پیرامون اطلاعیه اخیر سایت آزادی بیان در امتناع از “درج جر و بحثهای فیسبوکی”

پیرامون اطلاعیه اخیر سایت آزادی بیان در امتناع از “درج جر و بحثهای  فیسبوکی”

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۲۱ اکتبر ۲۰۱۴

مقدمه:

گردانندگان محترم سایت آزادی بیان که به حق تلاششان در دفاع از آزادی بیان و ارائه تصویری بی پرده از تمامی طیف گرایشهای سیاسی و خصوصا چپ، همیشه ستایش انگیز بوده و به همین دلیل هم این سایت نقش مهمی در ارائه طیف چپ داشته است، اخیرا در اطلاعیه کوتاهی، اعلام کردند که از “درج موضوعات فیسبوکی”   معذور هستند.

من این تصمیم را غیر اصولی و ضد درک آزادی بیان می دانم.فکر می کنم محق هستم بعنوان خواننده این اطلاعیه نقدم را به آن بنویسم و انتظار هم داشته باشم در همان سایت منتشر شود تا بقیه خوانندگان هم بتوانند با نقد من آشنا شوند و نظر بدهند.

در این مقاله من ابتدا از دید خودم توضیح می دهم که این اطلاعیه بر بستر چه “بحث فیسبوکی” صادر شده و بعد مرسم به متن این اطلاعیه و نقد شخص آنرا انجام می دهم:

(۱)بستر زمانی و شرایطی که سایت آزادی بیان این اطلاعیه را صادر کرده:

سایت آزادی بیان می گوید: “مدتی است که مقالاتی در ارتباط با مکالمات در فیسبوک برایش ارسال می شود”. من مدعی هستم این “مدت” ذقیقا در موضوع اعتراضات من و سایر کمونیستها به اتهام زنیها و فحاشیهای اعضا و کادرهای حزب کمونیست کارگریست و سایت آزادی بیان زیر فشار این فرقه سیاسی قرار گرفته این این “مباحث” را ببندد و درز بگیرد! قبلا هم شاهد بودیم اصغر کریمی و رهبری این فرقه کمونیست کارگری رسما به سایت آزادی بیان در مورد انتشار نامه سرگشاده ناصر احمدی اعتراض کرده بود و خوهان سانسور نامه او شده بود که خوشبختانه با پاسخ رد مواجه شده بود.

خواننده گرامی ملاحظه بفرماید که دو مقاله من در افشای لمپنیزم کادرها و اعضای حزب کمونیست کارگری در سایت آزادی بیان تبدیل شد به یک مقاله با نام بی معنی:”دو مطلب در مورد حککا” (۲) که اگر من نویسنده می خواستم چنین نام بی محتوائی داشته باشد که طبعا خودم این نام را گذاشته بودم!

لذا من مدعی هستم سایت آزادی بیان دقیقا زیر فشار فرقه های کمونیست کارگری تصمیمی سیاسی گرفته که امر مخالفت با لمپنیزم سیاسی حزب کمونیست کارگری و سایر احزاب دو فلویش را “درز” بگیرد و این بهانه “معذور بودن از درج بحثهای فیسبوکی” فروختنی نیست! جالبست که وسعت گرفتن فحاشیها و اتهام زنی های اون فرقه کمونیست کارگری بخاطر اعتراض جامعه و آزادیخوهان به سیاستهایش بیشتر دارد با باران فحاشی و اتهام زنی کادر لمپنهای اون حزب در فیسبوک مواجه می شود و گروههای جدیدی در حال جمع آوری طومار بر علیه این متدها هستند!

(۲)نگاهی به “استدلالات ” سایت آزادی بیان:

 

سایت آزادی بیان می گوید(۱)

تجربه اینمدت نشان میدهد که بهتر است که این جر وبحثها در همان فضای فیسبوک ادامه یابد .علت اینکار هم این است که ما نمیتوانیم صدها کامنت فیسبوکی را زیر و رو کنیم تا ببینیم حق با کیست. به همین علت از امروز به بعد از درج مطالب فیسبوکی معذوریم.”

اولا: تجربه کی ها نشان داده؟! “تجربه” و بررسی و سنجش تحربه، خودش از موضوعات مهم علم کنونیست.اینجوری در دنیای مدرن از “تجربه” حرف نمی زنند! عامل تجربه در این بیانیه، مشخص نیست و لذا: حکم تجربه نشان می دهد کاملا سابجکتیو و دلبخواهیست!

دوما: حالا چرا حذف مناظره ها و بحثهائی که اشاره به فیسبوک دارد، “بهتر است” در سایت آزادی بیان انجام نشود؟! خود “بهتر بودن” را کی تعیین کرده؟ خود “بهتر” یا این سایت؟ منطق این “بهتر بودن”؟بعضی وقتها چیزها “بهتر” نیستند و تازه منطقی تر هستند! بهتر بودن هم بسیار سابجکتیو است و بیشتر دلبخواهی بودن را متبادر می کند!

