رتوریک – شانتاژ “کمونیزم مردانه” برای توجیه “اعتراض عریان! نقدی به متد دفاع فائق عبداللهی پور

رتوریک – شانتاژ “کمونیزم مردانه” برای توجیه “اعتراض عریان!

نقدی به متد دفاع فائق عبداللهی پور

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۱۴ مارس ۲۰۱۴

مقدمه:

هر موضوعی در صحنه سیاست که نیاز به ارائه منطق در میان چپها و کمونیستهای ایران دارد ، موضوعی که اختلاف نظری در میانشان ایجاد می کند، صحنه ای می شود که ما ببینیم این چپ و کمونیزم چقدر در ارائه منطق ، ضعیف و ناشی است.نزدیک ۳۶ سال ، من این ادبیات را دنبال می کنم و متاسف می شوم که می بینم، مرور زمان و قرن ۲۱ هم آنچنان تاثیری در متدهای بیانی و استدلالی این بخش از اپوزسیون ، نگذاشته. همان رتوریکها همان شانتاژها. مهم نیست کی از چی دفاع می کند یا کی به چی نقد دارد.بلد نشده ایم بحثی را مستدل جلوی جامعه بگذاریم. کم می آوریم ، مخالف می شود : نوکر امپریالیزم، عامل رژیم، مشکوک، اسلامی، لیبرال،ملی مذهبی، مردسالار، ناسیونالیست، روانی، “چپ سنتی”، “نوکر اسرائیل”…خلاصه این جور چیزها!

موضوع “اعتراض عریان” از دید من ، همان اندازه مهم است که موضوع هخا مهم بود! همان اندازه مهم است که موضوع “اعتراض ایل بختیاری”! ممکنست اشتباه کنم. مهم اینست که مخالف و موافق، چه سطحی از تمدن . منطق در بحثها بکار می گیرد.ناسلامتی این چپ مدعیست که قرار است جامعه را قانع کند و به زیر پرچم به سرزمین موعود راهنمائی کند!

در مقالات گذشته ام(۲) مواردی از “استدلالات” حامیان “اعتراض عریان” را با منبع ذکر کردم و پاسخ دادم. شانتاژ هائی مثل “اسلامی، چپ سنتی” را از “استدلالات” جدا کردم.استدلالاتی مثل:” زن اگر عریان شود ، انسان به حساب می آید، اینکار تابوشکنی است، نشان می دهیم صاحب بدنمان هستیم، رژیم اسلامی حجاب اجباری دارد پس ما هم برهنه می شویم…تا این شجاعت است، کبریت در باد است، یک قدم بسوی فاز آزادیست” را مورد بمورد پاسخ دادم.

امروز می خواهم یک نمونه دیگر “استدلال-رتوریک-شانتاژ” از سوی حامیان این متد “اعتراض عریان” را بررسی کنم که فائق عبداللهی پور نوشته است(۱). هدف من مثل همیشه نشان دادن سطج نازل استدلالهای ایشان است که علامتی است به فقر استدلال در میان کمونیستهای ایران:

(۱)فائق عبدللهی پور چه می گوید؟(۱)

فائق عبدللهی پور  ، تیتیر مقاله اش را با یک رتوریک و ادعای بی پایه شروع می کند که نمونه بکارگیری شانتاژ بر علیه مخالف است.ایشان مدعی است که مخالف این متد “اعتراض عریان” ، کمونیست مردسالار است! همفکران دیگرش هم قبلا مدعی بودند که مخالفشان ، اسلامی و چپ سنتی است! در حالیکه مثل تمام موارد دیگر اختلاف بین انسانها، مخالفان می توانند با گرایشات کاملا متفاوت و متضاد وجود داشته باشند.

