پیرامون ماهیت جنبش سکولار دمکراسی

پیرامون ماهیت جنبش سکولار دمکراسی
جنبش سکولار دمکراسی خود را در قید و بندهای اندیشهء سیاسی معین که نظم سیاسی معینی را هدف مبارزات خود قرار دهد، محدود نمیسازد. چرا که جنبش سکولار دمکراسی با پذیرش چارچوبهای فکری و سیاسی معین، به نهاد و جبهه سیاسی تبدیل خواهد شد که نگاه اش پیش از هر چیز معطوف به قدرت و تصاحب آن میباشد. تصاحب قدرت و به حوزهء حکومت خزیدن، بعبارتی خلع سلاح کردن جامعه در مقابل استبداد و حکومتهای توتالیتر میباشد. جنبش سکولار دمکراسی برای حفظ آرمانهای دمکراسیخواهانهء خود و پاسداری از پرنسیپ های دمکراسی سکولار، رسالتی فراتر از تبدیل شدن به یک نهادِ سیاسی و برنشستن در قدرت را دارد. چگونه خواهد شد از آرمانهای دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم به دفاع برخاست، امّا جایگاه خود را بمثابه جنبشی آزادیخواهانه شراکت در قدرت دانست؟

کوروش اعتمادی
۲۴ مارس ۲۰۱۴
Koroush_etemadi@hotmail.com

****
سامان یافتنِ جنبش سکولار دمکراسی، بمثابهء نهادی سیاسی، رویدادی نوین در تاریخ جنبش دمکراسیخواهانه مردم خواهد بود. آگاهیم بنیادهای فکری سکولاریسم در میهن ما، ریشه در جنبش روشنفکری در سرآغاز انقلاب مشروطه دارد که هرگز از آن پس تا بامروز این تحول فکری نتوانسته بود خود را در سامانهء سیاسی متجلی سازد.
تلاش در این راستا با برگزاری نخستین کنگره سکولار دمکراتهای ایران در سال گذشته در شهر واشنگتن که بمناسبت سالگرد انقلاب مشروطه برپا گردید، آغاز شد که میتواند مقدمهء تحقق آن آروزی دیرینه ای باشد که نزدیک به یکصد سال است صرفاً در حد یک رویا باقی مانده بود. اگر چه در آغاز راهیم ولی امید است با پیوستن دیگر نیروهای دمکراسیخواه و عدالتجو به این هم پیمانی، جنبش سکولار دمکراسی جان تازه ای گیرد و اینبار خود را در قالبِ نهادِ تشکیلاتی گسترده و فراگیر سامان دهد.
جنبش سکولار دمکراسی بر پایهء طبیعت ذاتی اش فراگیر، غیر ایدئولوژیک و پیش از هر چیز آلترناتیو هر رژیم مذهبی است. جنبش سکولار دمکراسی برای دست یازیدن به اهدافش، نگاهش معطوف به برنشستن در قدرت نیست بلکه فراسوی هر نظم سیاسی وظیفه خود میداند نهاد قدرت را به چالش فراخواند تا در همهء ایام جامعهء ابزار دادخواهی برای حفظِ بنیادهای دمکراسی را در اختیار داشته باشد.
گاه میاندیشم که چه ضروتی دارد هر بار در پسوندِ عنوانِ جنبش سکولار دمکراسی، تأکید مکرر بر انحلال طلبی کنیم؟ اساساً چه ضرورتی دارد اندیشه ایکه بنیادش بر انحلال طلبی رژیم های مذهبی و ایدئولوژیک استوار است، با طرح شعار انحلال طلبی تکرار مکرر واقعیتی را بکنیم که در نهانِ نامش مفهوم انحلال طلبی رژیمهای غیر دمکراتیک نهفته است. هدف و فلسفه وجودی جنبش سکولار دمکراسی یعنی انحلال هر حکومت مذهبی و ایدئولوژیک است. آیا این ادعای دروغینی نیست که گاه برخی با یدک کشیدنِ عنوان سکولار دمکرات، بناگهان رسالت خود را از یاد برده و در کوششی مذبوحانه از انحلال جمهوری اسلامی بمثابهء یک حکومت مذهبی سرباز زده و بر پایهء چند خواست مطالبه محوری در پی یافتن روزنه ای برای چانه زنی با ملایان میباشند؟
جنبش سکولار دمکراسی، جنبش دمکراسیخواهانه همهء آحادِ جامعه سیاسی و شهروندی است که خارج از حوزهء قدرت نگاهی تیز و نقادانه به حکومت دارند و در مقابل هیچ نظام سیاسی سرکوبگری نه تنها سر تمکین فرود نخواهند آورد، بلکه در صدد میباشند تا شرایط و مقدمات فروپاشی آنها را در سطح جامعه فراهم آورند. در این جبههء فراگیر دمکراسیخواهانه همهء اندیشه های سیاسی و گروه بندیهای اجتماعی بر سر اهدافی معین در برپایی جامعه و حکومتی سکولار و دمکراتیک با یکدیگر هم پیمان میشوند. این هم پیمانی پیش از هر چیزی بر سر انحلال سند حقوقی است که پایه های نظامهای استبدادگرایانهء مذهبی و ایدئولوژیک را تثبیت کرده و ظاهری قانونی به آن میبخشد.
