حزب کمونیست کارگری ایران، اعتراض عریان و ٨ مارس امسال!

حزب کمونیست کارگری  ایران، اعتراض عریان و ۸ مارس امسال!

هپروتیزم رو به اوج!

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۱۱ مارس ۲۰۱۴

مقدمه:

۸ مارس ، طبیعتا یک سنت مشخص ، یک نگاه مشخص در مورد مسئله زن بوده و هست.گرایشات اجتماعی و طبقاتی مختلف در جامعه ، از دیدگاههای دیگری به مسئله زن پرداخته اند و سمبلها و پرچمهای دیگری در این موضوع ساخته اند.

فمینیزم ، پرچم طبقات متوسط شهری، گرایش راستی درون جنبش زن است که مسئله زن را درون نظم موجود سرمایه داری تبیین می کند.جامعه را فرا می خواند که “زن ستیز” نباشد، زنها را در گرفتن شغلها معادل بداند، از میان زنها رئیس و وکیل و ..انتخاب کند، …اینها سقف فمینیزم است.اینها مضمون مبارزه فمینیستهاست. متدهای مبارزاتی شناخته شده ای هم دارند. تاریخی معین و گرایش جدیدتر و حاشیه ای “فمن” در اوکرائین که چند تا شاخه هم در فرانسه و میان زنهای تبعیدی منطقه خاورمیانه زده، کل سرمایه این گرایش حاشیه ای است که بطور مفصل من در مقاله ای جدا آنرا نقد کردم(۴).

گرایش کمونیستی، پایه گذار جنبش ۸ مارس بود.در پایه گذاری ۸ مارس، هدف این بود و هست که بین دو جنبش، یکی جنبش طبقه کارگر و جنبش آزادی زن، همسانیها را پیدا کند، به جامعه آموزش دهد که راه رهائی زن، در شکستن نظم سرمایه است، در سازماندهی زن کارگر و فروشنده نیروی کارش، در ارائه راه حلهای مشخص، مسائل مشخص، از دیدگاه مشخصی، ۸ مارس را کمونیستها پایه گذاشتند.

همانطور که روایتهای کمونیستی، انعکاس گرایشات طبقاتی متضاد بوده و هست، همانطور که کمونیزمهای متضادی در تاریخ و الان سربرمی آورند، روایتهای مختلفی هم بعنوان “تم ۸ مارس” از سوی کمونیستها مطرح می شود که از دید من هم طبیعی است و هم حتما قابل بررسی و نقد.

کمدی تراژدی حزب کمونیست کارگری ایران، اعواجاج هایش و سقوطش به دامن راست، ادامه دارد، داستان “واژن گیت” این حزب را مورد بررسی قرار دادم (۴) ، مدتی قبل، مضحکه “برهنگی” و دفاعشان از “فمن” بود و حالا ۸ مارسشان را می خواهیم بررسی کنیم تا ببینیم روی اون زمینه ها، اینها چه دست گلی را بعنوان ۸ مارس به جامعه تحویل دادند:

(۱)”آکسیون اعتراض عریان” مریم نمازی و دفاعیات بعدی اینها:

می گویند، گاهی فیل، موش می زاید. حزب کمونیست کارگری ایران ، نشان داد که موش معمولا موش می زاید! اون روایت قبلی، شایعه است! اینها همه زورشان را زدند، خانم مریم نمازی شدند رفتند جلوی موزه لوور فرانسه در کنار دو سه تا خانم از کشورهای دیگر اسلام زده، برهنه شدند، عکس گرفتند، مصاحبه کردند و…! خلاصه کلی مسئله زن را مطرح کردند و حتی مقداری هم زن را آزاد کردند! از این حرکت مهیج عکسها گرفتند و در فیسبوک و سایتها چرخاندند تا دنیا بفهمد اینها چقر مترقی هستند(۱).

مشکل این بود که مخاطبان اینها هرجا فرصت کردند به این “حرکت” خندیدند و تاسف خوردند که این “حرکت” را عده ای ۸ مارس می خوانند! تعداد مخالفین این مدل حرکت، نه از موضع اسلام پناهی و مردسالاری و غیره که اینها مدعی هستند، بلکه از زاویه عقل سالم، اینقدر زیاد بود که دو سه تائی از اینها شب و روز مامور شدند در فیسبوک به مخالفین لیچار بگویند، لودگی کنند، اتهام بزنند تا “دنیا بفهمد که اینها چقدر مترقی هستند” و مظلومانه دارند در مقابل “بادها می ایستند”!

توی همین فضا بود که تازه دو تا از حامیان شناخته شده اینها (مجید آذری و حبیب بکتاش) که در توجیه خانواده های خودشان و دوستان نزدیکشان  در پیوستن به این “اعتراض عریان” سخت ناتوانند، به میدان آمدند تا ما همه بفهمیم که اینها منطق هم دارند! و این شد که من اینجا نگاهی می اندازم به حرفهای خانم مریم نمازی (که در فیسبوک افتخار پاسخ به نقدها را نمی دهد چون آدم بزرگیست!) و حرفهای این دو متفکر کمونیبست کارگری!

