رژیم وحشت و اعدام ذهنی توده ها‎‎

ماشین سرکوب رژیم با افزودن به شمار اعدام ها و تقدیم قربانیان سرکوب به خداوندگاران قدرت و سرمایه ٬ این اطمینان را به آنان می دهد که با ایجاد هراس و نیست نمودن هستی توده ها ٬ پشتوانه یی برای ماندگاری و بقای در قدرت تامین نماید

براستی نیاز عینی و روانی رژیم برای ثبت شمار خیره کننده یی از قربانیان سرکوب و اعدام در کارنامه نکبت بار و سیاهش از کجا ناشی گردیده و اساسا چرا سعی مینماید این درنده خویی شرم آور را در میان توده ها آورده و آن را علنی نماید و در عین حال نماینده حقوق بشراش!! از نهادهای حقوق بشری دنیا تقاضای تجلیل داشته باشد. ( محمد جواد لاریجانی – سه شنبه ۱۳ اسفند خبرگزاری تسنیم )
در کنار سرکوب واقعی که با تعقیب ٬ دستگیری ٬ شکنجه ٬ زندان و اعدام های روز افزون و نمایش آن در برابر چشمان مردم صورت میگیرد ٬ رژیم به صورت موازی به سرکوب ذهنی و روانی مردم نیز مبادرت مینماید. جمهوری اسلامی از ماهیت و عملکرد سرکوب ذهنی در کنترل اعتراضات اجتماعی به خوبی آگاه ست ٬ به همین دلیل آن جا که پایه های قدرت خود را از سوی توده های به جان آمده به شدت در معرض تهدید و لرزان می بیند از اهرم اعدام و بگیر و ببندهای پی در پی و سرکوبی های قهرآمیز و آشکار بهره میبرد

آن چه را که رژیم از توزیع نمایش وحشت در کوی و برزن و در برابر چشم انسان های بی حق و تحت ستم دنبال میکند به واقع تنها اعدام یک یا چند متهم و یا قطع دست یک سارق نیست . فراتر از آن او به دنبال اعدام ذهنی و روانی توده هاست . چیزی که رژیم نیاز خود را آن جا جست و جو میکند و در صدد بهره گیری از آن است دامنه دار کردن رعب و وحشت و درونی نمودن آن توسط توده مردم است . برای حاکمیت سیاه مذهبی اساسا اهمیتی ندارد که عواقب روانی چنین نمایشاتی و یا نتایج غیرقابل پیش بینی آن چگونه میتواند باشد ٬ نتیجه یی که رژیم به دنبال آن است ٬ پست و زبون نمودن شخصیت افراد ٬ تسلیم طلبی و روی آوردن توده مردم به زندگی نباتی ست

متاسفانه پیامد روانی تولید وحشت در بسیاری موارد از فرد متاثر از آن موجودی می سازد که نه تنها از جستجوی راهی برای آزادی خود از شرایط اسف بار پیش رو پرهیز میکند بلکه از همراهی با راهکارهای رهایی بخش که از سوی دیگران برای نجات وی از اوضاع نگران کننده و دردآور موجود ترتیب میدهند ٬ پرهیز مینماید. این سقوط شخصیتی ناشی از زندگی در فضای وحشت در برخی افراد تا جایی ست که حتی پا را از این فراتر نهاده ٬ و برای هماهنگ نمودن وحشت درونی شده خود با فضای هراس آور بیرونی خواسته و یا ناخواسته به سود رژیم و بر علیه منافع توده ها فعالیت میکند. بنابراین رژیم با به کار گیری بی حد و مرز قدرت ، به تولید هراس عمومی دامن زده ٬ برای پاسخ به این نیاز که از لحاظ ذهنی و روانی توده های مردم را زمین گیر نماید و هراس پیوسته از تفتیش ٬ تعقیب و شکنجه را در آنان درونی کند. حاکمیت سیاه مذهبی به هر اندازه که از نفوذ در دل ها ناتوان ست به همان اندازه هم به ایجاد رعب و وحشت و سرکوب توده ها مبادرت مینماید

آخرکلام .. جمهوری اسلامی محکوم به ادامه دیکتاتوری یا سرنگونی ست و راه سومی برایش متصور نیست . یا با افزودن به شمار اعدام ها و سرکوبگری جنون آمیزش می تواند نو به نو به وحشت زایی در جامعه دامن زده و با تجدید سرکوبگری ٬ قدرت هراس افکن خود را بر روح و روان توده ها تحمیل نماید ٬ یا آن گونه که در انقلاب ۵۷ تجربه شد ٬ در طوفان خشم توده ها محو شده و به دوران پر هراس و نکبت اش نقطه پایان گذاشته شود . و این البته تنها زمانی امکان وقوع دارد که توده های مردم پیش از هر چیزی هراس ذهنی خود را از دیکتاتوری مذهبی از میان برده و رژیم سرکوبگر نیز با هیچ ترفندی توان بازگرداندن وحشت را نداشته باشد