نگاهی به عملکرد آنارشیزم در تاریخ انقلاب اسپانیا(بخش اول)

نگاهی به عملکرد  آنارشیزم در تاریخ انقلاب اسپانیا(بخش اول)

بخش هشتم نقد آنارشیزم

از: سعید صالحی نیا

۱۲ آوریل ۲۰۱۴

مقدمه:

در بحثهای قبلی در نقد آنارشیزم (۲)، توضیح دادم که آنارشیزم را مثل هر تئوری دیگر ، می توان از دو بعد مورد بررسی قرار داد: یکی سنجش منطقی آن و دیگری سنجش عملکرد آن در تاریخ واقعی و پراتیک . لذا تلاشهای من در نقد آنارشیزم ، همین دو مسیر را دنبال می کند. هم می شود آنارشیزم را در مضمون نظریه هایش نقد کرد و نشان داد که نظریات آنارشیستی فاقد اعتبار عقلی و منطقی و علمی هستند و هم می توان نشان داد که هرجا آنارشیزم پراتیک شده ، باعص تخریب جنبشهای اعتراضی و انقلابی بوده و آنها را به بی راهه برده.

مدافعان آنارشیزم هم طبیعتا محق هستند که در هر دو عرصه بالا ، به دفاع بنشینند. و امید من اینست که دقیقا از این تضارب افکار و مناظره های اجتماعی بین مخالفین موحامیان آنارشیزم ، جامعه و خصوصا نسل جوانی که از دید من هنوز گم گشته است و مثل شاهین نجفی از جهت فکری ، دربه در و “آنارشیست” بتواند بالاخره چاره پیدا کند .

از این مقدمه عمومی که بگذریم، این نکته را یاد آور می شوم که تاریخ آنارشیزم در اسپانیا در شناخت عملکرد آنارشیزم نقش محوری دارد. شاید همانقدر این تاریخ برای آنارشیستها مهم است که انقلاب اکتبر برای کمونیستها.

اگر انقلاب اکتبر با هر برداشت، یک آزمایشگاه مهم برای پراتیک کمونیستی بود، هر چند که از دید من کمونیستهای ایران هنوز از انقلاب اکتبر درسهای درستی نگرفته اند و بیشترشان لنینیست مانده اند، انقلاب اسپانیا و نقش مهم آنارشیستها با گرایشات مختلفی که داشتند، یک آزمایشگاه بسیار مهم برای سنجش آنارشیزم و تئوریهایش می باشد.

برای کمونیستهائی که می خواهند ، پراتیک کمونیستی مدرن و پیشرو را جلو ببرند، شناخت آنارشیزم، تاکتیکها و استراتژیهایش، تاریخش، به همان اندازه تاریخ کمونیزم و تاریخ جهان بطور عموم اهمیت دارد. کمونیستها نه تنها از اشتباهات خود، بلکه از اثرات سوء فعالیتها و پراتیک آنارشیستی هم باید آگاه باشند و سود ببرند.

انقلابی که در ایران و عموما در حهان معاصر در راهست، باید از تجارب نسلهای گذشته استفاده کند و در همان چاله ها و چاهها نیفتد.

هدف من در این بخش از نقد آنارشیزم بیشتر متمرکز خواهد بود روی بررسی اجمالی تاریخ آنارشیزم در اسپانیا که در چند بخش آنرا تقدیم خواننده می کنم.این بخش، بیشتر مربوط است به شروع جنبش آنارشیستی تا مقطع عروج جنبش جمهوریخواهی سالهای نزدیک به جنگهای داخلی اسپانیا و در بخش بعدی بیشتر به عملکرد آنارشیزم طی جنگ داخلی اسپانیا خواهم پرداخت:

(۱)بستر تاریخی عرج آنارشیزم در اسپانیا (۱)

جنگ داخلی اسپانیا ، همانطور که ذکر شد،مهمترین عرصه حضور آنارشیزم در تاریخ معاصر است و برای مطالعه کنندگان عملکرد آنارشیزم یک آزمایشگاه و محیط جالب.در این دوره،گرایشات مختلف آنارشیستی بخاطر شرایط ویژه اقتصاد سیاسی اسپانیا ، رشد کردند و نقش مهمی در سازماندهی مبارزه ضد نظام سلطنتی فئودالی و جمهوریخواهی ایفا کردند.

