آنالیز”دفاعیات”اقبال نظرگاهی از اتهام زنیهایش و حزبش!
نمونه ای دیگر از لمپنیزم سیاسی در حزب کمونیست کارگری ایران
از: سعید صالحی نیا
۱۸ مارس ۲۰۱۴
“” پاسدار سعید شما آموطش دیده هستین که علیه کمونیستها قلم بزنی. من اعلام میکنم که شما یک توده ای پاسدار شده هستین.”
(اقبال نظرگاهی از حزب کمونیست کارگری ایران)
مقدمه:
در مقاله قبلی (۲) توضیحی دادم که ریشه های گسترش لمپنیزم سیاسی در حزب کمونیست کارگری ایران چیست. این حزب هر قدر سیاستهایش شکست می خورد و منزوی می شود، رهبریش، کادرهایش و اعضایش بیشتر در تولید دنیائی ذهنی پیش می روند و ارتباطشان را با جامعه ایران از دست می دهند. سر در می آورند از فستیوال “کلیتوریس-واژن” و بعد دنبال فمن می افتند و مدعی “جنبش برهنگی” می شوند و “اعتراض برهنه” را به ۸ مارس می خواهند بفروشند.
پابپای فرقه ایزم رو به رشد، لمپنیزم سیاسی ، رشد می کند.گرایشی که از بالا در سطح رهبری ترویج و حمایت می شود و در پائین بر بستر فرهنگ شرقی و عقب افتاده آدمهائی که از ایران کنده اند و جائی هم در فرهنگ غرب و زندگی غربی ندارند، تبدیل می شود به “زبان ارتباطی با مخالف”.
وقتی فرقه ساخته شد، مخالف خودش را خصوصا از میان خودیها و آنها که گرایش به نقد فرقه دارند ، “دشمن” می داند که باید با هر وسیله شده یا ساکت شود یا آنچنان کلاه بوقی به سرش گذاشته شود که دیگران، جرات نزدیک شدن به او نداشته باشند! شانتاژ ، بستن دروغ و تکرار آن به این امید که تکرار دروغ، به حقیقتی تبدیل شود. استفاده از تابوهای ساخته شده در فرقه و کوبیدن اون تابوها بر سر مخالف. اینها متدهای شناخته شده عملکرد فرقه ها و فرهنگ فرقه است.فرقه با این ابزارها سعی می کند اعضایش را در صف نگه دارد. مطالعه فرقه مجاهد و این فرقه که اسمش حزب کمونیست کارگریست یا فرقه فولادوندیها ، نمونه های بسیار خوبیست برای هر فعال سیاسی هر جامعه شناس و روانشناس اجتماعی و کمکی است به جامعه تا بتواند از این چاله های فعالیت سیاسی عبور کند.
در این مقاله ، من آخرین تلاش یکی از اعضای فرقه ای بنام حزب کمونیست کارگری ایران را که اقبال نظرگاهی باشد ، مورد بررسی قرار می دهم و مطمئن هستم این تلاشهای من به توسعه فرهنگ مدرن تحزب و فعالیت سازمانی کمک خواهد بود و عکس العملهای بسیار خوب از جوانان و فعالین سیاسی خصوصا داخل کشور من را در این راه تشویق کرده و از همه عزیزان تشکر دارم:
(۱)اقبال نظرگاهی چگونه از روشهای زشتش و حزبش “دفاع ” می کند(۱)؟
در “پاسخنامه ای ” به محمود قزوینی، حامد خاکی ، عباس رضائی و فردین آرام که به اقبال نظرگاهی و تعداد دیگری از اعضای حزب کمونیست کارگری ایران، روشهای زشت اتهام زنی امنیتی را بکار گرفته اند، اقبال نظرگاهی چیزهائی نوشته که بیشتر خودش و حزبش را افشا می کند :از دوستان می خواهم این “پاسخنامه” را دقیق بخوانند(۱):
ابتدا ، جناب اقبال سابقه دوران قدیم را به رخ محمود قزوینی می کشد و یادآوری می کند که به او ، رای هم می داده! (سعنی که بابا ما با هم بودیم چرا با ما این می کنی!) بعد ، مدعی می شود که “در بحث اثباتی” در مقابل نقدهای سعید صالحی نیا به برنامه دنیای بهتر، وارد نشده چون؟ اجازه پیدا نکرده وارد شود!(معلوم نیست در فیسبوک که مکاتبات کتبی هستند، چگونه ادم “اجازه پیدا نمی کند!)و لذا؟ یک حرفهائی زده که تازه اتهام امنیتی نبوده بلکه(۱)
“.. توهین سیاسی من این بود که نوشته های ضد کمونیستی ایشان می تواند تلاشی در راستای جنگ سایبری سپاه پاسداران باشد.”!
