اعدام قتل عمد دولتی است، علیه اعدام بپاخیزیم

موج وسیع اعدام ها بیش از گذشته جامعه ایران را فرا گرفته و سرکوب، بیحقوقی و اختناق سایه شومش را گسترش داده است. اعدام یک رکن اساسی ایدئولوژی و بخشی از فلسفه وجودی جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد و در انطباق کامل با تحجر اسلامی و قوانین برخاسته از آن است. سران جمهور اسلامی بارها اعلام کرده اند مخالفت با اعدام، مخالفت با اسلام و جمهوری اسلامی است. کشتار، اعدام، تجاوز، سنگسار، قصاص، زن ستیزی، ضدیت کامل با مدرنیسم، ضدیت با شادی و نشاط جامعه، بی اراده کردن مردم و دخالت در زندگی خصوصی آنها و … جزو تفکیک ناپذیر تفکر، قوانین و سنت ارتجاع اسلامی است.
اعدام ابزار ساکت کردن کارگران، زنان و جوانان متنفر و معترض به جمهوری اسلامی است. اعدام ابزار تحمیل فقر و فلاکت و وادار کردن مردم به سکوت در مقابل وضع موجود است.مجازات ضد انسانی اعدام در نظام جمهوری اسلامی، بر عکس ادعا انها ، تنها محدود به مجازات “مجرمین و قاتلین” نیست، بلکه مجازات همجنسگرایان، طنز کردن پیغمبر و امامان اسلام، مخالفان کمونیست جمهوری اسلامی، سرنگونی طلبان، سکس خارج از قوانین اسلامی، تشکیل دهندگان احزاب مخالف جمهوری اسلامی، کسانیکه قوانین ارتجاع اسلامی را در زندگی خصوصی خود رعایت نمیکنند و دها مورد دیگر با اعدام فردی و جمعی مواجه شده و با پدیده و احکام جنایتکارانه اعدام روبرو هستند.
بیش از سه دهه است در راستای اهداف ضد انسانی و جهت تضمین بقای حکومت کثیف اسلامیشان، دارند مردم را ارعاب میکنند تا آنها را در مقابل دولت مرتجع اسلامی به تمکین بکشانند. ۱۲۰ هزار انسان را با نقشه اگاهانه به قتل رسانده اند و هنوز دارند با شدت بیشتر و بطور شنیعی به کشتار مردم ادامه میدهند و تلاش میکنند مردم را به نظاره گر خاموش این فاجعه انسانی تبدیل نمایند و اجرای این پدیده شنیع را در ملا عام عادی جلوه دهند.
اعدام در هر شکلی، از جمله در ملاء عام، یک پدیده شنیع قرون وسطائی است که امروز در قرن ۲۱ توسط جمهوری اسلامی صورت میگیرد. جمع شدن بخشی از مردم در این مراسم ها به عنوان نظاره گران خاموش اعدام انسان توسط جمهوری اسلامی، یک رویداد بسیار دردناگ است. مردم نباید نظاره گر چنین صحنه های دلخراشی باشند. این کار دون شأن انسان است. اهداف سیاسی و ضد انسانی این رژیم که ایجاد فضا رعب و آدمکشی و پروپاگند اسلامی است، نباید بتواند حتی یک فرد را هم به چنان موقعیت غیر انسانی تنزل دهد که در تائید یا در اوج بی تفاوتی نظاره گر صحنه های شنیع اعدام باشد. نباید گذاشت این بربریت به نرم جامعه تبدیل شود. کارگران، جوانان و زنان متنفر از جمهوری اسلامی نباید بی تفاوت از کنار آن بگذرند، بلکه هر جا با چنین مراسم شنیعی روبرو شدند، باید بلافاصله با اراده جمعی به مقابله با آن بر خیزند و بساط رژیم را بهم ریزند ، مانع اعدام شوند و فرد اعدامی را از زیر دست جنایتکاران اسلامی بیرون بکشند. رسالت کارگران، زنان و جوانان مبارز در این است که نگذارند جمهوری اسلامی چنین مراسم های ضد انسانی را برگذار نماید. باید به مقابله با جمهوری اسلامی برخاست و جلو تحمیل سیاهی و تباهی بیشتر به جامعه را گرفت.
