نگاهی به “چهارچوبهای متناقض اقتصاد “سوسیالیزم لیبرتارین” انارشیستی!

نگاهی به “چهارچوبهای متناقض  اقتصاد “سوسیالیزم لیبرتارین” انارشیستی!

در حاشیه فرمولبندی خانم رزا روشن، آنارکوفمینیست

بخش ۱۶ نقد آنارشیزم

از: سعید صالحی نیا

Salehinia@aol.com

۲۷ آوریل ۲۰۱۴

مقدمه:

در مقالات قبلی نگاهی داشتم به وجوه تئوریک و عملکرد تاریخی انارکوفمینیزم و  آنارشیزم (۱).تضادهای تئوریهای انارشیستی را نشان دادم و در عمل تاریخی هم مهمترین منبع انارشیستها یعنی تجربه انها در انقلاب اسپانیا را مروری داشتم. در مقالات اینده با اتکا به منبع خانم رزا روشن ، از انارکوفمینیستهای ایرانی، تلاش خواهم کرد به نظریه های اقتصاد سیاسی و مدینه فاضله انارشیستی از جهت نظری نگاهی بیندازم.فکر می کنم بتدریج مقالاتم بتواند تصویری چند بعدی  از این چاله انقلابهای معاصر ارائه دهد و ابزاری باشد تا فعالین انقلابی اگاهانه تر در مقابلش بایستند و فریبش را نخورند.

همانطور که گفتم، انارشیزم هنوز بعنوان یک جنبش مستقل در فرهنگ سیاسی ایران و پراتیک سیاسی ایران ، بروز پیدا نکرده اما هم از جهت پتانسیلهای ان درون طبقه متوسط و هم از جهت تاثیرات غیر مستقیم ان در تئوریها و پراتیک کمونیستها باید رویش خم شد و بررسی و نقدش کرد.

این مقاله به تئوریهای “اقتصاد سیاسی ” انارشیستی اختصاص دارد و طبعا هم مروری کوتاه است.بیشتر مقدمه ای است که تلاش می کنم مثل همیشه باز کنم برای بحثهای عمیقتر.

سوال را از اینجا می کنیم که یک طرح اقتصاد الترناتیو سرمایه داری باید چه خصلتهائی داشته باشد و چه ابعادی را بپوشاند؟ اگر فرض را بگیریم که این طرح می خواهد الترناتیو نظام سرمایه داری باشد؟

از مواضع کاملا متضادی به نظام سرمایه داری نقد شده.هنوز محکمترین نقد را به مبانی سرمایه داری مارکس نوشته و کمونیستها هم بعد از مارکس به بررسی رشد و تکامل نظام سرمایه داری در فاز امپریالیستی پرداخته اند. پیچیدگی کنونی نظام سرمایه که جهانی است و راه حلهای جهانی هم می طلبد توسط متفکرین و فعالین چپ و کمونیست ارائه شده. نقدهائی که لازمست هر روز نو شود و راه حلهائی که منطبق شود به شرایط موجود و امکانات موجود.هم سرمایه داری مرتب در حال نو شدنست و هم راه حلهای مبارزه با آن و سازماندهی جامعه الترناتیو.سوسیالیزم متکی به دستاوردهای مادی و فرهنگی همینطور تجارب شکست خورده سوسیالیزم باید سازمان یابد.این راه حل بطور خلاصه.

حالا در نظر بگیرید عده ای در فضای قرن نوزدهم در میان “اندیشمندان اواخر سده ۱۸ و اوایل سده نوزده میلادی گیر کرده باشند و مدعی دادن الترناتیو سرمایه داری باشند! فرض بفرمائید حد و عمق نقدهای انها به سرمایه داری از زاویه دهقانان و خرده مالکان حاشیه کشانده شده قرن نوزدهم باشد.حرفهائی کلی بگویند و اسمش را “الترناتیو سرمایه داری” بنامند ! این خلاصه “تئوریسازی انارشیستی در اقتصاد است”!

برای روشن کردن ادعای خودم می روم سراغ نوشته ای از خانم رزا روشن (۱) که سعی کرده “اقتصاد انارشیستی” را فرموله کند که من را یاد کتاب بامزه محمود عسکر زاده از پایه گذاران فرقه مجاهد می اندازد که “اقتصاد  “سوسیالیستی”بزبان ساده سازمان مجاهدین” را نوشت! یا کتاب سبز قذافی که از “سوسیالیزم ” صحبت  می کرد!

( ۱) خانم رزا روشن چه “طرح هائی ” برای اقتصاد انارشیستی دارد؟

(۱)خانم رزا روشن بعد از مقدمه ای که شمال ذکر خوبیهای یکی شدن اقتصاد و اجتماع است. متذکر می شود که انارشیزم ، یک ساختار پیشنهاد نمی کند بلکه چند ساختار پیشنهاد می کند چرا؟ چون این مردم هستند که؟ از میان چهار ساختار انارشیستها یکیش را یا چند تاش را “انتخاب” می کنند! ما را یاد شورای نگهبان و کاندیداهاش می اندازد! چرا؟ چون مدعیست که انارشیزم قرار نیست به مردم تحمیل کند لذا؟ چهار تا طرح می گذارد تا یکیش را انتخاب کنند!