خواننده گرامی قبلا متن اتهامات این اقبال نظرگاهی را که من منتشر کردم دید! مشخص بود که ایشان دارد حرفش را تغییر می دهد آنهم در قرن ۲۱ و انتشار اتهامات ایشان در فیسبوک! ایشان رسما من را پاسدار توده ای “اعلام” کرد! حالا دبه در آورده و می گوید “گفتم در راستای…”!
بعد از این انکار بسیار مضحک، ایشان ادامه می دهد(۱)
“… سه نفر (حامد خاکی،عباس رضائی و فردین آرام در نوشته ای ..بجای اینکه فرد و افراد خاطی را مقصر بدانند جکک را مورد جمله قرار داده اند..کما اینکه وقتی سعید صالحی نیا عضو حکک بود و علیه لنین می نوشت، این جماعت آن موقع هم حکک را مقصر می دانستند..گویا اقبال در پاسخ به این منتقد گفته است پاسدار!…آیا در فیسبوک زحمت کشیده اید دنبال دهها توهین شخصی آقای صالحی نیا به من بگردید؟..من هیچگاه وارد بحث اثباتی به ایشان نشدم چون توهینهایش این فرصت را نمی داد..
قضاوت شما را غیر منطقی، تحقیق نشده،غیر سالم و ضد حزبی و در خدمت اهداف حقیر تشکیلاتی و منهم بنامتان ثبتش کرده ام…من که عضو حزب هستم به درجه کادر و رهبری حزب ارتفاع داده اید تا بلکه بتوانید ۴ نفر از افراد فامیل و دوستان دور و برتانرا قانع کنید که حزب کمونیست کارگری بد است…توهین سیاسی من این بود که نوشته های ضد کمونیستی ایشان می تواند تلاشی در راستای جنگ سایبری سپاه پاسداران باشد. شما بجای تلنگر زدن به یک پریشان ضد کمونیست و قلم زنی غیر سیاسی و ناسالم سعید صالحی نیا با شتاب به فکر بهره برداری حیثیتی برای خودتان شده اید”.
خوب دقت بفرمائید! اقبال نظرگاهی بتدریج طلبکار این ۴ نفر متعرض می شود و ازشان می خواهد که بیخودی به حزبش ایراد نگیرند! بروند سعید صالحی نیا را نشانه بگیرند! دارد آنها را به غیر منطقی بودن، غیر سالم بودن و دنبال اهداف “حقیر تشکیلاتی”(؟) مفتخر می کند تا بقیه بیرون از فامیل اینها ! بدانند که دیگر نباید به اقبال و حزبش نقدی کرد!
(۲)ماهی از سر بگندد نی زدم!
آنالیز”پاسخ” اقبال نظرگاهی، بیشتر تایید می کند که ما با یک فرقه با یک جمع سازمانیافته لمپن سیاسی سروکار داریم.ایشان به شیوه بامزه ای به مخالفینش تذکر می دهد که سعید صالحی نیا مستحق فحاشی و اتهام زنیست! چون قبلها هم به لنین “حمله” کرده بود! (توجه بفرمائید نقد به لنین را حمله می گوید!) بیاد معترضینش آورد که اون موفع ها هم به حزبش ایراد گرفتند (در حالیکه نباید می گرفتند)و اون نقد سعید صالحی نیا به لنینیزم و آزادی بیان او شبیه است به اتهام زنی اقبال نظرگاهی و حتما “ازادی بیان در حزبش”! یعنی اقبال نظرگاهی مدعی است که می تواند اتهام امنیتی به فردی بزند و حزبش هم کاره ای نیست! چون؟ آزادی بیان اوست و حزبش باید اون آزادی بیان را رعایت کند!