سوما: چرا کلمه “جروبحث” را بکار می برد؟! در فرهنگ ایرانی ، “جروبحث” کلمه تحقیر آمیزیست.یک قضاوتی پشتش هست که ظاهرا دعواهائی بی معنی و بی ارزش دارد انجام می شود! پشت بکارگیری این کلمه یک قضاوت خوابیده که کاملا سابجکتیو است! اعتراض به اتهام زنی امنیتی در فرهنگ چپ یک بحث بسیار مهم و حیاتی است.تلاش برای سالمسازی فضای بحثها وظیفه ای به تعویق افتاده!

چهارم:این “ما” که نمی تواند کامنتهای فیسبوکی را زیر رو رو کند کیست؟ آیا گرداننده سایت آزادی بیان دارد بجای کلیه انسانها حرف می زند؟ ایشان می تواند بگوید “من نمی توانم” که البته ما هم پاسخ می دهیم شما نمی توانید ما می توانیم! اینکه نشد منطق!

پنجم:اینکه شما نمی توانید تصمیم بگیرید حق با کیست دلیل نیست! شاید خواننده دیگری بتواند! اینجا هم همان سنت تصمیم گیری بجای همه انسانها خودش را نشان می دهد! چرا چپ و کمونیستها خصوصا یاد نگرفته اند بجای همه انسانها حرف نزنند؟ نماینده خودشان بمانند؟

ششم:آیا فیسبوک با سایر فضاهای انسانی فرق دارد؟ آیا اگر مقاله ای در مورد اوکرائین یا کردستان یا مصر یا جای دیگر هم نوشته بشود، با همین “منطق” می توان گفت:”ما اونجا نیستیم ببینیم کی درست می گه پس؟ معذوریم از انتشار بحث و مناظره در اون مورد!”! خیر! فیسبوک امروزه فضای بسیار بزرگیست از ارتباط چند طرفه انسانها و هیچ مدیائی نمی تواند از آن بگریزد و در مقابلش با هیچ بهانه ای نمی توان خط قرمز کشید! فرق فیسبوک اینست اتفاقا که آدمها بیشتر صورت واقعیشانرا نشان می دهند! لمپنیزم سیاسی فرقه های سیاسی بهتر عریان است.فعالین اونها بیشتر مورد سوال هستند و دینامیزم زنده تری در فیسبوک هست.

(۳)خلاصه کنم:

اطلاعیه سایت آزادی بیان، نه دارای منطقی است قابل دفاع و نه در فضای طبیعی نوشته شده.من مدعی هستم گردانندگان این سایت زیر فشار فرقه کمونیست کارگری هستند و نمی خواهند جامعه بیشتر و عمیقتر اینها را بشناسد! از سایت آزادی بیان می خواهم این تصمیمش را تغییر دهد و آزادی بیان را رعایت کند.خط قرمز کشیدن روی بحثهای فیسبوکی مانع رشد فرهنگ سیاسی ماست!

منابع بیشتر:

(۱)اطلاعیه آزادی بیان

http://www.azadi-b.com/J/2014/03/post_240.html

(۲)آدرس تغییر نام یافته دو مقاله من در سایت آزادی بیان:

دو مطلب در مورد حککا””

http://www.azadi-b.com/G/2014/03/post_232.html

(۳)ریشه یابی رشد لمپنیزم سیاسی در حزب کمونیست کارگری ایران(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۰۵-ریشه-یابی-رشد-لمپنیزم-سیاسی-در-حزب-کمونیست-کارگری-ایران

(۴)محمود قزوینی: حزب کمونیست کارگری چه پاسخی دارد؟

http://www.azadi-b.com/J/2014/03/post_573.html

 (۵)حزب کمونیست کارگری و فرهنگ مجاهدینی / حامدخاکی , فردین آرام و عباس رضایی

http://www.azadi-b.com/J/2014/03/post_573.html

 

(۶)برخی از مقالات این نویسنده در خصوص فیسبوک:

هویت کاذب در فیسبوک و سایبراسپیس(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۵۸۲-هویت-کاذب-در-فیسبوک-و-سایبراسپیس

نگاهی به سانسور در فیسبوک(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٢/۲۷۵-نگاهی-به-سانسور-در-فیسبوک

مختصری در موضوع سانسور و انواعش در حاشیه بحث آزادی بدون قید و شرط بیان(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٢/۲۷۱-مختصری-در-موضوع-سانسور-و-انواعش-در-حاشیه-بحث-آزادی-بدون-قید-و-شرط-بیان