(سی ان تی) یا کنفدراسیون آنارشیستهای ترابایو  با بیش از یک ملیون عضو و هدف ادعائی  “سرنگونی کاپیتالیزم” از متشکل ترین سازمانهای آنارشیستی اسپانیا در این دوران بود. معضل مهم این سازمان و سایر گرایشات آنارشیستی (مثل آنارکوکمونیستها) در تحقق چنین هدفی این بود که ابتدا باید حکومت سرنگون می شد، نظامش سرنگون می شد و بعد از آن هم نظام آلترناتیو شکل می گرفت!  همانطور که کمونیستهای روسیه در این مرحله شکست خوردند، آنارشیستها هم به دلایل دیگری شکست نصیبشان شد!

کمونیستها در جداسازی اصل آزادی و سوسیالیزم ، هردو را باختند و آنارشیستها؟. شکست تئوری آنارشیزم ، در عمل ناشی از این بود که آنارشیستها با اعلام مخالفت خود با هر نوع دولت، با پیشبرد واقعی پروژه پایان دادن به سرمایه داری ضربه زدند.

اسپانیا در آغاز قرن ۲۰، از عقب مانده ترین کشورهای اروپا بود.دارای نظام سلطنتی پوسیده و مرتجع و متحد کلیسای کاتولیک و صحنه تاریخی شامل سرکوبها و شورشهای دهقانی و طبقه بورژوازی که در پیشبرد جنبش سرنگونی اشرافیت ناتوان بود.صنعتی شدن سریع اسپانیا در چنین شرایطی در دوران جنگ اول جهانی ، باعث رشد ثانویه طبقه کارگر گردید، گرچه اسپانیا هنوز در اکثریت خودش کشوری دهقانی ماند، اما طبقه کارگر طی سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ از جهت جمعیت به دو برابر افزایش یافت. لذا امر پایان دادن به دیکتاتوری و جنایات اشرافیت نه به دوش طبقه سرمایه دار، بلکه مستقیما بدوش طبقه مزدبگیر کارگر افتاد.

آنارشیزم در اواخر قرن ۱۹ میلادی در میان دانشجویان و طبقه متوسط جمهوریخواه که به حکومت مرکزی بدبین بودند ، در میان دهقانان جنوب اسپانیا که سنتهای اشتراکی خود را داشتند ، شکل گرفت. در این دوران، صدها گروه کوچک و بزرگ آنارشیست در اسپانیا شکل گرفته بود که هر کدام بین ۱۰ تا ۱۲ عضو داشتند و عموما در مناطق بیرون شهرها فعالیت می کردند.

گرایشهای آنارشیستی متفاوتی وجود داشت: گروهی دنبال گریز از سازمان جامعه سرمایه داری ، تبلیغ ساختن کمونهای الترناتیو در روستاها بودند.گروهی دنبال زدن جرقه انقلاب به شیوه های مختلف از جمله تروریزم یا محفلهای کار مخفی بودند که قرار بود به اموزش جامعه برای انقلاب  بپردازند. برخی دنبال سازماندهی اتحادیه های کارگری بودند و دیگران در میان دهقانان منطقه اراگون و اندولزیا کار می کردند.

آنارشیزم اسپانیا در این ملغمه گرایشهای مختلف ، کمونهای دهقانی از یکسو و خرده بورژوازی شهری از سوی دیگر تا طبقه کارگر نورسیده به صحنه اجتماعی شکل گرفت و بخشی شد از جنبش مبارزه بر علیه نظام منحط سلطنتی اسپانیا.وجه مشترک این گرایشات مختلف انارشیستی ، مخالفت با شرکت در انتخابات پارلمان و هرگونه نظام سلسله مراتبی و متمرکز بود.دو وجه تروریستی و فردگرائی انارشیستی هم ، بخشی شد از آنارشیزم اسپانیا.

