زیادی کینه توزانه است. فاقد استدلال است. برخلاف آنچه که میگویند که گویا از برچسپ خوردن آزار دیده اند خودشان یک ریز به این و آن برچسپ میزنند. برای ادعاهایشان استدلالی نمیکنند و بجای آن در مورد همه چیز سخاوتمندانه حکم صادر میکنند. حزب ما براستی بایستی از این لحاظ قابل انتقاد باشد که چنین رفقایی را هم در دامان خود پرورش داده است. چنین فرهنگی مدتها بود که در حاشیه قرار گرفته بود. متاسفانه این رفقا دارند زنده اش میکنند. جمله به جمله آنچه که این رفقا و بخصوص گروه حامیانشان اعلام کرده اند قابل جواب دادن است و آدم در میماند که از کجا شروع کند. 

آنها ادعا میکنند که " تلاش برای حذف آنها در میان است "  در حالیکه بیشتر از وزن واقعی تشکیلاتیشان پستهای مسئولیت را گرفته اند و این کار البته در یک مکانیزم طبیعی صورت گرفته است.   وقتی از دیدگاه و نظر آنها در تشکیلات استقبال نمیشود ادعا میکنند که منزوی شده اند. در حالیکه آنها که سابقه طولانی در مبارزه سیاسی دارند قاعدتا باید بدانند که قرار نیست هر موضعی که اتخاذ کردند فورا مورد پشتیبانی قرار گیرد. جهت سیاسی امروز آنها  متاسفانه ادامه همان جهت جریان سازمان منشعب از ما در ۸ سال پیش است. این یک ارزیابی و نظر است . نبایستی از شنیدن آن بر آشفته بشوند. برای اثبات آن کافی است به ادبیاتی که عبدالله مهتدی و یارانش در آستانه جدایی بکار میبردند مراجعه کنید، به جز لحن آن که انصافا مال آنها در آن دوره رفیقانه تر و مودبانه تر بود، اما در محتوی یکی هستند. اگر کسی این حقیقت را بر زبان آورد گناهی نکرده است.  خیلی طبیعی باید باشد اگر اگر از طرف اعضاء حزب و پیشمرگان کومه له مورد پشتیبانی قرار نمی گیرند و رای اعتماد خود را از نمایندگی کنگره تا انتخاب "ک_م" خود را به آنها نمی دهند. این حذف است؟ این زیر پا گذاشتن دمکراسی است ؟ وقتی از آنها خواسته میشود که بحثهای خود را شفاف تر و سیاسی تر بیان کنند فریادشان به آسمان میرود که تحت فشار قرار گرفته اند. آیا براستی ابزارهای ابراز نظر تشکیلاتی از آنها دریغ شده است ؟ لطفا به این موارد جواب بدهند:

۱_ دو سال تمام رفقا فاروق نقشی، ساعد وطن دوست و مینه حسامی مسئول رادیو صدای کومه له، رادیو صدای انقلاب ایران و صدای آزادی و برابری بوده اند که از کانال تلویزیونی هم پخش شده اند. با اختیار تام که حتی مدتی به عنوان مثال در برنامه های رادیویی پشت تبلیغات جنگی آمریکا رفته بودند و غیر مستقیم تلاش می کردند که آماده سازی فکری بنمایند که گویا آمریکا به ایران حمله می کند. این موضوع جهت یادآوری در جلسات رادیو مورد انتقاد قرار گرفت.

۲_ در ترکیب رهبری بوده اند و در حال حاضر نیز هستند (بیشتر از وزن واقعی طرفدارانشان در کل تشکیلات).

۳_ در راس ارگانهای تشکیلاتی قرار داشته و دارند بازهم بنا به وزن واقعیشان. به عنوان مثلا در دو سال گذشته مسئول نظامی کومله از این رفقا بوده است.