ایشان بعد از مقدمه چینی که ظاهرا مخالان ایشان از لمپنیزم استفاده کرده اند (و همفکرانش نکرده اند!) وارد بحث اصلی می شود و مدعی است که مخالفانش که نه اسم دارند بلکه یک هویت کلی هستند!، ۳ تا ادعا کرده اند:

اولا:”اعتراض عریان” شکل سنتی مبارزه کمونیستی نیست

دوما: مریم نمازی شجاع نیست اگر بود می رفت تو ایران اینکار را می کرد

سوما:ستم کشی زن فقط طبقاتی است و ریشه جنسی ندارد.

بقیه مقاله ایشان صرف این است که ثابت کند این ۳ تا ادعا غلط است و آخر مقاله اش این جملات را می گوید:

. این کمونیست های مذکر واقعا سنگ تمام گذاشتند برای اثبات این واقعیت که کمونیسمشان چقدر مذکر است و همزمان این نکته را به تمام زنان و مردان کمونیست واقعا برابری طلب یاد آوری کردند که تحقق واقعی  برابری زن و مرد در فردای پیروزی سوسیالیسم در گرو پیکار سازش ناپذیر با افکار زن ستیزانه و ناموسپرستانه چنین کمونیستها یی خواهد بود. “

 

(۲)چند پاسخ به فائق عبدللهی پور:

 

اولا: از اصول بحث جدی اینست که ایشان روشن کند دارد به چه فرد معینی پاسخ می دهد.ایشان نمی تواند مخالفی با دید خودش بسازد و اون مخالف ساختگی بی نام و نشان را پاسخ بگوید!

دوما:مبارزات اجتماعی، دو نوع عمده هستند: یا درون جامعه و با ابتکار جامعه در چائی شروع می شوند و کمونیستها اون ابتکارات را پیدا می کنند و اگر در مسیر رشد جامکعه ببینند حمایت می کنند و تبلیغ می کنند یا اینکه در مواردی ممکنست خود کمونیستها درون جنبش خودشان به ابتکاراتی برسند و به جامعه ارائه بدهند تا اجتماعی بشود.تاریخا ما هر دوی این مدل ابتکارات مبارزاتی را دیده ایم. کمونیستها هم تا انجا که خواست اجتماعی شدن داشته اند ، از همه این ابتکارات استقبال کرده اند. در طی تاریخ، انواعی از مبارزه هم بوده که کمونیستها انرا نقد کرده اند.مثل چریکیزم یا خودسوزی یا هخائیزم! یا متدهای مبارزه ای که باعث رشد ناسیونالیزم و سایر گرایشات ارتجاعی شود از جمله متدهای فمینیستی مبارزه که گرایشی راست است در برخورد به مسئله زن. این “ابتکار اعتراض عریان” از این دست است.نه از سر اینکه “سنت کمونیستی نیست” بلکه از سر اینکه سنت فمینیستی و بخشی حاشیه ای از این سنت است ، مورد نقد است. فائق عبدللهی پور اینجا باید پاسخگو باشد!

سوما:اتفاقا بکار بردن کلمه شجاعت ، بیشتر از سوی حامیان “اعتراض برهنه” و نه از سر مخالفت با آن در فیسبوک دارد تکرار می شود و همینطور در میان مقالات حامیان آن(۲). اما راستی کدام آدم عاقلی مریم نمازی را به اعتراض برهنه در حال حاضر در ایران فراخوانده؟! هیچ نوع اعتراض در خارج کشور ، متاسفانه در داخل کشور مجاز نیست و خطر مرگ دارد.لذا من مدعی هستم فائق عبدللهی یک مخالف مجازی ساخته و دارد به او پاسخ می دهد! من با ایشان موافقم که شجاعت اصلا ملاک درستی سیاستی نیست.و در پاسخم به اسماعیل هوشیار این استدلال شجاعت را مردود دانستم.(۲)

