چند نکته مهم در مورد یک کمپین مهم!

ما گلوی حکومت اسلامی را گرفته ایم!

چند نکته مهم در مورد یک کمپین مهم!

مینا احدی

ریحانه جباری تا سه ماه قبل، اسمی نا آشنا برای بسیاری از ایرانیان و همچنین مردم دنیا بود. امروز حداقل چند میلیون نفر اسم ریحانه را شنیده اند و با شنیدن این اسم، تصویری از او در ذهنشان تداعی میشود.

ریحانه کیست؟ دختری ۱۹ ساله، در ایران تحت حاکمیت یک حکومت اسلامی! این بیانگر بسیاری از دردها است. ریحانه وارد گردبادی میشود که میتواند در هر جای دنیا برای هر دختر و یا پسری پیش بیاید. ریحانه در معرض تجاوز جنسی قرار میگیرد، حال بهر دلیل و تحت هر شرایطی. هر زنی و هر انسانی در مقابل تعرض یک بیگانه به جسم و روحش مقاومت میکند، برخی موفق میشوند از مهلکه جان سالم بدر ببرند و برخی موفق نمیشوند و مورد تجاوز قرار میگیرند و یک درد و زخم عمیق بر روح و روانشان تا ابد باقی میماند.

ریحانه در موقعیتی قرار میگیرد که میتواند مقاومت کند، او فقط یک ضربه میزند، به مردی که همکار قبلی وزارت اطلاعات  است و میخواهد بعد از خواندن دو رکعت نمازش به این دختر تعرض کند.

صحنه اول: زن بودن در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی

ریحانه یک دختر است و در معرض تجاوز قرار گرفته است. اینجا کشوری است با حکومت اسلامی، و زنان بنا به تعریف متهم هستند. به دلیل جنسیتشان، بدلیل زن بودنشان، چه بکُشند و چه کشته شوند، متهم هستند، چه بخندند و یا نخندند، چه عشق بورزند یا نورزند، زن بنا به تعریف در مذهبی که اینها از آن حرف میزنند و آنرا پیاده میکنند، مرکز فتنه، آشوب و گناه است و میتوان او را زیر پا له کرد، البته در عین حال زن نعمتی است الهی برای بهره کشی تمام عیار، پس میتوان بعد از دو رکعت نماز به او تجاوز کرد و هر جا دستتان به او رسید میتوانید هر آنچه که میخواهید با او بکنید.  فقط کافی است قبلش وضو گرفته و چند کلمه قرآن بلغور کرده باشید.

ریحانه یک زن است، زنی که از خودش دفاع کرده، زنی که دست روی یک مرد بلند کرده، زنی که دست روی یک وزارت اطلاعاتی قدیمی بلند کرده، زنی که دست روی یک مذهبی بلند کرده که تسبیح میچرخاند و بعد از نماز تجاوز میکند…

ریحانه قبل از اینکه حرفی بزند در دادگاه اینها به اشد مجازات محکوم است تا ریحانه های دیگر درس عبرتی بگیرند. تا زنان آن مملکت بدانند و ببینند که خدا و نمایندگان او روی زمین یعنی همین مردان تسبیح به دست، که بعد از نماز تجاوز میکنند، بر آنها حاکمیت میکنند، بر ریحانه ها و مردم ایران.

صحنه دوم: سیستم قضایی جمهوری اسلامی

ریحانه هفت سال است که در زندان اسیر حکومت اسلامی است و صحنه دیگر جلوی روی جامعه جهانی و همچنین و بویژه جوانان در ایران این است. چگونه به این پرونده رسیدگی شد؟ آیا آثار جرم را بررسی کردند، آیا شاهد آوردند و بردند، آیا به حرف متهم گوش دادند، دادگاه از کدام قانون تبعیت کرد، قضات آیا عدالت را رعایت کردند، آیا متهم قبل از اثبات ادعاهای  قاضی، بنا به تعریف بیگناه  تلقی شد تا حکم بر اساس سند و مدرک و ادله اثبات شود؟

نه و نه ونه! اینجا صحنه ای است  که دنیا باید تماشا کند. در اینجا بلافاصله ریحانه دستگیر میشود چرا که ظاهرا تلفن همراهش را از شدت هول شدن در صحنه جا گذاشته است.  پس به راحتی او را پیدا میکنند. از روزی که به خانه ریحانه ریخته و خواهر کوچکترش را تعدادی مرد ریش وپشم دار ترساندند، تا به امروز ریحانه همچون یک گنجشک ضعیف اسیر دستان آنها بوده است.

صحنه سوم : ندامتگاه شهر ری

در زندانی “زندگی” میکند که ۱۵۰۰ زن در آنجا روز را به شب  و شب را به روزمیرسانند، زنانی که سرنوشت هر یک از آنها یک کتاب دردناک  و یا یک کابوس در مورد زندگی تحت حاکمیت قوانین و حکومت اسلامی است. زنانی که با فرزندانشان آنجا روز را به شب میرسانند، و فقط  در یک هفته، در سال قبل،  یعنی ۲۰۱٣ پنج زن در ندامتگاه شهر ری بدون دلیل “مردند” و کسی حتی در مورد آنها حرفی نزد.