۴_ در شرایطی که حاضر بوده اند و خواسته اند از نشریات و تلویزیون نیز استفاده کرده اند. بعنوان مثال (ناسزا نامه رفیق مینه رو به رفیق ابراهیم علیزاده در پیشرو چاپ و در رادیو نیز پخش گردید. ان هم در جواب به چند سطر اظهار نظر این رفیق در یک مصاحبه) . بارها از آنها دعوت شده که در بحثها و دیالوگهای تلویزیونی شرکت کنند که در برخی موارد پاسخ مثبت داده اند و شرکت کرده اند، اگر خود آنها حرفی برای گفتن نداشته اند تقصیر چه کسی است؟ اگر این امکانات ناکافی است ، منظورشان از امکانات کافی چیست؟

اعلام فراکسیون،درست کردن تشکیلات در تشکیلات و سنگ بنای انشعاب است. این رفقا اعلام داشته اند که این اعلام فراکسیون پیش درآمدی نیست برای انشعابی جدید یا پرداختن به منافع گروهی و فردی نیست. امیدواریم چنین باشد. اما حرکات و رفتار آنها در درون و بیرون تشکیلات نشان میدهد که آنها خیالات دیگری در سر دارند. رفقای کومه له و حزب کمونیست ایران کاملا به روش فراکسیون و کنفرانس بازسازی و جریان رفرم و … آشنایی دارند رویدادهای گذشته مانند پرده سینما جلو چشممان رژه میروند.

این استارت اعلام انشعاب و ادامه تهدیداتی است که در کنگره ۱۲ کومه له مطرح کردند.  گرد و خاکش را برپا کردند این رفقا به نظر من با این اعلام فراکسیون و با توجه به واقعیاتی که در کار است مثل بحث پادیواری و سفرهای کشوری و جلسات سری و نشست با مخالفین کومه له و کمونیزم در تلاش اند که بدانند در میان صفوف واقعی تشکیلات دارای چه وزنه ای هستند که آیا واقعا وقت انشعاب رسیده یا زیر لوای فراکسیون چند صباحی دیگر به ادامه فعالیت بپردازند تا فردا مورد سرزنش قرار نگیرند که چگونه با تعداد کمی نیرو انشعاب کردند. این رفقا تنها هدفشان تشخیص وزنشان است .این هما جهتی است که خیلی ها با نامهای متفاوت و فکریت انتقام جویانه در تلاش اند که کومه له را دو شقه کنند و اعتبار مبارزاتی و انقلابی کومه له و حزب کمونیست ایران خار چشمشان شده و تحمل دیدنش را ندارند و همواره کف می زنند برای کسانی که ضربه زدن به کومه له را در دستور کار خود قرار داده اند که با نام کومه له به کومه له حمله ور شوند. این واقعیتی انکار ناپذیر است.

این رفقای ما در بخش دیگری از نامه شان می گویند ما انسانهای سوسیالیست و کمونیست هستیم .سوال این است که این رفقا
سوسیالیزم و کمونیزم را چگونه توضیح می دهند؟ مگر طی صد سال اخیر کم بوده اند جریانات و احزاب و افرادی که بنام کمونیسم به آرمانهای شریف و انسانی آن ضربه زده اند؟ مگر در همین بغل گوشمان و بنام کومه له  کسانی را ندیدیم که انشعابشان را در تقابل با جریان ما با اعاهای کمونیستی شروع کردند و سر از ناسیونالیسم در آوردند؟.

رفقا شعارتان را شفاف تر سر بدهید . جامعه ایران و کردستان جامعه ای طبقاتی است که مردم آن امروز خواهان انند که احزاب و گروهها سیاسی با شفافترین بیان و بدون شیله پیله حرفهایشان را بزنند. شما بهتر از هرکس می دانید که کومه له جریانی کمونیست و اجتماعی است به شرطی که دست از خیالپردازی برداشته و عینک غبارآلود ناسیونالیزم را به چشم نزنید . شما با یک جریان واقعا کمونیستی  در افتاده اید. قسمهایتان به کمونیسم یک تناقض است.

