نکاتی پراکنده اما مهم!

نکاتی پراکنده اما مهم!

محکوم کردن “مظلومانه ی” اعدام محکوم کردن نیست، نوعی تایید ان است!
محکوم کردن ” مظلومانه ” ی اعدام و آه
و ناله کردن به یک سنت جا افتاده در بین اپوزیسیون چپ و راست تبدیل شده است. تا انجا که به اپوزیسیون راست بر میگردد، از اوباش ناسیونالیست فاشیست گرفته که از مشروطه خواهان، مصدقیست ها و سلطنت طلب هایی که دور و بر رضا پهلوی هستند و به اسپرم مقدس اعتقاد دارند تا ناسیونالیست های قومی ملی مانند احزاب ناسیونالیست کورد، عرب و بلوچ، جملگی علیرغم مخالفت صوری با مقوله ی ” اعدام ” “فردی”، از کشتار دسته جمعی و خون ریزی گسترده از طریق دخالت نظامی غرب و تلاش برای عراقیزه و افغانستانیزه کردن ایران دفاع می کنند. این نیروها علیرغم اختلافات ظاهری یی که
دارند، جملگی در یک دایره ی طبقاتی و یک خط سیاسی قرار می گیرند. دایره ی بورژوازی و خط ناسیونالیسم فاشیستی! هر کدام از نیروهای پتانسیل تکرار فجایع نازیسم هیتلری و فاشیسم موسولینی ایی، فرانکویی و پینوشه ایی را در فردای به قدرت رسیدن را دارا هستند و ممکن است در فردای اتی به قدرت رسیدن احتمالی اشان، هر غیر ایرانی “اصل” و غیرآریایی، هر غیر ” کورد ” ، ” عرب” ، ” ترک ” یا ” بلوچ ” را به جرم اینکه خونش از خون قومیت خودش نیست را به مانند کمونیست ها و یهودیان، غیر ترک ها،غیر کورد ها، دوره ی هیتلر، فرانکو،پینوشه، آتاتورک، اسماعیل خان سمکو و جمهوری
اسلامی قتل عام کنند یا به صورت دسته جمعی زنده به گور کنند.
ناسیونال فاشیسم سابقه ی جنایتش برای هر انسانی که چهار تا کتاب تاریخ ایران و جهان را به صورت سطحی مطالعه کرده باشد روشن است و پتانسیل ها کثیف این نیرو بر همگان روشن است. بنابراین کسی که به اندازه ی یک سر سوزن به ازادی انسان اعتقاد داشته باشد و جوگیر احساسات کثیف ناسیونالیستی نشود، در دام این نیروهای فاشیست نخواهد افتاد.
در کشور آلمان که یک کشور فاشیست خیز است و تمایل به ناسیونالیسم در نهاد بخش عظیمی از جمعیت این کشور به صورت خفته یا بیدار وجود دارد، بنا به همین قوانین بورژوایی و به نسبت عقب مانده تر در مقایسه با دیگر کشورهای اروپای غربی، بر روی کاغذ و در کتاب قانون اساسی کشور نوشته شده است که هر گونه تبلیغ و تهیج برای فاشیسم و نئو نازیسم ممنوع است و پیگرد قانونی به دنبال دارد!!! اینکه پلیس این کشور شدیدا یک پلیس راسیست و ضد خارجی است، برای هر
خارجی که حتی برای یک هفته به عنوان توریست وارد این کشور شده باشد از روز روشن تر است، اما می خواهم این را بگویم که افتخار به ناسیونالیسم، خون و صحبت از نژاد در بین آلمانی ها “تابو “است، با اینکه ممکن است بسیاری از آلمانی ها در درون خود شدیدا به ان معتقد باشند، اما جالب اینجاست که همین احساسات کثیف ناسیونالیستی و ضد بشری در بین ایرانی های ناسیونالیست، ترک های فاشیست، کوردهای ناسیونالیست و غیره جزء بزرگترین افتخارات محسوب می شود!!!!
بنابراین مخالف با اعدام نیروهایی از این دست با چنین اعتقادات، افق و جهان بینی هایی معلوم است که تا چه اندازه می تواند واقعی باشد!! تلکلیف مخالفت اپوزیسیون ناسیونال فاشیست ایرانی با اعدام روشن است.