تصور کنید که ریحانه ها اسیر دست تجاوز کنندگان باشند، در زندان آنها باشند، چه بر سر اینها می آوردند؟

این کمپین باید بتواند نور افکن را بر روی این ندامتگاه متمرکز کند. چه خبر است در این ندامتگاه که اسمش نیز تحقیر آمیز و نقض حقوق زندانیان است، ندامتگاه!!. ما خواهان پخش اخبار این زندان و توجه جامعه بین المللی به موقعیت صدها زن در این جهنم هستیم.

صحنه چھارم : اعدام

در ایران قاضی ای ارتقا مقام میگیرد که تعداد  بیشتری را  به اعدام محکوم کرده باشد و بیشتر از همه برای اجرای حکم اعدام دوندگی کرده باشد. قاضی صلواتی یکی از قهرمانان این سیستم است. او با افتخار در نشریات حکومت اسلامی از اینکه به ” قاضی مرگ” معروف شده حرف میزند و میگوید تا کنون ٣۰۰ نفر را تا پای چوبه دار برده و لابد خودش نیز شاهد جان کندن حداقل ٣۰۰ نفربوده است.

او عذاب وجدان ندارد و هنوز یکی از  قهرمانان حکومتی است که با خون زنده است.

صحنه پنجم: جنبش علیه اعدام

مادر و پدر و خانواده ریحانه در آغاز یعنی هفت سال قبل تصمیم میگیرند هیچ نگویند، حداقل علنی حرفی نزنند، آنها بدنبال امکانات در درون ایران هستند و سعی میکنند بی گناهی فرزندشان  را اثبات کنند.

طبعا من مطمئن هستم هر آنچه در توان دارند بکار میبرند، اما سیستم دست کسان دیگری است . اینها مشتی معمم و مکلای جنایتکار هستند که  فقط با طناب دار میتوانند مردم را ساکت نگه دارند، پس همگی با تمام قوا از اعدام دفاع میکنند چه رسد به اعدام یک دختر جوان مستقل و با اعتماد به نفس که دست روی مرد بلند کرده است چه رسد به دختری از یک خانواده هنری که حکومت دشمن آنست.

وقتی خبر علنی شد که همه راهها در ایران بسته شده بود. املی لاریجانی حکم اعدام را امضا کرده بود و همه چیز برای اعدام ریحانه مهیا بود.

خبر به بیرون رسید و اعلام یک کمپین شد، کمپین یعنی اینکه به دنیا خبر دادیم که یک دختر را میخواهند بکشند و داستان او چنین است.

دنیا به پا خواست و حداقل ۱۰۴ هزار نفر با امضای خود گفتند نه به این اعدام و نه به اعدام، این یک موفقیت بود.

در عین حال بحثها داغ شد چرا اعدام، چرا یک دختر که از خود دفاع کرده اعدام میشود، موقعیت زنان در ایران چگونه است و بالاخره سیستم قضایی در ایران چگونه است. همه صحنه هایی را که قبلا ترسیم کردم، در مرکز توجه و مرکز این کمپین قرار گرفتند.

این کمپین مهم است. این یک کمپین انسانی در نجات جان ریحانه، در افشای بیشتر جنایتکاری یک حکومت و یک سیستم و در عین حال یک کمپین مهم در مقابله با اعدامها در ایران است.

اولا ما جان ریحانه را نجات میدهیم و این مهمترین واقعه در این کمپین است، ثانیا ما دنیا را در مقابل سبعیت و وحشیگری حکومت  سلامی قرار میدهیم که روزی چهار نفر اعدام میکند و در سال ۲۰۱٣ بیش از ۷۰۰ نفر اعدام کرده است.

ما با این کمپین به حکومت اسلامی ایران اعلام میکنیم که اعتراض علیه اعدام در ایران چنان سابقه ای دارد و ما را دنیا در کمپین های مختلف دیده و شناخته که امروز از موقعیت بسیار بالاتری برای سوت زدن و جمع کردن مردم دنیا برخورداریم و از این موقعیت برای اعمال فشار های بیشتر و بیشتر استفاده خواهیم کرد.

ما در این کمپین با اتکا به مجموعه ای از فعالیتهای چندین و چند ساله، با اتکا به اعتماد مردم به فعالیتهائی از این نوع، توانسته ایم گلوی حکومت اسلامی را بفشاریم.***

زنده باد کمپین نجات ریحانه

زنده باد جنبش جهانی علیه اعدام

به امید آزادی ریحانه

(درج شده در نشریه سهند شماره هفتم ١۵ فروردین ١٣٩٣)