سوالات بی پاسخ

سرتا پای نوشته این رفقا پر است از سوالات بدون پاسخ. خود این رفقا اگر عمدا از یاد نبرند میدانند که در میان نیروهای چپ ایران و کل این منطقه کومه له و حزب کمونیست ایران جریانی هستند که بیش از هر جریان چپ دیگری با دگمایسم و تعصبات مذهب گونه بیگانه هستند. در های این جریان بر روی ایده های نو باز است. اما جهت طبقاتی خود را گم نمیکند. حزب کمونیست  در طول خود ضربات زیادی خورده است و بدئن شک تضعیف شده است اما خط طبقاتی خود را حفظ کرده است. عصبانییت بورژواها و روشنفکران خورده بورژوا از دست این حزب دقیقا از همین خصوصیت برجسته آن ناشی میشود. آری نفوذ آرای لیبرالی و ناسیونالیستی در این حزب آسان نسیت اگر چه از قرار معلوم غیر ممکن هم نبوده است.  رفقا این حزب صادقانه کوشیده است که باین سولات شما جواب بدهد اگرچه هیچاه هم معتقد نبوده است که کلام آخر را در این زمینه بر زبان آورده است. اما پاسخ شما که مدعی هستید جریان متفاوتی هستید کدام است ؟  این چه فراکسیونی است که بنیان آن بر ابهام پراکنی و سوالات بدون پاسخ بنا شده است.  سوال داشتن و ابهام داشتن بخودی خود ایرادی ندارد، اما حرکت سیاسی حول سوالات بدون پاسخ بنا نمی شود. و کسی که پاسخی به سوالات ندارد منصفانه نیست که اینگونه تعرضی  و پرخاشگرانه نسبت به جریانی که در حد توان خود به این سولات  پاسخ داده است و میداند هم که بایستی آنرا جلوتر ببرد، صحبت کند.

تعجب آور ترین بخش نوشته رفقا آنجایی است که راجع به مسئله ملی صحبت میکنند. بحث شان را با اتهام زنی به حزب و کومه له شروع میکنند و این انتظار را در خواننده بوجود می آورند که گویا اینها با یک موضع و برنامه ملی متفاوتی به میدان آمده اند. اما انتظار بیفایده است آنها همان برنامه کومه له برای حل مسئله ملی را البته با زبانی الکن تکرار میکنند. آنها حق دارند این برنامه را از آن خودشان بدانند چون سالها برای تحقق آن مبارزه کرده اند. اما جالب نیست بجای آنکه دانش خود را در مورد آن بالا ببرند همان دیدگاه و نظر خود و حزب را به موضوع حمله  به کومه له تبدیل کنند. اینگونه فرهنگ دیالوگ کردن را از کجا آموخته اند؟ 

و اما در مورد یک تشکیلات کردستانی.  این رفقا خیلی سنگ گذشته کومه له را به سینه می زنند. من هم از آنها سوال میکنم کومه له کردستانی امروز آنها با کدام مقطع از حیات سیاسی کومه له منطبق است؟ چرا نسبت به درست کردن تشکیلات صرفا کردستانی این گونه شرم گینانه صحبت می کنند در حالی که همه میدانند که جوهر اصلی اعلام فراکسیون آنها بردن کومله به این سمت است به خاطر همین است که ناسیونالیستها قسم های کمونیستی آنها را به دل نمیگیرند و برایشان کف میزنند.

_ فعالیت به نام کومله چه معنی دارد مگر همین حالا به نام کومله فعالیت نمیشود؟ لابد شما هم نقشه کشیده اید که بیشتر از ۹۰% درصد اعضای کومله را از کومله اخراج کنید. لطفا نام دیگری برای فراکسیون انتخاب کنید.

نمی شود پشت فراکسیونی رفت که خودش هیچ برنامه ای ندارد. ما اعضای کومه له و حزب کمونیست ایران در کنگره کومه له بار دیگر حقانیت حزب و سازمانمان و مارکسیزم را نشان خواهیم داد آنهم با اتخاذ سیاستهای اصولی و انقلابی و این راه تا انقلاب به دست توده های کارگر ادامه خواهد داشت. امیدواریم این رفقا هم شفافتر به مبارزه و وظیفه مبارزین انقلابی بنگرند و دست از این توهمات و ضربه زدن به جریان رادیکال و سوسیالیست بردارند و سیاست و برنامه واقعیشان را تقدیم کنند تا واقعا نیروی واقعی خود را جذب کنند تا مورد سرزنش قرار نگیرند .

زنده باد کومه له!

زنده باد سوسیالیسم!

Asad_bijan@yahoo.com