این نکته بسیار مهمی است و نشان می دهد که این فرقه اقبال نظرگاهی تا چه حد اتز حزب منصور حکمت دور شده که لمپن سیاسی مدعی می شود که حزبش او را آزاد گذاشته تا به مخالفینش اتهام امنیتی بزند! اینست بطور واقعی آنچه از حزب منصور حکمت مانده!
اقبال نظرگاهی ، مدعی است که نتوانسته، فرصت نداشته از نقدهای من به برنامه حزبش دفاع کند، در حالیکه ایشان روزها و روزها به درخواست من در ماندن روی دفاع از برنامه اش با حمله شخصی پاسخ داد و الانهم هیچ عضوی و کادری از حزبش کوچکترین پاسخی به نقدهای من به برنامه دنیای بهتر ننوشته و منتشر نکرده! چرا؟ چون اولا اینها پاسخی ندارند و دوما فکر می کنند با بایکوت من، می توانند مسئله را پاک کنند!
من بار دیگر اعلام می کنم که بررسی “پاسخ” اقبال نظرگاهی تاییدی است بر این حکم که ماهی از سر می گندد. حزبی که چنین آدمهائی را از “خیلی وقت پیش”، حداقل ۱۴ سال، در خود دارد ، و این ادمها که کم هم نیستند ، در فیسبوک دارند زیر پوست فرهنگی اون حزب را نشان جامعه می دهند، نمی تواند رهبری سالمی داشته باشد! ماهی از سر می گندد و اقبالها فقط علامت هستند و نتیجه!
خلاصه:
سفسطه های اقبال نظرگاهی را بررسی کردیم.دیدیم که پاسخهایش بیشتر ماهیت تفکر ایشان و ماهیت حزبی که ازش دفاع می کند را نشان داد.مشخص شد که ایشان برای توجیه خودش، اولا گفته های خودش را منکر می شود و می چرخاند و دوما توپ را به شکل وقیحانه ای به زمین معترضین می اندازد و اونها را “ضد تشکیلاتی” می نامد! طبعا تشکیلاتی که امثال اثقبال نظرگاهی ، تمره ۱۴ ساله اش هست، باید برچیده شود.باید به زباله دان انداخته شود و رهبریش استعفا بدهد! تشکیلاتی که در مقابل نقدها به سیاستش، مخالفش را پاسدار و توده ای و اسلامی و روانی خطاب کند شایسته رسیدن به همین مفطه ای است که می بینیم!
در خاتمه از محمود قزوینی و حامد خاکی ،،عباس رضائی و فردین آرام بخاطر این اعتراضشان تشکر می کنم و از سایر فعالین کمونیست و آزادیخواه می خواهم در نبرد با این لمپنیزم سیاسی متحد شوند.
منابع دیگر:
(۱)اقبال نظرگاهی: جوابی به محمود قزوینی
http://www.azadi-b.com/J/2014/03/post_220.html
(۲)سعید صالحی نیا: ریشه یابی رشد لمپنیزم سیاسی در حزب کمونیست کارگری ایران
آرشیو نقد به فرهنگ لمپنی حامیان حزب کمونیست کارگری(از: سعید صالحی نیا)
از منصور حکمت تا محمد آسنگران تا اقبال نظرگاهی سیر سقوط !
سعید صالحی نیا: “نهایت بلاهت و سفاهت” و فرهنگ محمد آسنگرانی!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۵۸۸-نهایت-بلاهت-و-سفاهت-و-فرهنگ-محمد-آسنگرانی
سقوط تاسفبار فرهنگی حزب کمونیست کارگری ایران(از: سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٣/۴۹۵-سقوط-تاسفبار-فرهنگی-حزب-کمونیست-کارگری-ایران
فرهنگ کی ها در چه حزب کمونیست کارگری؟(سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۸۹-فرهنگ-کی-ها-در-چه-حزب-کمونیست-کارگری؟
در حاشیه استعفای سیمین مجد از عضویت حزب کمونیست کارگری ایران
در حاشیه استعفای سیمین مجد از عضویت حزب کمونیست کارگری ایران
هواداران “کمپین برهنگی” چگونه از خودشان دفاع می کنند؟ نگاهی دوباره به مشکل فرهنگ برخورد به مخالف