در سال ۱۹۳۶ ، سی ان تی ، بحثهای آنارشیستی خود را متمرکز کرده بود روی خام خواری،برهنگی،طبیعت گرائی و مخالفت با تکنولوژی صنعتی در یک جامعه تخیلی آزاد “کمونیستی”. از سوی دیگر گرایش دیگر انارشیستی بنام انارکوسندیکالیزم  شکل گرفت که بیشتر متمرکز بود روی سازماندهی کارگران شهرها با اعلام اینکه می خواهد سرمایه داری را زمین بزند.

در نوامبر ۱۹۱۰ فعالین  که خود را انارکوسندیکالیست می دانستند، در شهر بارسلون جمع شدند و رسما سی ان تی را پایه گذاری کردند. ورونون ریچاردز می گوید:”سی ان تی در اساسنامه اش ، استقلال خود را از احزاب موجود اعلام کرد و اعلام نمود که حاضر نیست در انتخابات پارلمانی شرکت کند و هدفش را سازماندهی توده ها ی تحت ستم و نابودی دولت سرمایه داری قرار داد.هدف نهائیش را ایجاد “کمونیزم آزادبیخش” و فدراسیونی از کمونهای مستقل در سطح ملی و منطقه ای اعلام کرد که برپایه دو اصل خودگردانی و فدراتیو عمل کنند.”

شروع کار فعالیتهای سی ان تی ، با سازماندهی اعتصابات اعتراضی همراه بود اما بخاطر ضعف سازماندهی ، بسیاری مواقع با سرکوب پلیس و حکومت مواجه می شد. بعدها بخش انقلابی فعالین سی ان تی ، در سال ۱۹۲۷ ، سازمان جدیدی بنام اف ای آی بنا نهادند که بقول خودشان بر علیه گرایش رفرمیستی در سی ان تی فعالیت کنند. این گرایش درون سی ان تی هم فعالیت می کرد و در سال ۱۹۳۱ باعث اخراج ۳۰ رهبر سی ان تی به خاطر اتحادیه گرائی آنها شد و توصیه اش این بود که باید گروههای میلیتانت مسلح ساخت . به جنگ نظام رفت.

سی ان تی، در سال ۱۹۱۹، قانونی وضع کرد که هر کارگری که در اسپانیا تا سه ماه ، عضو این کنفدراسیون نشود، “عامل حکومتی و ضد اعتصابی” است.با اینکار تلاششان این بود که به “مرز بندی بین کارگر و رئیسها” دامن بزنند!نفوذ سی ان تی در کارگران کاتالونیا و مراکز کشاورزی آراگون بیشتر بود و در این مناطق اعتصابهائی را متعاقب شروع  جنگ جهانی اول  سازمان داد.

(۲)نتیجه گیری:

از بررسی تاریخ عروج آنارشیزم در اسپانیا، می شود نتیجه گرفت که آنارشیزم اسپانیا، در بستر جامعه عقب مانده با اکثریت دهقانی، با رشد چشمگیر طبقه کارگر و صنعتی شدن فشرده اسپانیا در طول اواخر قرن ۱۹ ، در بستر فرهنگ دهقانی “مشارکتی” پابه عرصه گذاشت و به سرعت به گرایشات مختلف و متضادی تقسیم گردید.دو گرایش مهم آنارشیستی، گرایش رفرمیستی-سندیکالیستی از یکسو و گرایش انارکوکمونیستی بود. گرایش رفرمیستی بیشتر در شهرها و گرایش انارکوکمونیستی که برداشتهای دهقانی و تخیلی از کمونیزم داشت، عموما در روستاها ریشه یافت  صحنه های بعدی تاریخ آنارشیزم را در جریان جنگ داخلی اسپانیا این دو گرایش رغم زدند.