(۲)بعد ،  از “اندیشمندان” انارشیست نام می برد که  متاخرشان تازه قبل از جنگ اول جهانی راحل شده! این اندیشمندان چهار ساختار پیشنهاد کرده اند که قرار است “سوسیالیزم لیبرتارین” بسازند و  عبارتند از: آنارشیسم فردگرا (ایندیویجوآلیسم)، موچوآلیسم، کلکتیویسم و کمونیسم.”. البته معلوم نیست خود خانم رزا روشن بالاخره طرفدار کدام ساختار است.مثل یک لباس فروش چند تا لباس را می گذارد تا مردم ؟ انتخاب کنند!

(۳)تفاوت این ساختارهای پیشنهادی چیست؟ ایشان سر راست نمی گوید البته! اما می شود فهمید که اون فردگرایش بیشتر به نگه داشتن “خویش کارفرما؟” مفتقد است.وسطیش دنبال ساختن تعاونیهاست و اون یکی کمونیسته قرار است مالکیت برابزار تولید و توزیع را “اشتراکی” کند!

(۴)”سیستم سازمانده” این جامعه سوسیالیستی لیبرتارین چیست؟(البته قرار بود اینها با سازمان مخالف باشند!). ایشان می فرماید که اتحادیه های “آزاد” ، بطور غیر متمرکز و فدارتیو جامعه را “سازمان می دهند”! (رهبری نمی کنند بلکه سازمان می دهند!)و “. کاپیتال و تمام ابزار تولید نیز متعلق به کارگران؛ یعنی متعلق به اتحادیه های کارگری است.”

(۵)اصول این سوسیالیزم لیبرتارین چیست؟ “غیر متمرکز گرایی (decentralization)، خود-مدیریتی (self-management)، سوسیالیزیسیون (socialization)، مشارکت داوطلبانه (voluntary association) و فدراسیون آزاد (free federation).”

(۶) آیا خودگردانی کافیست ایا جامعه انتگره می تواند با واحدهای خودگردان جلو برود بدون هماهنگی انها؟ ایشان پاسخ می دهد:” در حالیکه این ساختار برای بعضی از آنارکو-سندیکالیست ها کافی به نظر می رسد، بسیاری از آنارکو-کمونیست ها بر این باورند که فدراسیون اقتصادی بایستی به کل جامعه جوابگو باشد (به عبارت دیگر، اقتصاد بایستی اشتراکی شود). این به این دلیل است که همه ی افراد جامعه لزوماْ کارگر نیستند (نظیر کودکان، پیران و ناتوانان) و یا اینکه همه لزوماْ عضو سندیکاها نخواهند بود (همچون خویش کارفرمایان)”

(۷) آیا جامعه ایده ال انارشیستها یکهو ساخته می شود؟ ایشان می فرماید بعضی انارشیستها(نه همه!) می فرمایند:” . مالاتستا نیز امکان وجود توافقات آمیخته و ترکیبی، به خصوص در دوره ی فاز اول، را متصور می شد.”

خوب دقت بفرمائید! انارشیستها هم بعضیهاشان(؟)سوسیالیزمشان فاز بندی دارد و اقتصاد تلفیقی را در “فاز اول” می پذیرند! (حالا معلوم نیست مردم می پذیرند یا انارشیستها!)

(۸) خلع مالکیت اجباریست یا داوطلبانه؟ رزا روشن می فرماید:”

 علاوه بر این، سوسیالیزیسیون (دسترسی آزاد به ابزار زندگی) نباید با کلکتیویزیسیون (اشتراکی کردن) اجباری اشتباه گرفته شود.

(۲) چند انتقاد به نظریه سوسیالیزم “لیبرتارین” خانم رزا روشن:

اولا: ما هنوز مانده ایم خانم رزا روشن خودش بالاخره حرفش چیست؟ اینهمه تفاوت نظر بین انارشیستها را می گذارد وسط و نمی گوید خودش اینچا کدام انتخاب را دارد؟ لذا من ایشان را می گذارم کنار و می رسم به بقیه نقل قولها!

دوما: معلوم نیست روند انقلابی که قرار است از صتاحبان قدرت و مالکیت خلع کند چیست؟ آیا اتحادیه ها قرار است اینکار را بکنند؟ اگر اتحادیه اینکار را بکند چه فرقی با حزب دارد؟ سازمان اجتماعی که برود برای خلع قدرت سرمایه داری دیگر اتحادیه نیست یک حزب است. اینکه شد خلف وعده انارشیستی!