(۲)حامیان “اعتراض برهنه”(یعنی ایستادن خانم نمازی کنار سه نفر خانم برهنه دیگر) چه می گویند؟

فرمایشان سرکار خانم نمازی:

خانم نمازی در “مصاحبه ای” بعد این حرکت بسیار “شجاعانه” بعد از اعلم سنشان، “جایزه هائی” که از یک کسانی برده اند، اعلام فرمودند که اعتراض ایشان، شوینیستها”(؟) را از “مخفی گاهشان”(؟)بیرون کشیده!(۱). فرمودند که این اعتراض ربطی به “فمن” نداشت بلکه اتفاقا ایشان کنار اعضای فمن ایستادند! (داشتند رد می شدند دیدند اون خانمها هم اونجا هستن!). فرمودند که پلیس خیلی خشن بود و حتی اینها را هل داد! گفت ازشون عکس نگیرن!(البته کلی عکس نیمرخ و تمام رخ و تمام قد و نیم قد ایشان همه جا هست!). فرمودند پدر و مادر ایشان مسلمان هستن، مسلمان خوب هم داریم! (مرسی چون حبیب بکتاش گفته بود مسلمانها کمتر از آدم هستن!). بعدا ؟

مریم خانم فرمودند: خمینی بد بود ، گفته بود هر چه فریاد دارید سر امریکا بزنید! به زنها زور گفت(به مردها؟)..اسلام سیاسی  با زنها بد است(با مردها؟)..عریان شدن برای زنان حق است(اوج اعلام حقوق زن در ۸ مارس!)..حق عریان شدن یعنی زن را به عنوان انسان ببینید!(یعنی زن با لباس شانسی ندارد بعنوان انسان دیده بشود!)..برهنگی آنتی تز جمهوری اسلامیست(پس چرا در غرب هست؟!) و سرانجام در یک حرکت اخلاقی اعلام فرمودند که :”ایشان نماینده همه نیستند”! (از ایشان بسیار ممنون هستیم!) و حرف آخر اینکه در سالهای بعدی این “حرکت هی نرمالتر می شود”(مثل کلمه “واژن”!)

فرمایشات مجید آذری:

مجید آذری، از متفکرین پیاده حزب کمونیست کارگری، در دفاع از این حرکت درخشان، در مقاله بسیار پر محتوا اعلام نمود که (۲)مخالفین این حرکت مهم، یا اسلام سیاسی هستند یا چپ سنتی! هر چند در فیسبوک دهها و دهها زن و مرد  با گرایشات مختلف به “استقبال” شاهکار حزبش رفتند و همه می دیدند که داستان اسلامی بودن و چپ سنتی بودنی در کار نیست، باز فرق نمی کند! مجید آذری تصمیم گرفت که مخالف حزبش همین دو گروه باشند! ایشان “عمیق شدند” و فرمودند که مسلمانها آمده اند گفته اند در قران دستور برهنگی نیست!(کدام مسلمان اینجوری استدلال می کند؟!)، مدعی است “مارکسیست لنینیستها”(از جمله حزب خودش؟!) مخالفت کردند چون این حرکت شکوهمند مارکسیت لنینیستی نیست! و سر آخر ، با شعار سرنگونی جمهوری اسلامی (که بی ربط است به دفاع از این “اعتراض شکوهمند” پیروزمند صحنه را ترک نمود!

فرمایشان حبیب بکتاش:

نمی خواستیم حبیب بکتاش را اینبار اذیت کنیم! اما ایشان با شجاعتی کم مظیر وارد میدان شد(۳) و دید باد از کدام سو می وزد و لذا این  تئوریسین توجیه ، به “دفاع” پرداخت و نفسها در سینه ها حبس شد!

حبیب بکتاش فرمود: اعتراض عریان ، “یک شکل اعتراض به بی حقوقی زن است”(اعتراض ۸ مارسی یا اعتراض فمنی؟)، این شکل، “هیچ زمینه سازش بجای نمی گذارد”(مثلا در اوکرائین حالا فمن هیچ زمینه سازش بجا نگذاشته؟!)..اعتراض عریان، حق طبیعی زن است(اعلامیه ۸ مارسی دیگر!)..گنجی آدم بدیست!  مردم ایران از مذهب خسته شده اند! (یعنی می خواهند برهنه شوند خستگیشان در برود!)..اعتراض عریان هنوز مراحل جنینی خود است!(تقلب کرده از رو دست مریم نمازی!)…جمهوری اسلامی خیلی بد است و سرکوب می کند..سطحی از اعتصابات کارگری…!(البته این قسمت مثل حرف مجید آذری معلوم نیست قافیه است یا ؟)

(۳)۸ مارس اینها ؟ علامت دیگر بی ربطی به کمونیزم کارگری:

اینکه اینها مخاطبین خود را شاید احمق فرض می کنند و شاید قضاوتشان انعکاس تصویر خودشان در مخاطب است یا هردو، من می گذارم به عهده خواننده.اینکه مخاطبانشان را اسلامی و چپ سنتی می نامند و مرد سالار که شانتاژی بسیار نخ نماست برای پوشاندن ضعقشان در استدلال و فروختن بنجلی بنام اعتراض عریان به ۸ مارس!

