نجات زندگی بدست سازندگان زندگی

روز جهانی کارگر در راه است. هر چه نشانی از تحول و پیشرفت دارد از آن سازندگان و برپا دارندگان زندگی، یعنی طبقه کارگر جهانی است. هر چه نشانی از تباهی و ویرانی دارد مهر نظام و طبقه حاکم برآن حک شده است.

جهان بشری در جدال دائمی بر سر زندگی است. زندگی! نه زنده ماندن و ابزاری برای تولید سود شدن. زندگی، نه مهره های کار! نه فقط خالقین ثروت و رفاه و آسایش، که ناجی بشریت. جهان البته به کار و تولید کارگران زنده است. اما این همه داستان زندگی و وجود طبقه کارگر نیست. این مبارزه روزمره ” گاه پنهان و گاه آشکار” طبقه کارگر است که سطح تمدن بشری را می توان با آن اندازه گرفت. مبارزه برای رفاهیات زندگی. سطح تحصیل و بهداشت و خوراک و پوشاک و ساعات فراغت برای کل جامعه نیز چیزی جز انعکاس این مبارزه روزمره طبقه کارگر با بربریت نظام حاکم نیست. همین جدال بر سر زندگی است که تاریخ را می سازد و پیش می برد.
اما این همه، کل داستان مبارزه و تاثیر شگرف وجود طبقه کارگر نیست. سرمایه داری سد راه پیشرفت و مانعی بر سر راه تمدن بشری شده است. سرمایه داری با فقر جهانی، با قحطی جهان و با جنگ های ویرانگر در چهار گوشه جهان باز شناخته می شود. سرمایه داری امروز یعنی نسبیت فرهنگی، یعنی احترام به ارتجاع مذهبی و اسلامی، یعنی تحمیل جنگ های قومی و قبیله ای به بشر. سرمایه داری یعنی کشتار ۸۰۰ هزار نفر در رواندا تنها در صد روز، یعنی جنگ هولناک در عراق و خلق هزاران فجایع دیگر. سرمایه داری یعنی نابودی محیط زیست و یعنی عدم کنترل و مبارزه قاطع با دهها بیماری قابل پیشگیری که روزانه جان میلیونها نفر را می گیرد. سرمایه داری یعنی پیشرفت عظیم در ساخت انواع سلاح های کشتار جمعی و بمب اتم و استفاده از بمب اتم در ناکازاکی و هیروشیما. سرمایه داری یعنی ستم بر زن در بخش اعظم جهان، یعنی تبدیل کودک به نیروی کار، یعنی سقط جنین اجباری از سر فقر و نیاز. این ها همه محصول نظام حاکم بر جهان است.
سرمایه داری یعنی ادامه وجود حکومت هائی از نوع جمهوری اسلامی. سرمایه داری یعنی دستمزد چندین برابر زیر خط فقر برای کارگران در ایران. یعنی ماشین غارت و چپاول مافیای اسلامی از دسترنج مردم. سرمایه داری یعنی رهبران کارگری در زندان، یعنی گارد ضد شورش و زندان و شکنجه در مقابل خواست دستمزد های پرداخت نشده. یعنی آپارتاید جنسی و سیستم قضائی عشیره ای و عقب مانده اسلامی.
سرمایه داری یعنی شیوخ حاکم بر”جهان عرب”؛ یعنی شاهان و ملکه های مفت خور و بیکاره که با زحمت و رنج مردم کارکن ارتزاق می کنند. سرمایه داری در بهترین حالت آن یعنی پارلمان هائی که ۴ سال یکبار رای بخش اندکی از جامعه را می گیرند تا علیه کل جامعه قانون وضع کنند و بیمه بیکاری و درمانی و هزینه تحصیلی و تغذیه رایگان برای دانش آموزان را در همان قلب اروپای مهد سرمایه داری قطع کنند.
در روز جهانی کارگر باید این واقعیات را نیز بیاد آوریم که طبقه کارگر نه تنها سازنده رفاه و آسایش برای کل بشریت است، که باید و می تواند بر این بربریت حاکم بر جهان نیز مهر پایان بکوبد. طبقه کارگر نه مظلوم که باید ناجی جهان باشد. جهانی که برای همه بشریت برابری و خوشبختی بوجود بیاورد. جهانی بدون فقر، بدون جنگ و بدون نابرابری های اقتصادی و سیاسی. جهان شایسته انسان.
دروازه ایجاد چنین جهانی در قدم نخست کسب قدرت سیاسی و خلع ید از استثمار کنندگان در جهان است. طبقه کارگر ایران اما، با حزب خود، حزب کمونیست کارگری ایران در مناسب ترین موقعیت سیاسی قرار گرفته است. کسب قدرت سیاسی توسط طبقه کارگر و حزبش، آن دریچه ای است که از منظر آن می شود خوشبختی، رفاه و کرامت انسانی نوع بشر را در چشم انداز دید.
زنده باد اول مه روز جهانی طبقه کارگر و همه بشریت.