این نیروها در اپوزیسیون ایرانی کم نیستند و اگر تقی به توقی بخورد، هزار و یک سازمان و ان جی او و محفل و حزب ناسیونال فاشیستی را تشکیل خواهند داد و سریعا از لحاظ مالی ساپورت خواهند
شد. بسیاری از این نیروها که الان ممکن است هیچ خبری از انها نباشد، سالهاست که در اب نمک غرب و امریکا خوابانده شده اند و فردا برای هر عمل تروریستی اماده ی نابود کردن بنیاد های زندگی مدنی در جامعه ی ایران هستند. بخشی از این نیروها شب و روز مشغول کاسه لیسی برای درجه دارهای ارتش امریکا هستند. مجاهدین خلق، کل جبهه ی ناسیونالیسم ایرانی و …، توده و اکثریت، سازمان زحکمتکشان و احزاب دمکرات کوردستان از جمله ی این نیروها هستند!
من واقعا در تعجبم که برخی از این نیروها که اسامی پرطمطراق” اپوزیسیون “خارج کشوری و ” مخالف ” نظام را روی خود گذاشته! چطور تا این اندازه بی پرنسیپ هستند که بدون توجه به اسمی که روی خود گذاشته اند، از ماندگاری جمهوری اسلامی دفاع کرده و مخالفین واقعی نظام جنایتکار جمهوری اسلامی را خشونت طلب می خوانند!
جالب اینجاست که رسانه های نوکر و مدافع وضع موجود از بی بی سی و صدای امریکا ، تلویزیون
اندیشه و غیره گرفته تا رادیو فردا و زمانه و غیره ،از این دلقک های ناسیونالیست فاشیست برای مهندسی افکار در راستای اهداف کثیف خود دعوت کرده و اینگونه تلاش می کنند افکار جامعه ی ایران را از طریق رسانه ی های “ارتباط جمعی ” در راستای اهداف خود هدایت کنند.
نمایندگان این نیروها در خارج کشور در رسانه های بورژوایی و نوکر اعلام خواهند کرد که در خارج کشور هم ،” جانشان ” در ” خطر ” است. زندگی و رفت و امدشان تحت ” کنترل ”
است و تلفن و سکایپ شان” شنود “می شود!
برای نمونه علیرضا نوری زاده که دلقکی مدافع پرو پاقرص رژیم بیست نیست، در صدای امریکا اعلام می کرد که جمهوری اسلامی یکی دو بار در تلاش برای ترور او بر امده و از این خزعبلات!
برخی از این نیروها به روحانی جنایتکار نامه می نویسند و تقاضای
کنترل اعدام ها را از ایشان دارند!!
رهبران احزابی که خط سیاسی و جایگاه طبقاتی اشان با جمهوری اسلامی در یک مسیر قرار دارد ، تفاوت هایشان بر سر حداقلی ترین مسائل است، جمهوری اسلامی ” انحصار طلب ” است و به انها میدان نمی دهد و این نیروها در خارج کشور تریبون جمهوری اسلامی شده اند، اگر به ایران هم باز گردند، قاعدتا باید از جانب جمهوری اسلامی محافظت شوند تا اینکه مخالفین انان و توده ی مردم ازادی خواه انان را
دار نزنند، نه اینکه رژیم انان را در خارج کشور تعقیب کند!
سنت های ارتجاعی در بین اپوزیسیون چپ!
تا انجا که به اپوزیسیون چپ غیر کارگری بر می گردد، این نیرو شدیدا متاثر از راست است. شدیدا مرده پرست اﻧﺪ. زنده ها برای این نیرو کمترین ارزشی ندارند! اعضایشان موقعی که به خطر
ﺑﻴﻔﺘﻨﺪ و ناچار شوﻧﺪ به خارج کشور مهاجرت ﻛﻨﻨﺪ، کمترین مسئولیتی در قبالش ندارند، اما به محض اینکه کسی را می کشند یا اعدام می کنند، زندگی نامه نویسی، اشک تمساح ریختن و قهرمان سازی از او شروع می شود! بسیاری از این نیروها ” اعدام ” را تبدیل به یک وسیله برای تعریف و بازتعریف خود کرده اند و به نظر می رسد که زیاد هم از اعدام فعالین سیاسی ناراحت نیستند! چون انها فکر می کنند اگر کسی اعدام شود یا محکوم به اعدام شوند، می توانند با تبلیغات ریاکارانه ی مخالفت با اعدام و هوچی گری پوپولیستی جایگاهی برای خود در جامعه پیدا کنند.