راستی کجای این بازی مضحک، ربطی دارد به ۸ مارس؟آیا مسئله زن ، “حق عریان شدن” است یا حق انتخاب پوشش؟ آیا مسئله زن، مردهای ضد زن هستند یا نظام سرمایه داری؟ آیا “حق برهنه شدن” نوک پیکان ۸ مارس جنبش طبقه کارگر و زن زحمتکش در ایران و جهان است یا حق زندگی برابر، حق استثمار نشدن؟ حق به فحشا نرفتن؟ حق برابر در زندگی خانوادگی، حق برابر در برابر کار برابر؟ حق تشکل؟ حق حضانت فرزند؟ حق داشتن قوانین عرفی و سکولار؟ حق بیرون کردن مذهب و همه ایدئولوژیها از زندگی انسان؟

آیا برهنه شدن به گفته خانم مریم نمازی، باید باشد تا زن را انسان ببینند؟انسان اگر برهنه نباشد، انسان دیده نمی شود؟ اجازه بدهید به خانم نمای بگوئیم که واقعا کسانی می دانستند به کی جایزه بدهند! کی را قهرمان سکولاریزم کنند! همانها که شیرین عبادیها را قهرمان “حقوق بشر” کردند، حتما این خانم را هم قهرمان سکولاریزم کی کنند! با اینهمه تفکر که واقعا عمیق است!

۸ مارس امسال، علامت دیگری بود برای اینکه آنها که درون حزب کمونیست کارگری دچار توهم مبارزه کمونیستی هستند، بفهمند که عوضی گرفته اند، گاو ، نر است! قهرمان سکولاریزم، دارد این حزب را تداعی می کند! قسم می خورد به فمن ربطی نداشته، اتفاقی رد می شده دیده چند تا عضو دیگه فمن هستند! قسم می خوره که زن باید عریان بشه تا همه ببینند انسان است! قسم خورده که از تنش برای ارتباط گیری استفاده کنه چون زبانش توان ارتباط گیری معقولانه با جامعه ایران را نداره و مخالفینش؟ همه اسلامی و”چپ سنتی”! و اگه بازم پر رو باشند؟ “سرنگون باد جمهوری اسلامی”!

باید اذعان کنم، مضحکه توجیه اون مضحکه اعتراض عریان، از خود اون اعتراض، مضحکه تر است! عبرت بگیرند چشمها و گوشهای شنوا!این حزب به صف طبقه کارگر و ۸ مارس تعلق ندارد دیری نخواهد پائید که دیرباورترین اعضایش خواهند فهمید!

منابع دیگر:

(۱)مریم نمازی: عریان می شوم، اعتراض می کنم، تو را به چالش می کشم

https://rowzane.com/notes/8420-11-majid.html

(۲)مجید آذری: بدن مریم نمازی و آب در خانه مورچگان اسلام سیاسی

https://rowzane.com/notes/8420-11-majid.html

(۳)حبیب بکتاش:در حمایت از اعتراض عریان

https://rowzane.com/notes/8419-11-habib.html

(۴)برخی نقدها به فمینیزم حزب کمونیست کارگری (از: سعید صالحی نیا)

سعید صالحی نیا: “واژن گیت”، تابوشکنی، سازمان جوانان کمونیست و مبارزه برای آزادی زن !

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۵۹۷-واژن-گیت-،-تابوشکنی،-سازمان-جوانان-کمونیست-و-مبارزه-برای-آزادی-زن

سعید صالحی نیا: بازهم در نقد دفاع از فمینیزم از موضع کمونیزم کارگری(سازمان فمن و کمونیستهای کارگری)

http://www.azadi-b.com/G/2013/03/post_45.html

سعید صالحی نیا: نگاهی به “پروژه دفاع از برهنگی” در مقابل جنبش اسلام سیاسی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=29831

سعید صالحی نیا: دردسر های دفاع از کمپین برهنگی! در حاشیه پاسخ حبیب بکتاش به زهره مهرجو

http://www.rowzane.com/articles-archiev/80-saeed-salehi/9384-1391-01-04-12-40-01.html

هواداران “کمپین برهنگی” چگونه از خودشان دفاع می کنند؟ نگاهی دوباره به مشکل فرهنگ برخورد به مخالف

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=31829