برای آزادی زندانیان سیاسی بپا خیزیم!

شگرد  فعلی رژیم در سرکوب اعتراضات مردم ضمن شاخ و شانه کشیدن و عربده کشی مسئولین نظام ضد بشری اسلامی، شکنجه ها و کشتارهای سبعانه و بی سر وصدا در زندانها بعد از هر برایند و خیزش مردمی است. شکنجه گران و جلادان حکومتی از همان دقایق اول دستگیریها و بازداشتهای گسترده بی رحمانه و درنده واربه جان بازداشت شدگان میافتند و در همان حال دستگاه تبلیغاتی رژیم طوری وانمود میکند که گویا برای دست زدن به جنایاتشان در زندانها منتظر دریافت قرار و مصوبات جدید مجلس اسلامی و دستگاه قصاوت قضایی رژیم هستند. این روش همیشگی رژیم در رابطه با زندانیان است. نمونه جدید آن بردن لایحه کشتن مخالفین و معترضین ظرف پنج روز به جای بیست و پنج روز است. رژیم از دو سال قبل که سرکوب دانشجویان ازادیخواه و برابری طلب را اغاز کرد تا کنون صدها و بلکه هزاران زندانی را کشتار ولت و پار کرده است ولی از ترس مردم اینجا و انجا رسما تنها به قتل دو نفر و پنج نفر و سه نفر اعتراف کرده است. عکسی که از کشتار دانشجویان در جریان اعتراضات ۱۶ اذر دو سال قبل از زندان اوین به بیرون درزکرد و نشان میدهد که تلی از جنازه در گوشه دیوارهای اوین روی هم انباشته است، مردم را یاد کشتارهای سالهای ۶۰ و ۶۷ میاندازد. هیج کس امار واقعی قربانیان یکی دو سال اخیررژیم جنایت اسلامی را در دست ندارد. حتی خود مسئولین رژیم شاید زحمت گرفتن امار و ارقام قربانیان را به خود ندهند. چون نه برایشان مهم است، نه میخواهند ، نه میتوانند و نه مجبورند اماری به کسی یا نهادی ارائه دهند. اگر امکان یک امارگیری واقعی وجود داشت، مطمئنا تعداد اعدامیها ی این دو سال اخیر سر به هزاران میکشید. سبعیت و درنده خویی و دامنه قتل عامهای دو سال اخیر رژیم دست کمی از کشتارهای سالهای ۶۰ و ۶۷ ندارد. همانند زمان سرکوب دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب ازاوجگیری دور دوم اعتراضات توده ای بعد از مضحکه انتخاباتی دور دهم ریاست جمهوری به بعد هم رژیم همیشه طوری در تبلیغات وانمود میکند که  گویا هنوز در زندانها و شکنجه گاههایش  خون از دماغ کسی نیامده است و زندانبانها هنوز در انتظار تصویب مجلس برای اعدام ۵ روزه محاربین نظام کثیف و ضد بشری سرمایه اسلامی مانده اند. گذشته از این اما این طرح فقط برای به حساب خودشان ارعاب مردم و از طرفی تزریق روحیه به فالانژها و چماقداران و قمه کشان مزدور و ساندیسی و روحیه باخته خودشان است. اعدام و کشتارشانرا از همان روزهای اول دستگیریها با قصاوت و شناعت تمام شروع کرده اند. سیستم کشتار جمهوری اسلامی با قانون و مصوبه کار نمیکند. قانون اول و اخر این رژیم دستور رهبر و ولایت فقیه است که مخفیانه و یواشکی و با یک سیاهنامه چند خطی به رئیس جلادها در زندانها ابلاغ میشود. به الان نگاه نکنید که وحشت از خشم انقلابی مردم به مهره های ریز و درشت و مجلسیان و جانیان قدیمی  رژیم از ترس جانشان امکان نق و جر زدن در مقابل پادشاه اسلام داده است. همین نماینده نماها و ژنرال پاسدارهای قدیمی تا دیروز اگر پشت سر ولی فقیه رقص اسلامی نمیکردند با اردنگی از مقام و مجلس اشان بیرون انداخته میشدند.