تبلیغات الکی انها در مورد اعدام و مخالفت های سطحی شان با اعدام در بسیاری از مواقع نتیجه ی عکس داده و در برخی مواقع با هوچی گری های بی رﺑﻂﺸﺎﻥ باعت شده اند که شخص محکوم به اعدام، اعدامش قطعی گردد!
مخالفت این نیرو با اعدام به شکلی کاملا پوپولیستی و مظلوم نمایانه است. انها اعلام می کنند که
رژیم اعدام می کند و می کشد و اینگونه تنها جنبه ی” درنده خویی” نظام را نشاﻧﻪ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ و با گریه و زاری برای اعدامیان و زندانیان در شرف اعدام، در تلاش برای دست و پا کردن پایگاه اجتماعی برای خود هستند. طوری صحبت می کنند که انگار اگر رژیم جمهوری اسلامی ، انسان ها را اعدام نمی کرد و زندانی سیاسی در ان وجود نداشت و غیره یک رژیم ” متعارف ” بورژوایی بود،برای انان قابل تحمل بود و مشکلی با این رژیم نداشتند!!! غافل از انند که مخالفت کمونیسم با بورژوازی تنها به خاطر درنده خویی بورژوازی و شکل سرکوب ان نیست، بلکه برعکس به خاطر ماهییت طبقاتی ان و
ضدیت این نظام با بخش وسیعی از جامعه یعنی طبقه ی کارگر است.
نیروی هایی که تا این اندازه سطحی به مسائل نگاه می کنند در حقیقت نه تنها ابتدایی ترین مفاهیم مارکسیستی را درک نکرده اند، بلکه حتی از پوپولیست ها هم عقب مانده ترند.
مارکس سالها تلاش کرد تا با جمع اوردی مطالعات عمیقش،
بنیانگذار علم نقد اقتصاد سیاسی شد. مارکس ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی را اینگونه توضیح می دهد که این تولید اجتماعی است ، که شیوه ی اندیشیدن را تعیین می کند و نه برعکس!
نیروهایی که تنها جنبه ی اسلامی بودن! نظام، یا سرکوبگری ان را می بینند و از موضع طبقاتی و کشمکش طبقاتی دو طبقه ی ذاتا متخاصم به مساله ی اعدام و سرکوب به مثابه ی روبناهای ارتجاعی در دست دولت های بورژوایی نگاه نمی کنند، همواره در تحلیل به
دامن لیبرالیسم غلتیده و پوسیده ترین تحلیل ها ی ایدئالیستی را به جای مارکسیسم به خورد جامعه داده اند!
ما کمونیست ها معتقدیم که برای در هم شکستن قهر ضد انقلابی نیاز به قهر انقلابی است. موضع ما کمونیست ها هیچگاه نمی تواند، در تقابل با اصول بنیادین کمونیسم یعنی ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی باشد.
تلاش جمهوری اسلامی برای ماندگاری خود و دست زدن این نظام به اعدام و کشت و کشتار، نه به خاطر دفاع از ایدئولوژی فاﺷﻴﺴﻢ اسلامی، انچه بسیاری از نیروهای چپ می گویند، بلکه به خاطر حفظ مناسبات طبقاتی جامعه ی سرمایه داری در ایران است. اسلام و ایدئولوژی اسلامی تا انجا برای این رژیم اهمییت دارد که در خدمت سوداوری سرمایه باشد، در غیر این صورت این همه دیالوگ ” تمدن” ها و ” نرمش قهرمانانه ” در اصل در تقابل با اسلام “ناب محمدی” است! ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻧﻆﺎﻡ اﺯ ﺭﻭﺯ ﺳﺮ ﻛﺎﺭ ﺁﻣﺪﻧﺶ اﺩﻋﺎﻱ ﺁﻥ ﺭا ﺩاﺷﺘﻪ!!!!
مخالفت کمونیست ها با اعدام نمی تواند از موضعی مظلوم نمایانه باشد، مخالفت ما کاملا از موضعی تعرضی برای در هم شکستن دستگاه دولتی سرمایه داری است.
خوانندگان این مطلب را رجوع می دهم به مقاله یی ارزشمند از رفیق گرانقدر مهدی گرایلو تحت نام توافقات اقتصادی و تناقضات سیاسی مندرج در نشریه ی
خاک.
ادامه ی این مطلب را به برخورد مارکسیستی به تبلیغات و رسانه اختصاص خواهم داد!
نه به جمهوی اسلامی
نه به اعدام
حسن معارفی پور
۰۸٫۱۱٫۲۰۱۳