چهارم: چه کسی مدعی شده که مسئله زن، وجه طبقاتی دارد اما وجه جنسی ندارد؟ اینجا هم ایشان از خودش مخالفی خیالی ساخته و بهش پاسخ داده! هیچ مسئله اجتماعی اینطور نیست! همه مسائل اجتماعی دارای وجوه مختلف هستند.ریشه های رفتارشناسی تکاملی، روانشناسی اجتماعی، ریشه های اقتصاد سیاسی ، ریشه های فرهنگی و از جمله ریشه های فرهنگ جنسیتی ، همه در ایجاد مسئله زن موثر هستند. اثبات اینکه مسئله زن، رجنسیتی هم هست چه ربطی دارد به اینکه ادمهائی بروند برهنه شوند؟ با چه استدلالی برهنه شدن زن ، بعد جنسی مسئله زن را قرار است حل کند و مثلا با کمپینهای نوع اجتماعی تر نمی شود اینها را مطرح کرد؟ اساسا چه استدلالی هست برای اینکه زن اگر بدنش برهنه شد انسانیتش مشخص می شود(انطور که مریم نمازی مدعیست!) با چه استدلالی برهنه شدن خانم نمازی ، اعلام “حق برهنگی” است؟ و کدام زن ایرانی مشکلش این حق برهنگیست؟ ! می شود مدعی شد که زن در ایران دنبال لغو حجاب اجباریست.می شود و باید هزاران مسئله واقعی زن را در ایران فریاد زد.اما؟ ….این مضحکه خانم نمازی اتفاقا ربطی به ۸ مارس نداشت!

خلاصه کنم:

 

فائق عبدللهی پور، با این مقاله اش بار دیگر ثابت کرد که چپی که او نمایندگی می کند، توان استدلالی صعیفی دارد.متد مناظره مدرن را نمی شناسد.بلد نیست با مخالفش وارد یک بحث جدی شود.گریز دارد از پاسخ جدی و مستقیم و مشخص به یک مخالف واقعی! رتوریکهای نخ نما را بکار می گیرد، مخالف می سازد و او را به مردسالار بودن محکوم می کند!

فائق عبدللهی پور سمبل مدل بسیار شایع کمونیزم و چپ ایران است که هنوز در فضای رتوریکهای جلوی دانشگاهی سالهای ۵۷ جلوت نرفته است.اینکه “اعتراض برهنه” کار درستی است یا نه را هم بگذاریم کنار! اینجوری شماها کمونیزمتان را برای هواداران خودتان هم ثابت نمی کنید! آیا فکر می کنید جامعه ایران با رتورکیهای شماها قانع می شود؟ اگر می شد که وضع حال همه ما فرق می کرد! اما چه بهتر که جامعه این رتوریکها را جدی نمی گیرد! خطرناکتر از متدهای شما ، جامعه ای است که فریبشان را بخورد!

منابع بیشتر:

(۱)فائق عبدللهی پور: کمونیسم مردانه و مردان کمونیست: در باب اعتراض عریان

http://www.azadi-b.com/G/2014/03/post_219.html

(۲)آرشیو برخی نقدها به “متد اعتراض عریان” از : سعید صالحی نیا

اسماعیل هوشیار و تئوری” کبریت در باد “برای دفاع از “اعتراض عریان”

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۰۱-اسماعیل-هوشیار-و-تئوری-کبریت-در-باد-برای-دفاع-از-اعتراض-عریان

حزب کمونیست کارگری ایران، “اعتراض عریان “و ۸ مارس امسال!

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۰۰-حزب-کمونیست-کارگری-ایران،-اعتراض-عریان-و-۸-مارس-امسال

“واژن گیت”، تابوشکنی، سازمان جوانان کمونیست و مبارزه برای آزادی زن !

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۵۹۷-واژن-گیت-،-تابوشکنی،-سازمان-جوانان-کمونیست-و-مبارزه-برای-آزادی-زن

سعید صالحی نیا: تابو و عبور از تابوها ، چرخه ای بی پایان؟

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٢/۲۴۲-تابو-و-عبور-از-تابوها-،-چرخه-ای-بی-پایان؟

نگاهی به “پروژه دفاع از برهنگی” در مقابل جنبش اسلام سیاسی(سعید صالحی نیا) http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=29831