بنا به علل عینی، آنارشیزم در اسپانیا در خلاء  سنتهای کمونیستی شهری و مدرن، دست بالا را در دوران معینی از تاریخ اسپانیا پیدا کرد و الترناتیوهای نیم بند و ساده شده از کمونیزم را جلوی پای جامعه قرار داد.این گرایشات بخاطر فرار از حل مسئله قدرت و سازماندهی حکومت متمرکز الترناتیو در مراحل بعدی شروع انقلاب اسپانیا ،ناکارآمدی خود را نشان دادند.

منابع دیگر:

(۱)آنارشیزم در جریان جنگهای داخلی اسپانیا(سوسیالیزم بین الملل)

http://www.isreview.org/issues/24/anarchists_spain.shtml

(۲)اسپانیای ۱۹۳۶ و آنارشیزم(لیب کام)

https://libcom.org/history/spain-1936-end-anarchist-syndicalsim-subversion

(۳)نگاهی به آنارشیزم اسپانیا(موری بوکچین)

http://www.marxists.org/archive/bookchin/1973/09/reflections.htm

(۴)آرشیو نقدها به آنارشیزم از: سعید صالحی نیا

تناقض های آنارشیزم در مخالفت با اتوریته

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۲۱-تناقض-های-آنارشیزم-در-مخالفت-با-اتوریته

آنارشیزم و سوسیالیزم تخیلی

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۲۰-آنارشیزم-و-سوسیالیزم-تخیلی

همه قدرت به دست زنان!”- جداسازی جنسیتی نسخه آنارکوفمینیزم به روایت خانم رزا روشن!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۷-همه-قدرت-به-دست-زنان-جداسازی-جنسیتی-نسخه-آنارکوفمینیزم-به-روایت-خانم-رزا-روشن

“سقط جنین گرائی” خانم رزا روشن آنارکوفمینیزم چه ریشه ای دارد؟( سیمین مجد-سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۶-سقط-جنین-گرائی-خانم-رزا-روشن-آنارکوفمینیزم-چه-ریشه-ای-دارد؟

آشنائی با آنارکوفمینیزم، خانم رزا روشن و ریشه “اعتراض عریان”(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۴-آشنائی-با-آنارکوفمینیزم،-خانم-رزا-روشن-و-ریشه-اعتراض-عریان

دردسر های رزا روشن در “دفاع علمی” از آنارکوفمنیزم!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۶۱۵-دردسر-های-رزا-روشن-در-دفاع-علمی-از-آنارکوفمنیزم

نکاتی در موضوع آنارشیزم و نقد به آن(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۳-نکاتی-در-موضوع-آنارشیزم-و-نقد-به-آن

آغاز تقابل جنبش ۹۹ در صدیها با آنارشیستها تجربه اوکلند کالیفرنیا

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۵۷-آغاز-تقابل-جنبش-۹۹-در-صدیها-با-آنارشیستها-تجربه-اوکلند-کالیفرنیا

حمایت از آنارشیزم یا نقد آنارشیزم؟! پاسخی به رفیق عباس گویا

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۴۵-حمایت-از-آنارشیزم-یا-نقد-آنارشیزم؟-پاسخی-به-رفیق-عباس-گویا

آنارشیزم راه رهائی انسانیت نیست! در حاشیه تاثیر آنارشیستها بر منحرف کردن اعتراضات ضد سرمایه

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۴۲-آنارشیزم-راه-رهائی-انسانیت-نیست-در-حاشیه-تاثیر-آنارشیستها-بر-منحرف-کردن-اعتراضات-ضد-سرمایه

برنامه مناظره سیاسی: چهاردهم: آنارشیزم (با شرکت رامین ژوبین، سعید صالحی نیا)

https://www.youtube.com/watch?v=v8ClsKLCjw0&feature=youtu.be