یکی بود یکی نبود، بستر کار های فرهنگی رژیم در عصر استحاله و گفتگوی تمدنها و دولت پاسدار نشان ولی فقیه سوخته بود

نوید اخگر

Nawid_Akhgar@hotmail.com

یکی بود یکی نبود، بستر تاریخی جشنواره تورنتوی کانادا و شرکت ۱۵۰ نفر از فرهنگ ورزان ایرانی از داخل و خارج کشور کشتن زهرا کاظمی و طرح سیاست با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید نبود.

 از شروع ریاست جمهوری رفسنجانی آنزمان که بستر بحث هائی نظیر استحاله  و بعدا درعصر خاتمی گفتگوی تمدنهای و گفتگوی فرهنگها از زمینه های پر تب و تابی بر خوردار بود  چند دهه میگذرد نسل دوم و سوم شاید زیاد آنرا بخاطر نیاورد و نسل اول آنرا بفراموشی سپرده باشد

بازگوئی این زمینه تاریخی کمکی است به آنانی که نادانسته مایل به  شرکت در جشنواره هائی نظیر یکی بود یکی نبود هستند، با توجه به اسناد تاریخی این سه دهه از نوع عملکرد رژیم جمع کننده محصول این نوع جشنواره ها حتی اگر ریالی هم مسقیم از رژیم به آن نرسیده باشد خود حکومت اسلامی خواهد بود و بعد از آن است که خنجر ترور اسلامی بر روی همین بستر سینه تبعیدیان و مردم ایران را به عناوین مختلف در داخل و خارج خواهد شکافت

یاد آوری اسامی افراد  در این نوشتار که بیشتر جنبه تفسیری دارد از هیچگونه زمینه برخورد فردی سود نمی جوید بلکه برای روشن و شفاف شدن حقایق و تعیین جایگاه افراد در هر مقطعی مطرح می گردد

آری در آن زمان فرج سرکوهی ها در ایران بودند و در نشریه آدینه در بستر همین سیاست ها جولان میداند و همراه دیگر نویسندگان و هنرمندان نظیر محمود دولت آبادی، گلشیری ، سپانلو، مجابی ها برای براه راست هدایت کردن فرهنگیان رادیکال و تبعیدیان از جان مایه میگذاشتند کاکل این فعالیتها در کنفرانس برلین بر سر رژیم ویران شد. این افراد با تائید وزارت اطلاعات و سرمایه گذاری ارگانهای فرهنگی کشور های خارجی تبعیدیان را سرکوب و برای مجریان سیاست مماشات و گفتگوی تمدنها و استحاله رژیم سنگ تمام میگذاشتند و رژیم در حال ساختن گروه های ترور در خاور میانه نظیرحزب الله لبنان و تعلیم دادن گروههای ترور از عراق و افغانستان و پاکستان و ترکیه و ترور اپوزیسیون در خارج و داخل و ساختن بمب اتم برای گذاشتن آن در دست مهدی موعود بود که با ساز محمد رضا لظفی ها و فیلمهای کیارستمی ها و کتابهای دولت آبادیها و موضع گیریهای سیاسی تاریخی شیرین عبادی ها به جوائز بین المللی نیز دست میافت

     مینا اسدی ها و داریوش کارگر ها و علیرضا نوری زاده ها و عباس معروفی ها و دسته ای از هموندان کانون نویسندگان در "تبعید"  برای خوش خدمتی به رفسنجانی و سپس خاتمی و برای پیشی گرفتن از یکدیگر دست و پای میشکستند و رژیم دقیقا بر روی این حمایت ها چنان سرمایه گزاری کرده بود که فتوای قتل سلمان رشدی را صادر میکرد . اینکه امروز پس از شکست بستر استحاله و گفتگوی تمدنها هر یک از این افراد چگونه گاها ۳۶۰ درجه تغیر جهت داده اند و گاه حتی گاه به افرادی دو آتشه تبدیل گردیده اند و دوستان نزدیک و فرزندان خود را قیمه و قورمه میکنند و میخورند بحث امروز این تفسیر نیست. زیرا یک نگاه کوتاه به زندگی این افراد در دوران سلطنت پهلوی ها که گاها از امکانات مکفی آن رژیم نیز استفاده میکردند نشان از  خمیره این نوع افراد میدهد که با هر چرخش بادی به سوئی گریزانند

مثال۱

برای یاد آوری باید متذکر شد که در کاکل تمام  دود و دمهائی که هنرمندان خارج کشوری برای رژیم در همکاری با داخل فراهم کرده بودند و گلشیری با پیام برداشتن کلمه تبعید از سر در کانون نویسندگان به خارج رفت و آمد میکرد  اخوان ثالث پس از سفری به خارج کشور به اسماعیل خوئی گفته بود به نزد آیت الله خامنه ای که اهل هنر و ذوق است و رهبر مسلمین جهان است خواهد رفت و برای تبعیدیان و فرهنگیان روی خواهد انداخت که به ایران باز گردند و اسماعیل خوئی هم گفته بود برو بگو  تو بر من حق ولایت داری ولی طوری باشد که بتوانم بروم و باز مثل بسیار دیگری باز کردم

مثال ۲

شورای فرهمگی سوئد یک منبع مالی برای تبعیدیان و فرهنگیان خارج کشور بود مینا اسدی  با فردی بنام خسرو رضوی که بعدا از آن ارگان رسما بخاطر حیف و میل های غیر قانونی اخراج شد همکاری میکرد و این پولها را برای چاپ کتابهای خودش و افرادی را که در ایران نظیر بیضائی میشناخت کانالیزه میکردند ، مینا اسدی در همین راستا و با همکار ی کانون نویسندگان در "تبعید" و  اتحادیه نویسندگان سوئد که یان میردال از حامیان خمینی و از حامیان فتوای قتل سلمان رشدی نیز در پشت آن بود در طی چندین سال برای جشنواره های کوچکی نظیر همین یکی بود یکی نبود که قرار است در کانادا برگزار شود ولی با تعداد بسیار اندک همکاری مینمودند تا جائی که مینا اسدی در غرفه کتاب رژیم  و در کنار آخوند حجتی شرکت کرد که این عمل در همان سال ۱۹۹۰ میلادی یعنی ۱۸ سال قبل توسط سازمانهای مترقی و چپ محکوم گردید زیرا غرفه رژیم در روز قبل ملاقات ایشان با آخوند حجتی توسط نیروهای رادیکال و چپ کوبیده شده بود

 

بستر استحاله و گفتگوی تمدنهای خاتمی را مردم با خون و رنج خود در ایران و خارج کشور سوزاندند تصور میفرمائید پس از سوختن این بستر مینا اسدی ها بایستی چه راهی را در پیش میگرفتند؟

 

نیلوفر بیضائی در چه دامانی پرورش یافته؟

مینا اسدی مینویسد که نیلوفر بیضائی را دختر خودش میدانسته آری نیلوفر بیضائی در دامن این گونه مادران پرورش یافته که برای شیرین عبادی سینه میدرد، اکبر گنجی را بر سر حلوا حلوا میکند بر کشتار یهودیان و فجایع جنگ جهانی دوم توسط هیتلر و حامیانش یعنی داریوش همایون ها صحه میگذارد با  دار ودسته باقرزاده و دوم خردادیان لاس میزند و به حامیان رفر