در حمایت از اعتراض عریان

اعتراض عریان عریان ترین شکل اعتراض به بی حقوقی زن، به اسارت زن، به فرودستی زن، به نابرابری بین زن و مرد، به حجاب اجباری، به دخالت مذهب و سنت و قوانین مردسالار در زندگی زن، و به شهروند درجه دوم یا درجه چندم بحساب آمدن زن است. یک ویژگی مهم اعتراض عریان این است که هیچ زمینه سازشی بین جنبش برای رهائی زن از یک طرف و مذهب و سنت و قوانین مردسالار از طرف دیگر بجا نمی گذارد. اعتراض عریان جنگ نهائی جنبش رهائی زن با مذهب و سنت و قوانین مردسالار است.

عریان بودن و اعتراض عریان حق طبیعی زن است. مذهب و سنتهای عقب مانده و قوانین مردسالار کیسه حجاب یا پوشش مذهبی بر اندام زن می کنند تا اسارت و فرودستی او را به او بقبولانند. حجاب و پوشش اولین و مهمترین حربه و اسلحه در به اسارت کشیدن زن است. جمهوری اسلامی با حمله به زنان جامعه ایران را سرکوب کرد و اولین قدم در این حمله تحمیل حجاب بود. “یا روسری یا توسری” شعار اوباشان اسلامی بود، و کسانی مثل اکبر گنجی با پونز حجاب را بر سر زنان میخکوب میکردند.

مردم ایران از مذهب و قوانین مذهبی خسته شده اند و از آنها تنفر دارند. یک نگاه اجمالی به نوع پوشش زنان و جوانان نشان میدهد که جمهوری اسلامی در اسلامیزه کردن جامعه ایران شکست خورده است. هر روز گشتهای ثارالله و فاطی کوماندوها و عوامل نهی از منکر و حراست و اوباش لباس شخصی را روانه خیابانها میکنند، هر روز به زنان تذکر میدهند، هشدار میدهند، تهدید میکنند، دستگیرشان میکنند، شلاقشان میزنند، جریمه شان میکنند، و به زندانشان می افکنند؛ اما زنان و جوانان و مردان آزادیخواه میدان مبارزه با مذهب و قوانین مذهبی را ترک نمی کنند. بخاطر این مبارزه دائمی و سرسخت است که اسلام و اسلام سیاسی و فرهنگ اسلامی در ایران یک پدیده شکست خورده است. آیت الله ها و امام جمعه ها و سران سپاه هر روز بطور علنی به این شکست اعتراف می کنند.

اسلام و مذهب و سنت و قوانین مرد سالار علاوه بر مردم ایران، از طرف مردم مصر و تونس و ترکیه هم ضربه های سختی را متحمل شده است. سرنگونی حکومت اخوان المسلمین از طرف مردم آزادیخواه مصر، عقب زده شدن النهذه در تونس، و مقاومت مردم ترکیه در برابر اسلامیزه کردن ترکیه توسط دولت اسلامی اردوغان یک شورش و عصیان بزرگ علیه مذهب و سنت و قوانین مردسالار بود و یک پیروزی بزرگ برای زنان خاورمیانه و شمال آفریقا و کل زنان جهان بود.

اتفاقا جنبش برهنگی یا اعتراض عریان در بطن مبارزات مردم مصر و تونس علیه تسلط مذهب و قوانین مذهبی با برهنه شدن علیا ماجده المهدی از مصر شروع شد و با پشتیبانی کسانی مثل مریم نمازی و فعالین حزب کمونیست کارگری قوی تر شد و پیش آمد. امروز اعتراض عریان هنوز در مراحل جنینی خود است، اما بخشی غیر قابل چشم پوشی از جنبش رهائی زن است. دیگر کسی نمی تواند وجود و تاثیر اعتراض عریان را انکار کند.

در بطن و متن مبارزات گسترده زنان و جوانان علیه مذهب و سنت و قوانین مردسالار در ایران و منطقه و تحولات و اعتراضات گسترده علیه نظم حاکم در سرتاسر جهان، اعتراض عریان این شانس را دارد که به یک نیروی مهم و قوی و بانفوذ علیه اسارت و بی حقوقی زن و برای آزادی زن و برابری زن و مرد تبدیل بشود.

این انتقاد که اعتراض عریان ممکن است بهانه ای در دست جمهوری اسلامی برای سرکوب هر چه بیشتر فعالین دفاع از حقوق زنان باشد پایه در واقعیتهای اجتماعی ایران ندارد. جمهوری اسلامی هیچوقت منتظر بهانه برای سرکوب نبوده است. نه کشتارهای دهها هزار نفره سال شصت، نه کشتار هزاران نفره سال ۶۷، نه کشتار کارگران گرسنه خاتون آباد، نه زندان و شکنجه و اعدام و تجاوز، هیچکدام بخاطر این نبوده است که مردم یا بخشهائی از مردم بهانه ای بدست جمهوری اسلامی داده اند. جمهوری اسلامی با سرکوب و کشتار سرکار آمد، با سرکوب و کشتار سرپا مانده است، و تا واپسین دمش هم به سرکوب و کشتار ادامه خواهد داد و نیازی هم به بهانه نداشته، ندارد، و نخواهد داشت. سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی تنها زمانی پایان خواهد یافت که این رژیم ضد انسان و ضد زن سرنگون شود.

سطح و میزان سرکوب و زندان و کشتار جمهوری اسلامی به تناسب قوا بین مردم و حکومت بستگی دارد. تنها راه جلوگیری از سرکوب و کشتار تشدید هر چه بیشتر اعتراضات و مبازات در تمام عرصه های اجتماعی از اعتراضات و اعتصابات کارگری تا مبارزات زنان و جوانان در کوچه و خیابان و دانشگاه و محل کار است. نکته مهم این است که فعالین جنبشهای پیشرو اجتماعی هر گونه حرکت برحق و آزادیخواهانه را مورد حمایت خود قرار دهند. اعتراض عریان یک حرکت برحق و آزادیخواهانه و برابری طلبانه است و باید مورد حمایت تمام انسانها و نیروهای پیشرو و آزادیخواه و برابری طلب قرار گیرد.