سیزده به در، آیینی امروزی و به دور از خرافات

در روزهای پایانی نوروز، و پس از ممنوع کردن مردم از «برگزاری جشن ها به خاطر همزمانی احتمالی با وفات حضرت فاطمه»، و پس از ممنوع کردن حضور مردم در اماکن تاریخی در لحظات سال تحویل، حالا چند امام جمعه و آیت الله رفتن مردم به دشت و صحرا در روز سیزده فروردین را نیز به بهانه ی این که مصادف است با یک روز قبل از «روز وفات احتمالی حضرت فاطمه» ممنوع اعلام کرده اند. آیت الله احمد خاتمی، یکی از تندروترین اعضای خبرگان رهبری، کار را به جایی رسانده که غیر مستقیم مردم را تهدید کرده که به سیزده به در نروند و در سخنانی گفته است: «مردم ما شادی و غم خود را با شادی اهل بیت تنظیم می کنند. انشاءالله حریم اهل بیت را به خصوص در روز ۱۳ فروردین که یک روز قبل از شهادت صدیقه طاهره (س) است را حفظ کنید. خرافات در شأن ملت ایران نیست. اینکه سبزه گره بزنند و یا نام ۱۳ را نحس بدانند خرافات است و حریم صدیقه زهرا(س) را رعایت کنید تا از حضرت زهرا (س) اجر بگیرید».

حتماً اطلاع دارید که روز دقیق وفات حضرت فاطمه مشخص نیست و این جماعت به جای آن که خردمندانه یکی از روزها را که بیشترین نقل قول های تاریخی را با خود دارد به عنوان روز وفات ایشان تعیین کنند، ده دوازده روز را، «ایام فاطمیه» خوانده و اعلام کرده اند تا بتوانند هر چه بیشتر مردمان را از شادمانی دور و به اندوه و عزاداری نزدیک کنند؛ کاری که حتی سخت گیرترین حکومت های دیکتاتوری و حکومت های مذهبی نیز با مردم خود نمی کنند.
در واقع، ۳۵ سال است که حکومت جمهوری اسلامی به هر وسیله ای متوسل شده تا مردم را از برگزاری جشن های نوروزی، و جشن های دیگر ملی، به ویژه یلدا، برحذر دارد و خوشبختانه موفق که نشده سهل است، موجب شده که این جشن ها هر سال با وسعت بیشتری به وسیله ی مردم برگزار شوند اما خنده دار این که این آقایان که از یک سو خود مظهر بوجود آوردن عجیب و غریب ترین خرافات، مثل «چاه جمکران» و ده ها موارد دیگر هستند، و از سویی دیگر مردمان را همیشه به عنوان امت اسلام می شناسند و به تنها امری که اهمیت نمی دهند ایرانی بودن است، در این گونه موارد خودشان را نگران خرافاتی شدن مردم و از دست رفتن «شأن ملت ایران» نشان می دهند.
با این که تاریخ پیدایش روزی به نام «سیزده به در»، و یا دلایل این پیدایش، همانند بسیاری دیگر از جشن ها و آیین های ایرانی روشن نیست اما آن چه که از کتاب های نجات یافته از کتاب سوزاندن های مهاجمین، و از گفته ی ایرانشناسان و تاریخ نویسان کشورهای دیگر می توان دریافت این است که: «سیزده به در روز پایانی دوران جشن های نوروزی است. و در این روز مردمان ایران به دشت ها می رفتند و به شادی و رقص و پایکوبی می پرداختند». یا، قدیمی تر از آن: «از آنجا که در گاهشمار ایرانی روزهای سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده می شود و متعلق به ایزد تیشتر، و یا ایزد باران است، اولین سیزدهم سال نو را مردمان به دشت ها می رفتند و با جشن و پایکوبی سپاس او را به جای می آوردند که آن ها را از شر “ایوش” خدای خشکسالی نجات می دهد».
در واقع سیزده به در نیز، همچون همه ی آیین های ایرانی، از سویی ارتباط نزدیک و عاشقانه ی ایرانی ها را با طبیعت نشان می دهد و از سویی یادآور این مهم است که آیین های ایرانی، حتی نیایش به خدایان نیز، همه از جنس شادمانی و رقص و ترانه اند.
آن چه هایی هم که به عنوان «نحس بودن سیزده به در» در برخی از کتاب ها آمده ربطی به عقاید ایرانیان ندارد زیرا در هیچ یک از نوشته های تاریخی معتبر عدد ۱۳ یا روز سیزدهم از نظر ایرانی ها نحس شناخته نشده. و این عنوان نحس بودن سیزده از برخی از فرهنگ های مذهبی مثل مسیحیت، و فقط در چندین قرن گذشته، به فرهنگ عامیانه ی مردم ما وارد شده است.
در عین حال باید توجه داشت که حتی آئین های بازمانده از دوران کهن و یا آمده از سوی مذاهب مختلفی که برخی شان خود منشاء بیشترین خرافات اند را نمی توان دلیلی بر حذف و نفی آیین های ایرانی، که همگی زمینی و قابل به روز شدن اند دانست.
«سیزده به در»ی که اکنون ما می شناسیم آیینی زیبا و امروزی است که جز عشق به طبیعت و زیبایی های آن از سویی، و عشق مردمان به جشن و شادمانی در دامن طبیعت، از سوی دیگر، معنایی ندارد و، برخلاف نظر «آقایان»، چنین مراسمی به حرمت هیچ قدیسی لطمه نمی زند.
و مهم تر از همه این نکته که در جهان امروز شادمانی و جشن و پایکوبی حق حقوق بشری همه ی مردمان است، و فرهنگ ایرانی ما بعدی فراتر را به معنای این آئین ها می افزاید و آن اینکه شادمانی پدیده ای اهورایی و اندوه امری اهریمنی است و آن که نیک می اندیشد برای شادمانی مردمان تلاش می کند، نه برای رنجاندن و اندوهگین کردن آنان.
۳۱ مارچ ۲۰۱۴