جنبش سکولار دمکراسی جنبشی خشونت پرهیز است، امّا در مبارزه علیه هر حاکمیت مذهبی و ایدئولوژیک سر آشتی ناپذیری دارد. جنبش سکولار دمکراسی خود را در قید و بندهای اندیشهء سیاسی معین که نظم سیاسی معینی را هدف مبارزات خود قرار دهد، محدود نمیسازد. چرا که جنبش سکولار دمکراسی با پذیرش چارچوبهای فکری و سیاسی معین، به نهاد و جبهه سیاسی تبدیل خواهد شد که نگاه اش پیش از هر چیز معطوف به قدرت و تصاحب آن میباشد. تصاحب قدرت و به حوزهء حکومت خزیدن، بعبارتی خلع سلاح کردن جامعه در مقابل استبداد و حکومتهای توتالیتر میباشد. جنبش سکولار دمکراسی برای حفظ آرمانهای دمکراسیخواهانهء خود و پاسداری از پرنسیپ های دمکراسی سکولار، رسالتی فراتر از تبدیل شدن به یک نهادِ سیاسی و برنشستن در قدرت را دارد. چگونه خواهد شد از آرمانهای دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم به دفاع برخاست، امّا جایگاه خود را بمثابه جنبشی آزادیخواهانه شراکت در قدرت دانست؟
جنبش سکولار دمکراسی، جنبشی پایدار و همیشه ماندگار چون ابزار مبارزهِ جامعه علیه حکومت خواهد بود. جنبش سکولار دمکراسی در واقع آن نهاد اپوزیسیونال دائمی در خارج از حوزهء قدرت میباشد که دولتها و حکومتها را که طبیعتاً متکی بر منافع فرقه ای میباشند به چالش فرامیخواند. اگر چه احزاب سیاسی بنیادهای اصلی هر دمکراسی مدرن میباشند، امّا در حوزهء قدرت بیشتر آن کنند که اهداف و منافع حزبی شان بر آنها حکم میکند. جامعه نمیتواند همیشه متکی بر امیدها و وعده هایی باشد که احزاب سیاسی نوید آنها را میدهند. جامعه سیاسی میتواند در شرایط متفاوت دو ماهیت متفاوت داشته باشد؛ آنجا که خارج از حوزهء قدرت سیاسی است مطالبات معینی را مطرح میکند و آنجا که در قدرت قرار میگیرد عملکردهایی متفاوتی با قولهایی که در آغاز به مردم داده انجام میدهد. براستی چند حزب سیاسی در جهان را میشناسیم که زمانی به حوزهء قدرت وارد میشوند، دقیقاً آن اقداماتی را انجام میدهند که در دورهء اپوزیسیون بودنشان قول انجام آنها را به مردم داده بودند؟ از این رو جامعه نیازمند ابزاری نوین تری برای احقاق حقوق پایمال شده خود در مقابل حکومتها میباشد. آن نیروی پایدار و ماندگاری که منعکس کننده مطالبات عمومی مردم و آحاد شهروندان یک جامعه میباشد، جنبشی است فراگیر که سر آشتی با هیچ نظام و حکومت سیاسی و یا بطور عام آکتورهای جامعه سیاسی ندارد.
ممکن است اشاره گردد اگر به احزاب سیاسی که مؤلفه های واقعی هر دمکراسی مدرن میباشند، اعتمادی نیست پس به نهادهای صنفی مراجعه کنیم و از آنها برای دادخواهی استمداد بخواهیم. روشن است حضور نهادهای مدنی در حوزه های صنفی گوناگون امر مبارزه برای احقاق مطالبات مدنی گروه های اجتماعی مختلف را پیش خواهند برد. امّا اعتراضات خرد و پراکنده و کوتاه مدت در صنوف معین چندان پایدار و نتیجه بخش برای مطالبات سراسری مردم نخواهند بود. یک جنبش سراسری گسترده مدنی در پیوند با جنبشِ روشنفکری مبتنی بر پلاتفرم سیاسی مشترک که همهء آحادِ جامعه و دسته بندیهای سیاسی و اجتماعی را در خود در برگیرد، به نیروی بنیان برافکنی تبدیل خواهد شد که حقوق دادخواهی جامعه را یکباره در مقابل دولتمردان استبدادگستر قرار میدهد.
از این رو جامعه برای تأمین و کسب حقوق سیاسی، اجتماعی و صنفی پایمال شده خود در مقابل حکومتها، نمیبایست به برآورده شدن چند مطالبه حداقل بسنده کند. مبارزه برای برقراری آزادی و عدالت اجتماعی در هر زمان و شرایطی امر کوتاه مدت و موقتی نمیباشد. برای رسیدن به خواستهای حداکثر و دمکراسی، جامعه نیازمند ابزار مبارزاتی جدی تری است که انسجام بخش همهء نیروهای دمکراسیخواهی باشد که بنا دارند حضوری گسترده و دائمی در عرصه پیکار برای تحقق عدالت در جامعه داشته باشند. جنبش سکولار دمکراسی آن اپوزیسیون مادالعمری است که خاستگاه همهء نیروهای دمکراسیخواه و سکولاری محسوب میشود که مصم هستند استبدادگران را از اریکه قدرت به زیر کشند و برای پایدار ماندن ظرفیت های مبارزاتی مردم و حفظ دمکراسی، در بستر زندگی اجتماعی مردم باقی بمانند و چشم طمعی هم به قدرت نداشته باشند.