دخالت مستقیم وزارت کار، نشانه دیگری بر فرمایشی بودن “هفته بنام کارگر” است

دخالت مستقیم وزارت کار، نشانه دیگری بر فرمایشی بودن
“هفته بنام کارگر” است.

“محمدرضا موالی زاده” معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت کار، در یک نشست خبری که روز دوشنبه اول اردیبهشت ماه برگزار شد، به تشریح برنامه های این وزارت خانه در “هفته بنام کارگر جمهوری اسلامی” پرداخت. با این اظهارنظر، وزارت کار که تاکنون از کانال خانه کارگر و انجمن های اسلامی محیط کار در برنامه های “هفته بنام کارگر جمهوری اسلامی” ایفای نقش می کرد، دخالت مستقیم دولت برای به انحراف بردن ارزشهای روز جهانی کارگر را به نمایش گذاشت.
به دنبال برگزاری نشست ستادهای برگزاری “بنام هفته کارگر” و از تاریخ ۲۷ اسفند ماه سال گذشته تاکنون، این سومین بار است که عناوین برنامه های مشترک خانه کارگر، دولت و کارفرمایان به مناسبت هفته کارگر جمهوری اسلامی، رو نمایی می شود. مابین اولین متنی که روز ۲۷ اسفند منتشر شد و برنامه هایی که روز دوشنبه اول اردیبهشت همزمان با نشست های خبری “علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر” و “محمد رضا موالی زاده” منتشر شد، تغییراتی در نامگذاری روزها و در برنامه ها مشاهده می شود که ابدا” تفاوتی ماهوی در ضد کارگری بودن برنامه های این هفته ندارد. آنچه که در این میان مهم است فرمایشی بودن، بی محتوایی و ضد کارگری بودن این برنامه ها و جهت گیری ریاکارانه هر دو نهاد یعنی، “خانه کارگر” و “وزارت کار” در برخورد به کارگران و روز جهانی کارگر بعنوان روز کارزار طبقاتی کارگران علیه سرمایه و سرمایه داریست. این دو نهاد عناصر اصلی در تحمیل دستمزدی سه مرتبه زیر خطر فقر به کارگران در ایران هستند. این دو نهاد خط مقدم جبهه جنگ کلیت نظام علیه کارگران و خانواده های کارگری هستند. این دو نهاد علمدار ترویج و تحمیل فرهنگ ضد کارگری جمهوری اسلامی به کارگران هستند؛ و این دو نهاد بیش از سه دهه است که در همکاری با وزارت اطلاعات و حراست محیط کار هر گونه صدای اعتراض کارگران را با توسل به نیرنگ و سرکوب در گلو خفه کرده اند. وقیحانه تر از آن، این است که این دو نهاد در شرایطی از برگزاری هفته کارگر سخن می گویند که برگزاری هرگونه مراسم مستقل روز جهانی کارگر در ایران ممنوع است، و هیچ تشکل مستقل کارگری حق برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را ندارد. حتی خانه کارگر از ترس تبدیل مراسمهای روز جهانی کارگر به حرکتی اعتراضی علیه کلیت نظام از برگزاری این مراسم ها در خیابان وحشت دارد، و هرسال در هماهنگی با وزارت کشور، کمیسیون اصل ۱۰ قانون اساسی و وزارت کار برای برگزار نشدن چنین مراسمی بعداز یک مدتی ریاکاری و موش دوانی اعلام می کنند که اجازه برگزاری راهپیمایی داده نشد و مراسم را در سالن سرپوشیده و فرمایشی برگزار می کنند. بر صندلیهای ردیف اول چنین نمایشی که شبیه مراسمات عزاداری و درباری است مقامات بالای سپاه پاسداران، آنهایی که خون کارگر و زحمتکش ایران را در شیشه کرده اند و حتی زنان دردمند در زندانها را با نشاندنشان بر داربست های بافتن قالی بشکلی وحشیانه استثمار می کنند، می نشینند.
علیرضا محجوب دبیر کل خانه ضد کارگر جمهوری اسلامی در نشست خبری اول اردیبهشت عین مزخرفاتی را که سالها پیش بقصد فریب افکار عمومی به زبان می آورد امسال هم تکرار کرد و گفت :
“از سه ماه پیش از شروع سال جاری برای دریافت مجوز راهپیمایی در روز جهانی کارگر به وزارت کشور درخواست داده ایم اما تاکنونی پاسخی کتبی در تایید یا رد صدور مجوز اعلام نشده است”
یکی از مشخصه های اصلی نظام اسلامی حاکم بر ایران ریا و ریاکاری است. در حالیکه عدم امنیت شغلی کارگران، فقر عمومی مردم زندگی آنها را به پائین ترین سطح رسانده و غول گرانی دستمزد و یارانه را با هم می بلعد و نانی در سفره کارگر باقی نمانده است، در شرایطی که بیکاری و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر ساختاری شده است، انواع بیمارها و آسیب های اجتماعی ناشی از فقر سیمای امروز ایران است، و در حالیکه کارگرانی که برای بهبود شرایط زندگی خود و هم طبقه هایشان فریاد اعتراض شان در هر پنچ قاره جهان شنیده می شود در زندان اند و با آنها با وحشیانه ترین شیوه ها رفتار می شود، و در مقابل چشمان جهانیان سوز تازیانه و شلاق بر بدن آنها فرود می آید، نام بردن از هفته کارگر بیانگر این مشخصه اصلی نظام اسلامی یعنی ریا و ریاکاری توام با سرکوب است. این ریاکاری نه نشانه قدرت، بلکه اوج استیصال و فرومایگی سران این رژیم را به نمایش می گذارد. سران چنین نظام و دولتی نه تنها شایسته ترحم نیستند، بلکه بشریت امروز در اطلاق لفظ انسان برای آنها با مشکل روبرو می شود.
اما حرف حساب این است، کارگر با نگاه به شرایط کار و زندگی خود و خانواده اش سالهاست به عمق این ریاکاری پی برده است. کارگر سالهاست چنین مراسم های فرمایشی و نمایشی دولتی را تحریم کرده و در آن شرکت نمی کند. صف کارگران در ایران از صف مزدبگیران خانه کارگر، افرادی چون محجوب دبیرکل خانه کارگر و عباس صفری ها دبیر کل خانه کارگر کردستان که جیره خوارانی بیش نیستند ۳۵ سال آزگار است که جداست.
معیار قضاوت طبقه کارگر ایران و معیار اعتبار و مشروعیت جمهوری اسلامی در میان کارگران و مردم ایران صدور یک اجازه راهپیمایی برای تشکلهای مستقل کارگری در روز اول ماه مه امسال است. با صدور چنین اجازه ایی خواهیم دید که محجوب و نظامش، عباس صفری و اربابانش، موالی زاده و ولی نعمتانش بر چه امواجی از نفرت و بیزاری کارگران نشسته اند. طبقه کارگر ایران شرکت در این مراسمهای درباری و نمایشی را امسال هم تحریم خواهد کرد، و بدون شک می کوشد با توجه به توازن قوا مراسم های مستقل کارگری خود را برگزار کند؛ و پرچم خواسته های طبقاتی خود را به گوش هم طبقه ایی های خود در جهان برساند و شیپور رسوایی جمهوری اسلامی را یکبار دیگر به صدا درآورد.