حکومت اعتدال روحانی بیش از اسلافش تعرض به هستی و معیشت کارگران و مردم ایران را بطور سازمانیافته بدستور رانده است. پیشبرد این سیاست نیازمند “حرف های معتدل و فریبند “از یکسو و از سوی دیگر بکار گرفتن حربه زور و رعب و وحشت و گسترش آن است تا جامعه معترض را خانه نشین و در ترس و سکوت فرو ببرند. این حکومت طی شش ماه گذشته، بی وقفه ماشین کشتار و اعدامش را بکار گرفته و در فاصله کمتر از شش ماه نزدیک به ۶۰۰ نفر را اعدام کرده و روزانه جان چهار انسان را از طریق اعدام گرفته است. روحانی و حکومت جمهوری اسلامی با سرکوب و اختناق بیشتر و دو برابر کردن اعدامها، میخواهند مردم را تابع مقررات و دستورات خود کنند، میخواهند با پیاده کردن سیاست “اقتصاد مقاومتی”، ریاضت اقتصادی بیشتر به کارگران و مردم محروم جامعه تحمیل نمایند و میخواهند مانع اعتراض کارگران، زنان و جوانان به شرایط غیر قابل تحمل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شوند و از این طریق در صدد تامین امنیت برای سرمایه و حکومت اسلامیش هستند.
جمهوری اسلامی حتی به نوجوانانی که سن قانونی ندارند و هنوز مزه زندگی را نچشیده اند و ناخود آگاه در سن ۱۴ و ۱۵ سالگی به جرم و جنایت کشانده میشوند، رحم نمیکند، نوجوانانی که نیازمند محبت و حفاظت خانواده و جامعه هستند، توسط جانیان اسلامی زندانی میشوند و سالها در زندان در انتظار مرگ بسر میبرند تا به سن قانونی مرگ برسند و توسط جمهوری اسلامی اعدام شوند. تازه ترین نمونه فرزانه مرادی که بجرم قتل همسرش در ۱۵ سالگی تا ۲۱ سالگی در زندان بسر برده است، در روز سه شنبه بعد از ۶ سال زندان اعدام شد. این شقاوت که کودکان مجرم را در زندان برای کشتن بزرگ کنند، تنها با تفکر و فرهنگ متحجر اسلامی خوانای دارد و تنها جمهوری اسلامی، طالبان و القاعده قادر به انجام چنین جنایتی هستند.
جنایتکاران اسلامی به نیابت از سوی سرمایه و برای حراست از حکومت اسلامی، اعدام را مساوی با امنیت میدانند، که منظورشان امنیت برای سرمایه از طرق ایجاد رعب و وحشت در جامعه است، ابزاری که ۳۵ سال است بقای خود را بوسیله آن تامین کرده اند و سود نجومی وغیر معمولی از نیروی کار ارزان کارگر و چپاول و دزدی ثروت جامعه را برای خود ممکن نموده اند. جمهوری اسلامی در طول حیات ننگینش هیچ سقفی از آزادی، آسایش و رفاه را برای کارگران و مردم محروم به رسمیت نشناخته است و در ردیف زن ستیزترین حکومت های دنیا قرار دارد. جمهوری اسلامی با اعدام مخالفین و آزادیخواهان و “مجرمین”، با سرکوب و زندان و تحمیل فقر و سیه روزی به میلیونها انسان نا امن ترین فضا و زندگی را به جامعه ایران تحمیل کرده است. اعدام عامل “تامین امنیت” نیست، بر عکس ،حربه و عامل مستقیم نا امن کردن جامعه بوده و میباشد!
جمهوری اسلامی با سرکوب و اعدام و زندان و شکنجه، دستمزد های چند برابر زیر خط فقر و ریاضت اقتصادی بیسابقه ای را به کارگران و مردم محروم تحمیل نموده است و با بیکاری میلیونی، با چندین میلیون معتاد، چند میلیون کودک خیابانی، با رواج فحشای رسمی و غیر رسمی، هستی کارگران و زنان و جوانان را مورد تعرض قرار داده و سوخت و ساز جامعه را مختل و آنرا به تباهی کشانده است. نباید گذاشت دست خونین حاکمان اسلامی بیش از این جان شهروندان ایران را بگیرد. باید با اعتراض متحدانه در مقابل بربریت اسلامی، انزجار خود را از جمهوری اسلامی و عمل شنیع اعدام اعلام کنیم و سایه شوم این وصله ناجور را که ۳۵ سال است با سرکوب و اعدام خود را به مردم متمدن ایران تحمیل کرده از سر جامعه برداریم . اعدام قتل عمد دولتی است، علیه اعدام بپاخیزیم!
منبع: نشریه مونیست هفتگی شماره ٢٢٢

Home Page


۲۰۱۴/۰۳/۰۷