پاورقی هایی از مباحث مهم و ایجابی!

پاورقی هایی از مباحث مهم و ایجابی!
کاشکی زندگی انسان ها مانند فیلمی بود که می شد صحنه هایی که در ان اتفاق می افتاد و برای خود انسان جالب نبود، را حذف می کرد و دوباره مانند یک فیلم بخش مونتاژ شده ی ان را از سر می گرفت!
کاشکی زندگی مانند ساعتی بود که می شد تنظیم کرد و بعضی مواقع عقربه را به عقب بر می گرداند!
کاشکی زندگی مانند نوشته ی منتشر نشده یی بود، که قبل از ادیت نهایی انتشار می یافت!
کاشکی کسی را را که می خواستی از هر جنبه با هم جور می بودین!
کاشکی بعضی مواقع می توانستیم زمان را به عقب برگردانیم و
دوباره از نو شروع می کردیم!
کاشکی می شد بعضی مواقع زمان را به جلو برد!
کاشکی زندگی طوری بود که ،هر ارزویی که داشتیم براورده می شد!
کاشکی فقری
در کار نبود! مرزی نبود! رنگ پوست ، نژاد و سن و سال و غیره مطرح نبود!
کاشکی همه ی انسان ها این را درک می کردند ،که برای یک زندگی بهتر لازم است مبارزه کنند!
کاشکی همه به این میزان از اگاهی می رسیدند که تنها خود انسان است ،که تاریخ ساز است!
کاشکی همه این را می دانستند که باید برای تغییر وضع موجود به نفع یک زندگی بهتر ، متشکل عمل کنند!
این ها تنها نمونه های کوچکی از مواردی هستند که بارها و بارها شنیده و حتی خود ارزو کرده ام!
ما کمونیست های پراتیک، ما مدافعین سوسیالیسم علمی، مدافعین مارکسیسم لنینیسم و ماتریالیسم پراتیک، حداقل باید این را بدانیم که کمونیسم و سوسیالیسم علم امید ها و ارزوها نیست! کمونیسم و سوسیالیسم علم تغییر وضع موجود است! کمونیسم و سوسیالیسم در تلاش نیست که خود را با واقعییت موجود تطبیق دهد، بلکه علم تغییر همین واقعییت وارونه به نفع یک زندگی انسانی تر برای اکثریت جامعه است!
کمونیسم خود واقعییت است.
واقعییتی که بورژوازی از ان شدیدا در هراس است. واقعییتی که هر روز خود را در مبارزات پراکنده ی طبقه یی که تا اخر انقلابی خواهد ماند، یعنی طبقه ی کارگر نشان می دهد!
ما تلاش می کنیم امید ها را به امکان ها و امکان ها را به واقعییت ها نزدیک و تبدیل کنیم! برای این کار راهی جز مبارزه ی بی پروا ، مبارزه ی مداوم، سازمان یابی و سازمان دهی از پایین، بالا بردن اگاهی طبقاتی طبقه ی کارگر، مبارزه ی رادیکال توده یی در بین
طبقه ی کارگر و زحمتکشان جامعه وجود ندارد!
گذشته ی ما برای ما مانند آینه یی است که پیش روی ماست! ما می توانیم از ان عبرت بگیریم و اینده مان را بسازیم!
ما باید از شکست ها درس بگیریم و قوی تر شویم و برای پیشبرد امر طبقاتی خود، وظایف تاریخی و ضرورت های محقق نشده، بیشتر از هر زمانی
و اگاهانه تر از قبل وارد میدان شویم!
کافی است عینک ها را از روی چشم برداریم و به وضع وارونه ی موجود بنگریم!
کافی است کمی رادیکال شویم و به قضایا و اتفاقات دور و برمان عمیق تر و ریشه یی تر بنگریم!
کافی است به خود اییم و خود را در درون یک کشمکش طبقاتی ایی، درون مناسباتی که نه اختیاری و اگاهانه انتخاب کرده، بلکه به ما تحمیل شده است، ببینیم!
به قول لنین برده یی که بردگی خود پی برده باشد نصفی از بردگی اش را از دست داده است! برای از بین بردن ان بخش دیگر از بردگی، باید مبارزه کرد؛باید جنگید و متشکل شد!
راه سومی وجود ندارد! یا سوسیالیسم یا بربریت!
این شعار نیست؛ واقعییت جامعه ی موجود است! علایم بربریت در همین مناسبات کاپیتالیستی از سر و گوش وضع موجود می بارد!
از فقر و گرسنگی میلیاردی و تشنگی گرفته، تا مساله ی اینده ی محیط زیست!
از گسترش صنعت اسلحه سازی و مافیای فحشا گرفته تا ترویج دوباره ی خرافات و به راه اندازی مجدد صنعت کثیف مذهب!
از کالایی شدن عشق گرفته تا فروش اعضای بدن انسان توسط خود انسا ها برای ادامه ی زندگی!
از تولید سرسام اور گوشت جانداران صرفا و صرفا با انگیزه ی کسب سود گرفته ، تا کار میلیونی کودک در سراسر جهان و کارتن خوابی و غیره و غیره!
این مسائل بخش کوچکی از واقعییت های موجود دنیای سرمایه داری هستند!
ما صرفا نباید در توهم و ارزوهایمان تا ابد به سر ببریم، باید برای انها
مبارزه کنیم، در غیر این صورت بازنده ی میدان ماییم! در غیر این صورت با بربریت نهایی فاصله ی زیادی نداریم!
اگر ما یک تاکتیک و استراتزی جدید برای مبارزه کشف می کنیم، بورژوازی صدها و هزاران تاکتیک برای خنثی کردن ان به کار می گیرد!
اگر ما از یک ابزار بهره می گیریم، بورژوازی از
صدها ابزار بهره می گیرد!
ما باید انتی تز وضع موجود باشیم، اگر چه بورژوازی انتی تز ما را همیشه قبل از ما کشف می کند!
اگر مارکس و انگلس با دولت های سلطنت مطلقه و سوسیالیست های خیال پرداز و تئوری پردازان قلم به مزد بورژوازی تازه به دوران رسیده روبرو بودند، ما با خیل عظیمی زا
مدیای مافیایی که سالانه توسط خود بورژوازی میلیارد ها دلار به ان اختصاص می شود روبرو هستیم!
ما با سیستم فاشیستی اموزش و پرورش لیبرالی روبرو هستیم که از مهد کودک تا مقطع پروفسوری بر “اصالت فرد ” و “ایندوالیسم ” تاکید می گذارد!
ما با صدای گوشخراش زنگ کلیسا و صدای بلند گوی مسجد
که هر روز از بچگی به ان عادت کرده ایم و در وجود همه ی شهروندان نهادینه شده است، روبرو هستیم!
در چنین وضعیتی که از خودبیگانگی انسان و به خصوص انسان کارگر به اوج خود رسیده است، مخدرات به وفور در دسترس همگان و به ویژه جوانان از جانب مافیای بین المللی وابسته به دولت های بورژوایی قرار گرفته است!
در این شرایط آگاهی کاذب و وارونه، از طریق سیستم اموزش و پرورش و مدیای بورژوایی ، افکار مردم را مهندسی می کنند!
کمونیست ها، طبقه ی کارگر و روشنفکران مدافع این طبقه به جای امید و ارزو کردن های واهی لاز است به خود ایند!
بدون تئوری و عمل انقلابی وضعیت روز
به روز بدتر و بدتر می شود!
انتخاب با خود شماست!
حسن معارفی پور
هایدلبرگ ۲۴٫۳٫۲۰۱۴