الان که وحشت و تشدد درونی رژیمی که در سی سال گذشته مردم را از شوراهای واقعی و مستقیم خودشان محروم کرده است، دشمنان ما را مجبور کرده حتی طرح کشتار ۵ روزه مجلسشانرا عملا به حالت تعطیل و تعلیق دراورند و طراح اصلی پیشنهاد این قتل عام اسلامی را به سرخوردگی و قهرکردن و استعفا از مجلس بکشاند، نوبت ماست که مثل همیشه با مبارزات پیگیر و خستگی ناپذیرمان در داخل و خارج از کشور، هر گونه ابتکار عمل بعدی را تا سرنگونی کامل تمامیت حکومت اسلامی از این هیولای درنده وخونریز سلب کنیم. در این راستا قطعا شعار میلیونی و صدها هزار نفری ازادی زندانی سیاسی در تهران و همه ایران میتواند رعشه مرگ بر اندام حکومت خدا و ولی خدا بیاندازد. بله ما میتوانیم با شعار زندانی سیاسی ازاد باید گردد دروازه های لانه های جنایت اوینها و عادل ابادها و دیزل ابادها و کهریزکها و تمام جنایت ابادهای اسلام جنایات محمدی را با قدرت خودمان در هم کوبیم و کبوتران صلح و ازادی و برابری خونین بالمانرا از چنگال خونین دیو شکنجه و کشتار اسلامی برهانیم. قطعا مبارزه علیه حاکمیت جانیان اسلامی از مبارزه برای ازادی زندانیان سیاسی جدایی ناپذیر است. مبارزه برای ازادی زندانیان سیاسی فقط کار و مشغله هر روزه خانواده زندانیان سیاسی نیست. جمهوری اسلامی تا وقتی نیرو و قدرت میلیونی و عملی ما را پشت تلاشهای پر مشقت و جانکاه خانواده های عزیز و شریف زندانیان ما احساس نکند، انها را فقط سر میدواند. تجمع پشت درهای زندانها فقط وظیفه خانواده های زندانیان نیست. اجازه ندهیم سران و ماموران و مزدوران رژیم خانواده های مبارز زندانیان سیاسی ما را از این اداره به ان اداره و از این در به ان در خسته و فرسوده کنند. انها به حمایتهای همیشگی و همه جانبه ما نیاز مبرم دارند. نباید در این مبارزه خودشانرا حتی یک لحظه تنها احساس کنند. ما این تجمعات را باید دهها هزار نفری، صدها هزارنفری و میلیونی کنیم. باید اسرای قهرمان ما خروش و خشم کوبنده ما را از داخل سلولها و بندهایشان بشنوند و بدانند ما انها را تنها نگذاشته و نخواهیم گذاشت. خانواده های زندانیان سیاسی تنها برای ازادی عزیزان خانواده خودشان تلاش و مبارزه نمیکنند. ازادی عزیزان انها ازادی همه ما و همه مردم ایران است و اسارت اعضای انها اسارت و بندگی همه ماست. بیاییم برای ازادی همه زندانیان سیاسی به هیچ نیرویی بجز نیروی خروش خیابانی خودمان پشت نبندیم. هیج نیرویی بجز قدرت میلیونی خودمان نخواهد توانست همه زندانیان سیاسی ما را از قتلگاهها و شکنجه گاههای رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی نجات دهد. مرگ جمهوری اسلامی حتمیست. لانه های خون و شکنجه و قتل عام رژیم اسلامی سرمایه را در تمام ایران درهم کوبیم و به دشمنان طبقاتیمان نشان دهیم که انقلاب دوم ما مرعوب عربده کشیهای پوشالی سران و صاحبان سرمایه اسلامی نخواهد شد و تا برپایی ازادی، برابری به قدرت حکومت کارگری از پا نخواهد نشست.