سوما: از خلع مالکیت بر ابزار تولید و توزیع صحبت می شود و به انتقال مالکیت به اتحادیه ها! مگر قرار نبود مردم مالک باشند؟ چرا انارشیستها بجای مردم ، اتحادیه ها را مالک می کنند ؟

چهارم: تئوری خلع مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و توزیع هنوز سوسیالیزم نیست! چرا؟ چون مالکیت می شود به نماینده مردم، حزب ، دولت تفویض شود و سرمایه داری دولتی تشکیل شود همانطور که شد! مرکز نظام سرمایه داری حذف کار مزدیست.وقتی کار بتواند مبادله شود استثمار ممکنست حتی در شکل مالکیت اجتماعی!

پنجم: انارشیستها مدعی بودند مخالف تمرکز گرائی هستند! چرا اتجادهاشان قرار است اجتماع را “سازمان دهند”؟ طبعا این سازمان دادن تمرکز آور است و تمرکز هم “سلسله مراتب” می آورد! لذا؟ با یک دست پس می زنند و با دست دیگر می کشند؟!

ششم: داستان “خویش کارفرمایان”، دم خروس خواستگاه طبقاتی انارشیزم است. تازه داریم از انارشیزم “کمونیستی” حرف می زنیم! اون دیگران که اصلا سوسیالیست نیستند! اون عده انارشیست کمونیست، تازه می پذیرند که “خویش کارفرمایان” هم بخشی از جامعه اقتصادی انارشیستی باشند، خوب اینها قرار است چگونه خویش کارفرما بمانند و دگر کارفرما نشوند؟!

هفتم: ” خلع مالکیت داوطلبانه” دقیقا معنیش چیست؟ مثلا آنارشیستها راکفلر را می نشینند توجیه می کنند؟ فسم حضرت عباس می دهند؟

خلاصه:

مروری به “طرح سوسیالیزم” آنارشیستی نشان می دهد این طرح عاریه ای است.التقاطی است و خواستگاهش هم خرده بورژوازی که از سرمایه داری نالانست و دنبال یکجور جامعه مدینه فاضله است که “بطور داوطلبانه” مالکیت را از نظام سرمایه بگیرد.مخالف تحزب و حکومت مردم است ، اسمش را گذاشته “تعاوینها و اتحادیه ها” . نقشی که به قدرت متمرکز دولتی برای سرنگونی نظام سرمایه داری کمونیستها قائل هستند ،تفویض کرده به اتحادیه ها! بخشی از انارشیستها (نه همه آنها) معتقدند که سازماندهی متمرکز هم در جامعه سوسیالیستی لازمست.”فاز گذار” لازمست. منتهی نمی گویند منظورشان از فاز گذار چیست؟ داستان “خودکارفرمایان” از همه بامزه تر است! تازه اینها بخش کمونیست انارشیستها هستند! بقیه شان که رسما دنبال تعاوی سازی” بجای سوسیالیزم هستند یا حفط اقتصاد مختلط!

نگاهی عمقتر به این طرح های مغشوش و متضاد بیندازیم می بینیم که آنارشیزم جبه های است از طبقه متوسط جامعه که از نظم سرمایه داری خسته است نالان است و مثل قذافی “سوسیالیزم” می سازد! سوسیالیزم انارکو کمونیستها هم صدها فرسنگ با سوسیالیزمی که بتواند به سوالات واقعی انسان پاسخ گوید فاصله دارد چه برسد به اون “ساختارهای دیگرش”!

منابع بیشتر:

(۱)آرشیو نقدها به آنارشیزم آپدیت ۲۷ آوریل ۲۰۱۴

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۲۵-آرشیو-نقدها-به-آنارشیزم-آپدیت-۱۶-آوریل-۲۰۱۴

(۲) ” ساختارهای ” اقتصاد آنارشیستی از دیدگاه خانم رزا روشن(سایت رزا روشن بنام “آنارشیزم خشمگین”)

http://rosaarchiv-sabotage.blogspot.com/2010/09/blog-post_8050.html

(۳)سه مناظره در نقد انارشیزم

(۱)برنامه مناظره شماره ۱۶: موضوع: نگاهی به تاریخ عملکرد انارشیزم،با شرکت مادح نظری، سپهرداد گرگین و سعید صالحی نیا با مدیریت سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=2EjDbtu9a0g&feature=youtu.be

(۲)برنامه مناظره شماره ۱۵: موضوع: انارشیزم و اتوریته،با شرکت: سپهرداد گرگین، مادح نظری و سعید صالحی نیا

با مدیریت : سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=JCLxJPaWJTc&feature=youtu.be

(۳)مناظره شماره ۱۴ : موضوع: آنارشیزم چیست؟ برنامه  با شرکت: رامین ژوبین و سعید صالحی نیا- با مدیریت سیمین مجد

 برنامه چهاردهم: آنارشیزم (با شرکت رامین ژوبین، سعید صالحی نیا

https://www.youtube.com/watch?v=v8ClsKLCjw0&feature=youtu.be